ازدواج مقدس ترین و پیچیده ترین رابطه میان دو انسان از دو جنس مخالف است که ابعاد وسیع و عمیق و هدف های متعددی دارد. ازدواج پیمان و پیوند مقدسی است میان دو جنس مخالف بر پایه روابط پایای جنسی، عاطفی و معنوی و بر اساس انعقاد قرارداد شرعی، اجتماعی و قانونی که تعهداتی را برای زوجین به وجود می آورد.

برای دسترسی به فایل ورد WORD این مقاله ، بعد از پرداخت حق اشتراک فایل شماره 16 را دانلود کنید.

رضایت زناشویی

  مفهوم ازدواج

ازدواج مقدس ترین و پیچیده ترین رابطه میان دو انسان از دو جنس مخالف است که ابعاد وسیع و عمیق و هدف های متعددی دارد. ازدواج پیمان و پیوند مقدسی است میان دو جنس مخالف بر پایه روابط پایای جنسی، عاطفی و معنوی و بر اساس انعقاد قرارداد شرعی، اجتماعی و قانونی که تعهداتی را برای زوجین به وجود می آورد. بنابراین ازدواج یک تصمیم گیری ظریف و پیچیده است که قبل از هر گونه اقدامی باید تمام جوانب را در نظر گرفت (به پژوه، 1394).

به طور کلی ازدواج، پیوند دو شخصیت است با حفظ نسبت نسبی استقلال هر یک از زن و شوهر، برای همکاری متقابل، نه از بین بردن یک شخصیت به خاطر تکمیل خواسته های دیگری. به عبارت دیگر ازدواج، قراردادی است رسمی، برای پذیرش یک تعهد متقابل جهت زندگی خانوادگی، که آدمی در خط سیر معین و مشخصی از زندگی قرار می گیرد. این قرار داد با رضایت و خواسته طرفین، بر مبنای آزادی کامل دو طرف منعقد شده و در سایه آن روابطی بس نزدیک بین آن دو پدید می آید (دژکام، 1388).

ازدواج ارتباطی است که دارای ویژگی های بی نظیر و گسترده ای می باشد. ازدواج ارتباطی که دارای ابعاد زیستی، عاطفی، روانی، اقتصادی و اجتماعی است. به عبارت دیگر، همزیستی زوجین در درون خانواده، موجب چنان ارتباط عمیق و همه جانبه ای می شود که بی هیچ شک و تردیدی قابل مقایسه با هیچ یک از دیگر ارتباطات انسانی نمی باشد به نحوی که قرارداد ناشی از آن دارای نوعی تقدس است(دژکام، 1388).

کارلسون ازدواج را چنین تعریف می کند: «ازدواج فرایندی است از کنش متقابل بین یک مرد و یک زن که با تحقق بخشیدن به برخی شرایط قانونی و بر پا داشتن مراسمی برگزاری زناشویی انجام می گیرد(دژکام، 1388).

کلودی استروس، ازدواج را برخوردی دراماتیک بین فرهنگ و طبیعت یا میان قواعد اجتماعی و کشش جنسی می داند(دژکام، 1388).

2-1-2. مفهوم خانواده

خانواده صرفا حضور تعدادی از افراد که در یک فضای فیزیکی و روان شناختی در کنار هم قرار دارند، نیست. خانواده به عنوان یک سیستم اجتماعی-فرهنگی تلقی می شود که در کنار همه ی خصوصیات دیگرش، دارای مجموعه ای از قواعد است و هر یک از اعضایش نیز نقش خاصی دارند. این سیستم دارای یک ساختار قدرت است که ه وسیله ی آن، اشکال مختلفی از ارتباط را بروز می کند. هر خانواده روش خاصی برای مواجهه با مشکلات دارد. اعضای این سیستم با هم رابطه ای عمیق و چند لایه ای دارند. همچنین اعضای خانواده تا حدود زیادی پیشینه ی مشترک، ادراکات درونی شده ی مشترک، مفروضات و دیدگاههای درباره ی دنیا و برداشت مشترکی از اهداف زندگی دارند (نظری، 1393).

در چنین نظامی، افراد به وسیله علایق و دلبستگی های عاطفی نیرومند، دیر پا، و متقابل به یکدیگر متصل شده اند. ممکن است از شدت و حدت این علایق و دلبستگی ها در طی زمان کاسته شود، لیکن باز هم علایق مزبور در سراسر زندگی خانوادگی به بقای خود ادامه خواهد داد (گلدنبرگ و گلدنبرگ، 2000؛ ترجمه شاهی برواتی و نقشبندی، 1392). ورود به چنین نظام سازمان یافته ای صرفا از طریق تولد، فرزند خواندگی، یا ازدواج صورت می گیرد(گلدنبرگ و گلدنبرگ، 2000؛ ترجمه شاهی برواتی و نقشبندی، 1392).

در داخل این سیستم، حلقه های عاطفی قدرتمند، پایدار و متقابلی افراد را به هم گره زده است. بنا به گفته ی کی (1985) خانواده ها صاحب اعضای جدیدی می شوند و به مرور آنها را از دست می دهند، اما روابط خانوادگی همچنان پابرجا باقی می ماند. نفوذ خانواده باعث می شود، حتی زمانی که اعضاء در اثر فاصله های فیزیکی و یا گاهی مرگ از هم جدا می شوند، حلقه های عاطفی و ارتباطی اعضاء باقی بماند. به عبارتی عضو یک خانواده هرگز نمی تواند به طور کامل و واقعی، عضویت در آن خانواده را از دست بدهد (نظری، 1393).

بر خلاف اعضای متعلق به نظام های غیر خانوادگی که عمدتا می توان در غیاب آنها عضو جدیدی را جایگزین ساخت،اعضای خانواده تعویض ناپذیر هستند. این امر در وهله نخست به خاطر آن است که ارزش اصلی خانواده حاصل شبکه روابطی است که توسط اعضای آن به وجود آمده است (گلدنبرگ و گلدنبرگ، 2000؛ ترجمه شاهی برواتی و نقشبندی، 1392).

خانواده ها از نطر سازمانی، سیستم عاطفی پیچیده ای دارند که ممکن است حداقل مرکب از سه نسل باشند. البته امروز به دلیل افزایش طول عمر، خانواده ها مرکب از چهار نسل هم وجود دارند (نظری، 1393).

هر خانواده به صورت اجتناب ناپذیری تلاش می کند تا به خودش به عنوان یک گروه نظم دهد. این تلاش برای نظم دادن به خود می تواند به صورت سنتی یا نو گرایانه، سازگارانه یا ناسازگارانه و منظم یا نا منظم باشد(نظری، 1393). اعضای خانواده در حین رشد به هویت اختصاصی و یکتای خود دست می یابند. اما باز هم به گروه خانوادگی دلبستگی دارند و لذا هویت یا تصویر جمعی خاص خود را حفظ خواهد کرد. این اعضا در انزوا زندگی نمی کنند، بلکه به یکدیگر وابسته اند آن هم نه فقط به خاطر پول، غذا، و سر پناه بلکه به خاطر نیاز به عشق و محبت، همکاری و همیاری، جامعه پذیری و سایر نیاز های ملموس. این افراد برای دستیابی به کارکرد موفق باید خود را با نیاز های و خواسته های متغیر سایر اعضا و همچنین انتظارات متغیر شبکه خویشاوندی بزرگتر، محله، ودر نهایت کل جامعه منطبق سازد (گلدنبرگ و گلدنبرگ، 2000؛ ترجمه شاهی برواتی و نقشبندی، 1392).

تعريف رضايت زناشويي در توضیح رضایت زناشویی محققان تعاریف زیادی را مطرح کرده اند : گاتمن در سال 1994 اعلام كرد كه رضايت زناشويي برپايه توانايي زوجين مبني بر اجتناب يا حل تعارضات به طور خود كارآمد مي باشد كه منجر به احساس رضايت از ازدواج و رضايت از طرف مقابل ميشود رضايت زناشويي همچنين شامل داشتن علايق و فعاليتهاي مشترك و برآمدن انتظارات يكديگر است و بين رضايت زناشويي و ارتباط با يكديگر نيز همبستگي بالايي وجود دارد(هالفورد، بی تا؛ ترجمه تبریزی، 1391).

به عقيده برادبري فينچم وبيچ (2000)«رضايت زناشويي نشان دهنده ارزيابي كلي فرد است كه در آن ويژگيهاي مثبت بارز و ويژگيهاي منفي تقريباً وجود ندارد و عدم رضايت زناشويي منعكس كننده آن ارزيابي است كه در آن ويژگي هاي منفي بسيار بارز هستند و ويژگي هاي مثبت نسبتاً وجود ندارند». به گفته استون و شالكفورد (2006)«رضايت زناشويي درواقع يك حالت روحي است كه مزايا و هزينه هاي ادراك شده فرد را ازدواج با يك شخص خاص منعكس مي كند هرچه فرد درازدواج خود با شريك زندگي اش احساس كند كه هزينه هاي زيادي پرداخت كرده است به طوركلي از آن شخص يا شريك و ازدواج با او رضايت كمتري خواهد داشت بر عكس هرچه فكر كند كه درازدواج با شريك زندگي خود مزاياي بيشتري بدست آمده است از او از زندگي مشتركشان رضايت بيشتري خواهد داشت(هالفورد، بی تا؛ ترجمه تبریزی، 1391).

رضايت زناشويي با زندگي شاد و طولاني زوجين و نيز سلامت عمومي افراد هم تعريف مي شود (وندايز ، 2005) رضايت زناشويي همچنين به عنوان ارزيابي كلي فرد از ازدواجش نيز تعبير شده است(هالفورد، بی تا؛ ترجمه تبریزی، 1391). به اعتقاد الیس رضایت زناشویی یعنی احساسات خشنودی ٬ رضایت و لذت تجربه شدن توسط زن یا شوهر، هر زمان که جنبه های ازدواجشان را در نظر می گیرند. از دیدگاه وی رضایت یک متغیر مثبت و لذت بخش است که زن و شوهر از جنبه های مختلف روابط زناشویی خود دارند. رضایت زناشویی یعنی میزان رضایت زناشویی و مطابقت خصوصیات زندگی مشترک با ایده-آل¬ها و انتظارات زوجین (برادبري، و همکاران، 2000).

مطالعه علمی در مورد کیفیت روابط زناشویی و عوامل موثر بر آن به سال¬های 1930 برمی گردد. كه مي توان از کتاب ترنر به عنوان اولین اثر در این زمینه ياد كرد. همچنين مي‌توان به تحقیقات مفصلی که گاتمن در خصوص بررسی روابط زناشویی از جنبه-های مختلف پرداخته اشاره كرد. گاتمن در تحقیقات خود از روشهای مختلف پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده مستقیم سود جسته است. وی در آثار خود معمولاً نتایج حاصل از اجرای پرسشنامه، مشاهده زوجین و تعاملات آنها را با خود گزارش¬دهی زوجین ترکیب کرده و نتیجه بدست آمده را گزارش می¬کند.

در نتیجه، گاتمن ثبات و رضایت زناشویی را توانایی زوج¬ها در رفع تعارض¬هایی می¬داند که در روابط¬شان ایجاد می¬شود.

خلاصه¬ای از یافته¬های گاتمن به قرار زیر است:

1) همسران نارضایت¬مند هنگام گفتگو در شرایط آزمایشگاهی بیشتر از زوج¬های رضایت¬مند، رفتار غیرکلامی منفی به کار می¬برند.

2) همسران نارضایت¬مند در مقایسه با همسران رضایت¬مند، به احتمال بیشتری درگیر رابطه متقابل منفی می¬شوند.

3) همسران نارضایت¬مند از لحاظ شیوه بحث و گفتگو برای حل اختلاف¬هایشان با یکدیگر متفاوت بودند. همسران نارضایت¬مند از روش شکایت مکرر استفاده می¬کردند.

4) همسران نارضایت¬مند و رضایت¬مند از لحاظ نیت پیام¬هایشان تفاوتی نداشتند یعنی نیت-هایشان به یک اندازه مثبت بود. با این حال همسران نارضایت¬مند نسبت به همسران رضایت¬مند، پیام¬های دریافتی را کمتر مثبت ارزیابی می¬کردند (فروقان فر،1385).

زمينه هاي اصلي رضايت زناشويي به عقيده هارلوك و به نقل از كرباسي و وكيليان (1378) به طور كلي 5 زمينه در رضايت و سازگاري زناشويي اهميت اساسي دارند كه عبارتند از:

1- داشتن مسئوليت

2 -تمايلات و روابط جنسي

3- برقراري روابط با اعضاي خانواده و افراد خارج از آن

4- كمك رساني در امور منزل

5-تقسيم مسئوليت ها. احساس رضايت و خوشبختي فرد در زندگي زناشويي بستگي كامل به سازگاري فرد در هر يك يا لااقل چند مورد از موارد 5 گانه دارد.

بديهي است كه احساس رضايت در زمينه روابط زناشويي در مورد موفقيت هاي آتي فرد و سازگاري شغلي و اجتماعي آنها نيز تاثير بسزايي دارد. از طرفي برخي از تحقيقات نشان مي دهند كه پس از ازدواج رضايت از زندگي مشترك و سازگاري با آن خيلي زود رو به كاهش مي گذارد. سرعت و شدت اين كاهش در مطالعات مخلتف فرق مي كند و برخي از پژوهشگران در اين زمينه به نوعي افت مداوم اشاره مي كنند.

به طور كلي وضعيت رضايت مندي زن و شوهر از زندگي نشان مي دهد كه در اولين سالهاي زندگي رضايت كاهش پيدا مي كند و در دوره ميان سالي به حالت تثبيت مي رسد و در سالهاي پاياني افزايش مي يابد. امروزه مي توان تاثيرات منفي فشار آورهاي شغلي در رضايت زناشويي را مشاهده كرد زيرا در صورت افزايش فشار شغلي، مسئوليت پذيري فرد در محيط خانواده و تقسيم امور خانوادگي با اختلال روبرو گرديده و در نتيجه تعادل وظايف به هم مي خورد در اين مواقع نارضايتي زناشويي افزايش مي يابد ( كرباسي ، وكيليان 1378).

همان طور که میدانیم رفتار هر یک از اعضای خانواده بر رفتار سایر افراد تاثیر می گذارد، و این تاثیر می تواند مستقیم یا غیرمستقیم باشد. وقتی والدین سخت گیر و مصمم اما با حوصله هستند ،کودکان بیشتر حرف شنوی دارند و به خاطر همکاری کودکان،والدین دررفتارهای بعدی،گرم وملایمتر برخورد می کنند. اما والدین وقتی می خواهند با تندی و بی صبری نظم را برقرار کنند ،کودکان نافرمانی می کنند. و چون بد رفتاری کودکان برای والدین ،اضطراب آور و آزار دهنده است،ممکن است آنها تنبیه کودک را بیشتر کنند ،در نتیجه نافرمانی کودکان بیشتر می شود(برک، بی تا؛ ترجمه گارز ،1383).

اكستي (1989) مي نويسد: مدل تبادل اجتماعي استفاده در امور زناشويي تعريف معنا داري از رضايت زناشويي ارائه مي دهد. انطباق بين آنچه كه فرد از زندگي زناشويي انتظار دارد و آنچه كه در واقع در زندگي تجربه مي كند(مدل تبایل اجتماعی) اثر گذار است . تحقيقات نشان مي دهد كه ميزان رضايت مندي زناشويي در مراحل تولد و تربيت فرزندان كاهش پيدا مي كند . ازدواج داراي طول عمري است كه مي توان آن را به سه بخش تقسيم كرد.

مرحله نخست 5 سال اول زندگي زناشويي را در بر مي گيرد. معمولاً زوجها در اين مرحله رضايت زناشويي بالايي دارند. مرحله دوم زندگي از زمان تولد فرزندان و رشد آنها شروع مي شود. در اين مرحله پايداري زندگي زناشويي مشخص مي شود و همچنين اين دوران نيز در اواخر 40 سالگي يا اوايل 50 سالگي پدر و مادر پايان مي پذيرد و اين زماني است كه جوانترين فرزند خانواده براي خود زندگي مستقلي دست و پا كرده است و بالاخره به مرحله سوم مي رسيم كه زن و شوهر مجدداً با هم تنها مي شوند واين دوران هم با مرگ زن يا شوهر به پايان مي رسد. كه ميزان رضايت زناشويي در هر يك از مراحل متفاوت است.

هاروك فيلمن در تحقيقات خود در زمينه رضايت زن بر حسب دوره هاي مختلف زندگي خانوادگي اين نتيجه را گرفت كه رضايت زن تا زمان مدرسه رفتن بچه ها به تدريج كاهش مي يابد و از اين دوره به بعد زماني كه فرزندان خانه را ترك مي گويند و همچنين دوره باز نشستگي شوهر، رضايت زن افزايش مي يابد. محقق خاطر نشان مي سازد رضايت زن و شوهر در دوره هاي مختلف زندگي زناشويي يكسان نيست و رضايت شوهران در دوره هاي مختلف كمتر تغيير مي كند ولي دوره تربيت فرزندان بيشتر اثر منفي روي رضايت زن در ازدواج دارد، از نظر اين محقق تربيت فرزندان ايجاد مسئوليت بيشتري براي زن مي كند، در اين دوره است كه زن تا حدودي رفاقت شوهر را از دست مي دهد و در نتيجه رضايت وي كاهش مي يابد(بلاچ ،1989 ترجمه قره داغي ، 1380) .

 


خرید و دانلود فوری این فایل

قیمت : 39000 تومان





فروش ویژه پنج فایل دلخواه

آیا فایل های بیشتری نیاز دارید؟ ... آیا تخفیف می خواهید؟ ...

با پرداخت حق اشتراک به مبلغ 64000 تومان فایل های دلخواه خود را از این سایت دانلود کنید.

با پرداخت 64000 تومان حق اشتراک: تعداد 5 فایل دلخواه خود را از بین همه فایل های سایت انتخاب و دانلود کنید:

 

فایل های سایت عبارتند از:

 فایل مبانی نظری روانشناسی و مدیریت و... با لیست منابع

فایل مقالات پیشینه تحقیق با لیست منابع

فایل word مقالات بیان مسئله با لیست منابع

فایل word پروپوزال های باکیفیت و عالی با لیست منابع (عنوان همه پروپوزال ها)

و فایل های پاورپوینت و ...

فایل های تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرها

 برای خرید حق اشتراک کلیک کنید...


نکته مهم: با خرید حق اشتراک تا یکسال فرصت دارید با ارسال شماره تراکنش به ایمیل زیر ده فایل را دریافت کنید.

اگر مشکلی در دریافت فایل داشتید ایمیل بزنید:

iranprojhe@gmail.com

یا در ایتا پیام بدین. ارسال مستقیم پیام در ایتا

کد فایل را حتما بفرستید

یا