در این قسمت لازم به ذکر است جامعترین مدلی که هر دو سازه دلبستگی و تنظیم هیجان را دربرگرفته و به ارتباط بین آنها پرداخته است مدل شیور و میکالینسر (2002) میباشد. پژوهش حاضر مبتنی بر این مدل میباشد.
پیشینه داخلی و خارجی:
دارد
منابع فارسی:
دارد
منابع لاتین:
دارد
نوع فایل:
Word قابل ویرایش
تعداد صفحه:
78
مدل شیور و میکالینسر
مدل شیور و میکالینسر (2002)، یافتههای بالبی (1973، 1969/1982، 1980)، اینزورث (1991)، کسیدی و کوباک (1988) و مین (1995) را با هم یکپارچه کرده است. در این مدل، سه قسمت عمده وجود دارد. قسمت اول شامل آگاهی و ارزیابی رخدادهای تهدیدآمیز میباشد که مسئول فعالسازی راهبرد اولیه دلبستگی یعنی جستجوی مجاورت است. به این معنا که اگر علائم خطر دریافت شود، جستجوی مجاورت فعال میگردد. قسمت دوم شامل آگاهی و ارزیابی در دسترس بودن نگارههای دلبستگی بیرونی یا درونیشده میباشد.
بر این اساس، افراد مبتنی بر نوع دلبستگی خود، متفاوت عمل میکنند، به این معنا که اگر نگارههای دلبستگی در دسترس بودند، فرد به سمت استفاده از راهبردهای مبتنی بر ایمنی هدایت میشوند. اما اگر نگارههای دلبستگی در دسترس نبودند، قسمت سوم مدل پدیدار میگردد که به بررسی و ارزیابی امکان وجود جستجوی مجاورت میپردازد. این قسمت، افراد را به سمت راهبردهای ثانویه دلبستگی یعنی بیشفعالسازی یا غیرفعالسازی هدایت میکند.
این مدل هم به عوامل موقعیتی و هم به عوامل شخصیتی حساس است. هر جزء تشکیل دهندهی این مدل تحت تأثیر موقعیت (برای مثال خطرات و تهدیدها، اطلاعات فعلی در مورد در دسترس بودن یا نبودن نگارههای دلبستگی و اطلاعات فعلی در مورد وجود امکان جستجوی نگارهها و کسب حمایت در موقعیتهای خاص) می باشد؛ این تأثیرات پایین به بالا بر عملکرد سیستم دلبستگی موثر است. علاوه بر این، مدل تحت تأثیر مدلهای کارکردی فرد از خود و دیگران نیز هست.
این مدلهای کارکردی در ارزیابی تهدیدها، در دسترس بودن نگارههای دلبستگی و امکان وجود جستجوی مجاورت سوگیری میکنند و فرایندی بالا به پایین فراهم آورده که همان سبک دلبستگی هر فرد میباشد