واژه انگلیسی Emotion (به معنی هیجان) از واژه فرانسوی گرفته شده است که خود دارای ریشه لاتین است. E که بجای Ex به کار رفته به معنای خارج و بیرون است.
پیشینه داخلی و خارجی:
دارد
منابع فارسی:
دارد
منابع لاتین:
دارد
نوع فایل:
Word قابل ویرایش
تعداد صفحه:
15
واژه انگلیسی Emotion (به معنی هیجان) از واژه فرانسوی گرفته شده است که خود دارای ریشه لاتین است. E که بجای Ex به کار رفته به معنای خارج و بیرون است و omever به معنای حرکت، تحریک، حالت تنش و تهییج است و در کل این معنا را القا مینماید که بدن به ندرت از ثبات برخوردار است (پرایس ، پترسون ، هرمون-جونز ، 2012).
هیجانها نقش مهمی در زندگی انسانها دارند. در فعالیتهای مختلفی که انسان درگیر آن میگردد به نوعی هیجانها نقش بازی می کنند. تعاریف مختلفی برای هیجان ارایه شده است. هیجان، حالت پیچیده روان شناختی است که دارای سه مؤلفه مجزا از هم است. این مؤلفهها شامل تجربه ذهنی، پاسخ هیجانی و رفتار مشهود و آشکار حاصل از این تجربه است. بر اساس این مؤلفهها، هیجان را به انواع مختلف تقسیم بندی کردهاند که این طبقه بندی در مجموع شامل هیجانهای اصلی و هیجانهای مرکب است (پور افکاری، 1373).
اگر بخواهیم نگاهی به اولین پژوهشها در حوزه موضوع هیجان بیندازیم متوجه میشویم که جیمز در سال 1884 به عنوان اولین پژوهشگر برای هیجان یک الگوی فیزیولوژیک ارائه کرد. نظریه جیمز بعد از مدتی به علت تشابهی که با نظریه فیزیولوژیست دانمارکی بنام لانگه داشت نظریه جیمز-لانگه نامیده شد. در این نظریه بر نقش دستگاه اعصاب خودمختار، احشا و تغییرات چهره ای تاکید شده است (خداپناهی،1393).
در مورد هیجان همانند سایر زمینه ها و موضوعات روان شناختی فقط یک یا چند نظریه مشخص وجود ندارد بلکه نظریات مختلف و حتی گاهی به ظاهر مخالف و یا مکمل هم ارایه شده است مثلاً" کنن-بارد و پاپز نظریات مخالفی نسبت به نظریه جیمز-لانگه مطرح کردند و بر نقش اعصاب مرکزی از جمله تالاموس و هیپوتالاموس در هیجانات تاکید کردند. نظریه مهم دیگری که ارایه شد نظریه شاختر-سینگر بود که بیان می دارد هیجانی که فرد احساس میکند نتیجه تعبیر و تفسیر او از حالتهای برانگیختگی است (خداپناهی،1393).
آنچه با مرور بر نظریات هیجان روش میگردد این است که هر پژوهشگری بسته به دیدگاه و جهت گیری خود در مورد هیجان نظریه پردازی نموده است. دیدگاه زیستی و دیدگاه شناختی به هیجان و دیدگاه مهم و بزرگ نظریهپردازان در مورد هیجان است (ریو ،2005 ، ترجمه سید محمدی،1393).
ابعاد هیجان
هیجان، دارای ابعاد متعددی است که در این پژوهش برانگیختگی، خوشایندی و غلبه مورد مطالعه قرار می گیرند.
برانگیختگی
جیمز (1890) ارتباط احساسهای ذهنی و حالتهای فیزیولوژیک برانگیختگی را تایید میکند. به نظر او این تغییرات و واکنشها به عنوان تجربه های هیجانی در قشر مغز احساس میشود. دریافت محرکهای هیجانی به تغییرات عروق نهان و واکنشهای ماهیچه ای پوشیده منجر میگردد. به نظر او تجربه هیجان به تنهایی همان درک آگاهانه پاسخ فیزیولوژیک است (جیمز ،1884، به نقل از کاویانی، پورناصح و گلفام، 1394).
به اعتقاد لنگ و همکاران (1990) ابعاد برانگیختگی و جذاب بودن هیجان از جنبه خوشایندی-ناخوشایندی هیجانها قابل تفکیک است و هیجانهای خوشایند و ناخوشایند هر دو میتوانند در دو سوی پیوستار و محورهای برانگیختگی و جاذب بودن دیده شوند (کاویانی، پورناصح و گلفام، 1384).
انگیختگی-عدم انگیختگی به مسئله فعالیت فیزیکی و تغییرات روانی-فیزیولوژیک اشاره میکند (گوایزا کیسدو،2009). تجربه هر هیجانی همراه با ظهور تغییراتی در وضعیت فیزیولوژیکی و روانی بدن است. گلمن (1995) بیان می کند در احساس شادی، بخشی از مغز که بازدارنده احساسات منفی است فعال میگردد، انرژی بدن زیاد شده و فعالیت مراکزی در مغز که تفکرات نگران کننده را میسازند متوقف میشوند. در غمگینی و ناراحتی، از جمله در حالت افسردگی که یکی از شدیدترین حالتهای این هیجانات است، انرژی و شور و شوق و امید برای زندگی کاهش مییابد و هر چه این احساس عمیقتر میشود سوخت و ساز بدن کندتر میشود. (بهرامی و محمودی؛ به نقل از پیرحسین لو،1393).
خوشایندی-ناخوشایندی
یکی از ابعاد مهم هیجانات خوشایندی-ناخوشایندی است که در آن رویداد یا موضوع را به صورت خوشایندی-ناخوشایندی ارزیابی میکنند. هیجانها انواع مختلفی دارند و تجربه احساسی افراد در هر هیجان متفاوت از دیگری است. منظور از خوشایندی-ناخوشایندی کیفیت تجربه هیجانی است (گوایزا کیسدو،2009). هیجانها محدوده ای از سرخوشی تا تنفر و وحشت و ملال را در بر میگیرند (بهرامی، عیسی نژاد و قادر پور، 1387).همچنین آنها، الگوی واکنش ارگانیزم نسبت به محرکهای درونی و بیرونی تلقی میشوند که در ابعاد خوشایند-ناخوشایند (نزدیکی- اجتناب) و تحریکی و بازداری تجلی می کنند (خداپناهی،1393). افراد در زمان تجربه هیجانهای خشم، غم، شادی، ترس و ... حواس متفاوتی را از نظر خوشایندی یا ناخوشایندی احساس میکنند.
به طور کلی انسان جریانی دائمی از خلقها را تجربه میکند. با آنکه به ظاهر تجربه هیجانی در زندگی روزمره نادر هست، اما افراد همیشه حالتی را احساس میکنند. آنچه انسانها معمولا" احساس میکنند، نوعی احساس، که غالبا" به صورت اثر پسین خلق رویداد هیجانی که قبلاً" تجربه شده است میباشد. با این حال، خلق به صورت عاطفه مثبت یا عاطفه منفی وجود دارد؛ یعنی، خلق خوب و خلق بد (دیویدسون ،2003، به نقل از پیرحسینلو، 1393).
لنگ ، برادلی و کاتبرت (1990) اعتقاد دارند که هیجانات دو دستهاند؛ دسته اول، هیجانهایی که به شکل رفتارهای اجتنابی، کنار کشیدن و فرار کردن دیده میشوند. دسته دوم، هیجانهایی که با رفتارهای دلبستگی، روی آوردن و تمایل و علاقه مشخص هستند. بر این اساس و با این دیدگاه، هیجان نوعی آمادگی برای عمل کردن است و میتوان آنها را در قالب هیجانهای مثبت (خوشایند) مانند شادی و نیرومندی و هیجانهای منفی (ناخوشایند) مانند غمگینی و خشم طبقه بندی نمود (کاویانی، پورناصح و گلفام، 1384).
هیجان بسته به این که خوشایند باشد یا ناخوشایند اثرات متفاوتی را خواهد داشت. آنچه بدیهی است اینکه هیجانات مثبت دارای فوایدی هستند. از مزایای هیجانات مثبت و خوشایند اینکه امید به زندگی را افزایش میدهند و موجب سلامتی طولانی مدت و بهزیستی میشوند، اثرات تشویق کننده داشته و عمل و تفکر را وسعت میبخشد (فردریکسون و لوینسون ، 1998). هیجان های خوشایند مزایای متعددی را میتوانند به همراه داشته باشند
غلبه
بعد غلبه در هیجان به احساس کنترل یا عدم کنترل افراد در یک وضعیت تعریف میشود (گوایزا کیسدو،2009).
رسانه و تارنما
فناوریهای نوین ارتباطی با سرعت باور نکردنی در حال رشد و گسترش است و تمام حوزه های اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی جهان را دستخوش تحولات و دگرگونیهای بنیادی کرده است (اسکندری، میراسماعیلی،1391).
یافته های پژوهش بهروز فرجزاد( 1392) در قالب پایان نامه کارشناسی ارشد با موضوع «بررسی مقایسه ای عوامل موثر بر استفاده، رضامندی و اعتماد دانشجویان تهرانی دانشگاه های دولتی شهر تهران از و به اخبار شبکه های سراسری سیما ، ماهواره ای بی.بی.سی فارسی و صدای آمریکا (VOA)» نشان می دهد میزان استفاده ، رضامندی و اعتماد دانشجویان به اخبار شبکه های مورد بررسی با یکدیگر دارای تفاوت معناداری است به طوری که می-توان گفت میزان استفاده و رضامندی دانشجویان از اخبار شبکه ماهواره ای بی.بی.سی فارسی و نیز اعتماد آنان به اخبار این شبکه بیشتر از اخبار شبکه های سراسری سیما و ماهواره ای صدای آمریکا(VOA) است.
رسانه های جدید با ویژگیهای خاص خود در اوج انقلاب اینترنتی و قدرت اول دنیای امروز اینترنت هستند و کاربران از انواع مختلف آنها اعم از شبکه های اجتماعی و وبلاگها و سایتهای خبری و غیره استفاده میکنند (مولایی، 1390).
استپانوا معتقد است تارنماها و شبکه های اجتماعی دو کارکرد مهم در تحولات منطقه ای دارند الف)سازماندهی تظاهرات؛ب)انتشار اطلاعات تحولات منطقه از طریق تبلیغات بینالمللی (استپانوا، 2011: 2). بهار عربی نه تنها سالهای دیکتاتوری را به چالش کشید بلکه مردم را توانمند ساخت و تا مقتدرانه از فناوریها و رسانه های جدید برای ساختن ارزشهای مشترک گام بردارند و از انقلاب حمایت کنند (بوگلاف ،2011، 2).
رسانه به عنوان هدایتگر حرکتهای فکری و انقلابی نقش بسیار مهمی را در جوامع بشری بازی میکند. رشد بی سابقه استفاده از تارنماها از جمله رشد بی سابقه 4/77 درصدی کاربران اینترنت در شمال آفریقا در نوع خود جالب است. خاورمیانه با رتبه رشدی 8/29 درصدی رتبه چهارم دنیا را دارا است (برازجانی،1390: 450).
موارد عینی بالا و همان طور که ذکر شده تارنماها و رسانهها به عنوان ابزارهای بسیار حیاتی هستند که با سرعت باور نکردنی در حال رشد است و تأثیرات مختلفی را میتواند بر مخاطبان داشته باشد.
کلمات
در زمینه کلمات و بار احساسی آ ن ها مطالعات زیادی انجام شده است با این حال، با توجه به این موضوع و همچنین رشد چشمگیر کاربران اینترنت، تحقيقات انجام شده بيشتر به صورت غيرمستقيم حوزه تارنماهاي خبري را مورد مطالعه قرار دادهاند و حجم تحقيقات انجام شده در داخل و خارج از کشور در حوزه رادیو و تلویزیون به مراتب بيشتر از حوزه تارنماهاي خبري است (عبدالله، 1387).
نیلوفر کشتیاری و همکاران(2014) به طراحی، تالیف و ارزیابی یک پایگاه داده گفتاری احساسی جامع برای گفتگوهای محاوره ای فارسی پرداخت. پایگاه داده شامل مجموعه 90 تایی از جملات جدید در فارسی در 5 حالت عصبانیت، تنفر ،ترس، خوشحالی و ناراحتی و حالت خنثی است. شامل 470 جمله است. اعتبار این پایگاه داده توسط گروه 34 نفره تست شده است. سخنان شناخته شده 5 بار بیشتر شانس معتبر شدن داشتند (71.4%). آنالیز صوتی سخنان معتبر براساس تفاوت: دانگ صدا،شدت،و مدت شناسایی شدند برای بهتر تشخیص دادن توسط شنوندگان این جملات توسط دو فارسی زبان (یک مرد، یک زن) و در سه حالت بیان شده اند: 1)متجانس 2) نامتجانس 3)پایه(همه احساسات و جملات خنثی) و توسط دو گروه 1126 نفره فارسی زبان معتبرسازی شده اند.
سودرهلم و همکاران (2013)، در پژوهشی با عنوان رتبه بندی خوشایندی و برانگیزانندگی 420 اسم فنلاندی با توجه به سن و جنسیت به رتبه بندی 420 اسم فنلاندی با توجه به سن و جنس آزمودنیهای 77-16 سال پرداخته آنالیز نشان داد که واریانس لغات مثبت بیشتر از منفی توزیع شده در نتیجه ارتباط منفی درونی بین خوشایندی و برانگیزانندگی شیب تندتری نسبت به ارتباط مثبت داشت.
همچنین نتایج تحلیل جداگانه همبستگی نشان داد که رابطه بین خوشایندی و برانگیزانندگی در مورد کلمات منفی بسیار بیشتر بوده برای کلمات خنثی هم این نتایج معنی دار بود در حالی که کلمات مثبت اینگونه نبود؛ یعنی کلمات منفی کمی با برانگیزانندگی کم وجود داشتند. به لحاظ جنس زنان تمایل بیشتری برای مثبتتر نشان دادن نسبت به مردها داشتند و زنان کلمات منفی را منفیتر گزارش مینمودند. جوانان منفیها را کمتر منفی میدیدند به طور کلی بین زنان و مردان تفاوت معنی داری در برانگیزانندگی کلمات وجود نداشت. در مورد سنین مختلف هم نتایج به صورت جزیی تر بیان شد.
مورس و همکاران (2013) برای 4300 کلمه عمدتا اسم صفت قید و افعال انگلیسی برای دو گروه بلژیکی و انگلیسی هنجاری از خوشایندی و انگیختگی و غلبه با استفاده از پرسشنامه SAM ارایه شده است که همبستگی معناداری بین ارائه گزارش دو گروه مذکور به دست آمد. مطالعه کلمات از آنجایی که قادر به کنترل شناختی آنها با چندین ابزار شناخته شده هستیم و برای تحت تأثیر قرار دادن پردازش شناختی به طور عینی به کار می رود آسان است (سودرهلم و همکاران، 2013). گیلت و همکاران (2012) مطالعه ای انجام دادند و در آن انگیختگی و خوشایندی-ناخوشایندی 835 کلمه فرانسوی را با استفاده از پرسشنامه SAM بین افراد جوان، میانسال، و بزرگسالان مورد مطالعه قرار دادند.
فقه و همکاران (2012) هنجار های عاطفی 380 کلمه اسپانیایی را به دست آورد. پژوهش وی با هدف کمک به پژوهشگران در به کار بردن کلمات هم معنی مناسب و با دقت بالا با حجم نمونه 504 آزمودنی با موضوع اشیا،حیوانات و مردم در این امر انجام شده است. سوارز و همکاران (2012) برانگیختگی، خوشایندی و غلبه 60 کلمه انگلیسی را با کلمات پرتغالی اروپایی با استفاده از پرسشنامه SAM با نمونه 958 دانشجوی بومی به روش مدادکاغذی و اینترنتی تطابق دادند پژوهشگران در این پژوهش زبان و فرهنگ آزمودنی ها را نیز مطالعه کردند و به این نتیجه رسیدند که فرهنگ و جنس نقش موثری در تفاوت در پاسخ دهی دارد .
ایلولا و همکاران (2010) هنجار هیجانی 210 اسم انگلیسی بریتانیایی و فنلادی از 135 انگلیسی زبان و350 فنلاندی زبان انجام دادند و نتیجه را با فهرست لغات هیجانی انگلیسی و لغات تابوی جان شوایز تطبیق دادند بین دو زبان به لحاظ برانگیختگی ارتباط معنی داری وجود داشت. وی ام ال اچ و همکاران (2009) تعداد 700 کلمه از2200 کلمه از فهرست لغات هیجانی و عاطفی برلین را با 200آزمودنی با طیف 7 تایی3- (بسیار منفی) تا 0 و صفر تا 3+ (بسیار مثبت) در مورد برانگیختگی و خوشایندی مورد بازبینی قرار دادند و به این نتیجه رسیدند که هر چه کلمات به سمت منفی تر و مثبت تر سوق پیدا کنند برانگیختگی بیشتری دارند به عبارتی رابطه U شکل بین برانگیختگی و خوشایندی لغات مشاهده گردید همچنین مشخص شد که کلمات منفی نسبت به کلمات مثبت برانگیختگی بیشتر ایجاد می کنند.
گقوون و همکاران (2008) ویژگیهای 200 کلمه را در افراد جوان و بزرگسال مورد مطالعه قرار دادند. مطالعه کلمات و ویژگی آنها در سنین مختلف هدف پژوهش بود. در پژوهشی بردلی و همکاران (1999 ) که پایه و اساس هنجار یابی برانگیختگی و خوشایندی کلمات را بنا نهاد و با عنوان بررسی هنجارهای عاطفی برای کلمات انگلیسی پرداخت. با استفاده از پرسشنامه SAM به هنجاریابی انگیختگی، خوشایندی-عدم خوشایندی، کنترل پرداخته شده بدین ترتیب فهرستی از کلمات به لحاظ عاطفی هنجاریابی شدهاند.
ردوندو و همکاران (2007) به تطابق هنجارهای هیجانی و عاطفی کلمات اسپانیایی با هنجار عاطفی کلمات انگلیسی پرداخت. او در پژوهش خود ابعاد سهگانه هیجان یعنی خوشایندی- ناخوشایندی، غلبه و انگیختگی را در نظر گرفت. در پژوهشی که توسط کاویانی پورناصح و گلفام ، (1384) با عنوان تقابل واژه های هیجان و شناخت در لغت نامه های زبان در پی آن بودند تا واژه های مرتبط با هیجان و شناخت را در لغت نامه های معتبر زبان فارسی (معین، عمید و معاصر فارسی امروز )نسبتهای خوشایندی/ناخوشایندی، جسمی/غیر جسمی و رایج/غیر رایج این واژهها را تعیین کند. آنها دریافتند که جنبه های عناصر روان شناختی مورد هدف در مطالعهی (هیجان و شناخت) متفاوتند و در تقابل با یکدیگر قرار دارند و در فرهنگ نامه های مختلف این جنبهها متفاوت هستند.
بنسافی و همکاران (2003) در پژوهشی برای اندازه گیری هیجان از مقیاس آدمک SAM استفاده نمودند. آنها تفاوتهای معنایی را هم در پژوهش خود لحاظ نمودند.