قابل استفاده در: مقاله نویسی و انجام پژوهش های علمی
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه داخلی جدید: دارد
پیشینه خارجی جدید: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 75 صفحه
کد فایل: mb 362


قسمتی از این مقاله:

زیمرمن خودتنظیمی را یک چرخه در طبیعت میداند و خودتنظیمی را به عنوان افکار، احساسات و اعمال خودتولیدی تعریف میکند و به صورت دورهای برای دستیابی به اهداف شخصی برنامهریزی میشود. خودتنظیمی یک فرایند خود هدایتی است که از طریق آن یادگیرندگان تواناییهای ذهنیشان را به مهارتهای علمی مرتبط به تکلیف، تبدیل میکنند.

این رویکرد، یادگیری را فعالیتی میداند که در طی آن دانشآموزان به صورت فعال درگیر یادگیری هستند. در حالی که دیگر نگرشها، یادگیری را واقعه پنهان میدانند که برای دانشآموزان به صورت واکنشی و در نتیجه تجربیات آموزشی اتفاق میافتد. تحقیق و تئوری یادگیری خودتنظیمی، نه تنها به اشکال غیراجتماعی آموزش و پرورش مثل یادگیری اکتشافی، خودآموزی از طریق خواندن، مطالعه کردن، آموزش برنامهای یا آموزش به کمک کامپیوتر میپردازد بلکه اشکال اجتماعی یادگیری مثل سرمشقگیری، راهنمایی و بازخورد از طریق همسالان، مربیان و معلمان را شامل میشود.(زیبازاده، 1386).

به دانشآموزان میتوان یاد داد که از راهبردهای خودتنظیمی استفاده کنند و میتوان به آنها متذکر شد که این کار در موقعیتهای گوناگون انجام دهند تا به خودتنظیمی عادت کنند. برای مثال میتوان از دانشآموزان خواست که برای مقدار زمانی که انتظار دارند هر شب درس بخوانند هدفهایی را تعیین نموده و میزان رسیدن خود به این هدف را یادداشت کنند.

استفاده از این راهبردها به دانشآموزان کمک میکند تا هدفهای یادگیری خودشان را تحت کنترل درآورند و راهبردهای کلی را برای تعیین اهداف و ملاکهای شخصی رسیدن به آنها، به وجود آورند (زیمرمن، 1995). تعامل عوامل محیطی رفتاری و شخصی در طول خودتنظیمی یک فرایند درونی است. زیرا این عوامل نوعاً در طول یادگیری تغییر میکند وباید نظارت شوند.

این نظارت، فرد را به سمت ایجاد تغییر در راهبردها، شناخت، عواطف و رفتارها سوق میدهد. (پینتریج و شانک، 1386).

ادامه دارد ...