عملکرد خانواده

مفهوم خانواده خانواده صرفا حضور تعدادی از افراد که در یک فضای فیزیکی و روان شناختی در کنار هم قرار دارند، نیست. خانواده به عنوان یک سیستم اجتماعی-فرهنگی تلقی می شود که در کنار همه ی خصوصیات دیگرش، دارای مجموعه ای از قواعد است و هر یک از اعضایش نیز نقش خاصی دارند.

برای دسترسی به فایل ورد WORD این مقاله ، بعد از پرداخت حق اشتراک فایل شماره 53 را دانلود کنید.

این سیستم دارای یک ساختار قدرت است که ه وسیله ی آن، اشکال مختلفی از ارتباط را بروز می کند. هر خانواده روش خاصی برای مواجهه با مشکلات دارد. اعضای این سیستم با هم رابطه ای عمیق و چند لایه ای دارند. همچنین اعضای خانواده تا حدود زیادی پیشینه ی مشترک، ادراکات درونی شده ی مشترک، مفروضات و دیدگاههای درباره ی دنیا و برداشت مشترکی از اهداف زندگی دارند (نظری، 1393).

در چنین نظامی، افراد به وسیله علایق و دلبستگی های عاطفی نیرومند، دیر پا، و متقابل به یکدیگر متصل شده اند. ممکن است از شدت و حدت این علایق و دلبستگی ها در طی زمان کاسته شود، لیکن باز هم علایق مزبور در سراسر زندگی خانوادگی به بقای خود ادامه خواهد داد (گلدنبرگ و گلدنبرگ، 2000؛ ترجمه شاهی برواتی و نقشبندی، 1392). ورود به چنین نظام سازمان یافته ای صرفا از طریق تولد، فرزند خواندگی، یا ازدواج صورت می گیرد(گلدنبرگ و گلدنبرگ، 2000؛ ترجمه شاهی برواتی و نقشبندی، 1392).

در داخل این سیستم، حلقه های عاطفی قدرتمند، پایدار و متقابلی افراد را به هم گره زده است. بنا به گفته ی کی (1985) خانواده ها صاحب اعضای جدیدی می شوند و به مرور آنها را از دست می دهند، اما روابط خانوادگی همچنان پابرجا باقی می ماند. نفوذ خانواده باعث می شود، حتی زمانی که اعضاء در اثر فاصله های فیزیکی و یا گاهی مرگ از هم جدا می شوند، حلقه های عاطفی و ارتباطی اعضاء باقی بماند. به عبارتی عضو یک خانواده هرگز نمی تواند به طور کامل و واقعی، عضویت در آن خانواده را از دست بدهد (نظری، 1393).

بر خلاف اعضای متعلق به نظام های غیر خانوادگی که عمدتا می توان در غیاب آنها عضو جدیدی را جایگزین ساخت،اعضای خانواده تعویض ناپذیر هستند. این امر در وهله نخست به خاطر آن است که ارزش اصلی خانواده حاصل شبکه روابطی است که توسط اعضای آن به وجود آمده است (گلدنبرگ و گلدنبرگ، 2000؛ ترجمه شاهی برواتی و نقشبندی، 1392).

خانواده ها از نطر سازمانی، سیستم عاطفی پیچیده ای دارند که ممکن است حداقل مرکب از سه نسل باشند. البته امروز به دلیل افزایش طول عمر، خانواده ها مرکب از چهار نسل هم وجود دارند (نظری، 1393). هر خانواده به صورت اجتناب ناپذیری تلاش می کند تا به خودش به عنوان یک گروه نظم دهد. این تلاش برای نظم دادن به خود می تواند به صورت سنتی یا نو گرایانه، سازگارانه یا ناسازگارانه و منظم یا نا منظم باشد(نظری، 1393).

اعضای خانواده در حین رشد به هویت اختصاصی و یکتای خود دست می یابند. اما باز هم به گروه خانوادگی دلبستگی دارند و لذا هویت یا تصویر جمعی خاص خود را حفظ خواهد کرد. این اعضا در انزوا زندگی نمی کنند، بلکه به یکدیگر وابسته اند آن هم نه فقط به خاطر پول، غذا، و سر پناه بلکه به خاطر نیاز به عشق و محبت، همکاری و همیاری، جامعه پذیری و سایر نیاز های ملموس. این افراد برای دستیابی به کارکرد موفق باید خود را با نیاز های و خواسته های متغیر سایر اعضا و همچنین انتظارات متغیر شبکه خویشاوندی بزرگتر، محله، ودر نهایت کل جامعه منطبق سازد (گلدنبرگ و گلدنبرگ، 2000؛ ترجمه شاهی برواتی و نقشبندی، 1392).

کارکرد های خانواده

مهم ترین کارکردهای خانواده عبارتند از :کارکرد زیستی، کارکرد تربیتی، کارکرد فرهنگی، کارکرد اجتماعی و کارکرد اقتصادی.

الف) کارکرد زیستی عملکرد خانواده در جهت حفظ و ارتقای بـهداشت و سـلامت جـسمانی و نیز فراهم‌ کرن‌ شرایط‌ لازم برای رفع‌ نیازهای بدنی اعـضا، کارکرد زیـستی خانواده نامیده می‌شود. بررسی ابعاد این‌ کارکرد‌ و توجه به بدکارکردی‌های خانواده‌ در این زمینه، می‌تواند خانواده‌ها را در جهت ارتقای این نوع‌ کارکرد یـاری‌ کـند. مهم‌ترین‌ ابـعاد‌ این کارکرد عبارت‌اند از (احمدی، 1383):

1. رفع نیازهای بدنی. 2. تأمین سلامت جسمانی. 3. تأمین رشد بهنجار جسمانی. 4. پیش‌گیری از‌ بروز‌ بیماری‌ها‌ و نـاهنجاری‌های رشد. 5. اعتدال در تأمین نیازمندی‌های جسمانی و فراهم‌ آوردن شرایط لازم برای پرداختن به‌ سایر‌ ابعاد شخصیتی‌ انسان.

ب) کارکرد فرهنگی-تربیتی خانواده خانواده نقشی اساسی در تربیت‌ فرزندان‌ یک جامعه‌ دارد. این ترتیب از طریق انـتقال فـرهنگ جامعه به آنان انجام‌ می‌گیرد. به عبارت‌ دیگر‌ از طریق انتقال فرهنگ به کودک‌ و نوجوان‌ مـی‌توان‌ بـه‌ رشـد همه جانبه‌ی شخصیت او کمک‌ کرد. در تعریف‌ تربیت‌ می‌توان گفت: تربیت عبارت است از برنامه‌ریزی در جهت رشد همه جـانبه‌ی شـخصیت کودک و نوجوان‌ در‌ ابعاد بدنی، شناختی، عاطفی، اجتماعی، هنری و اخلاقی، در جهت وصول‌ به‌ اهداف متعالی‌ اجتماعی(احمدی، 1384).

تربیت از منظری دیگر، انتقال فرهنگ‌ به‌ کودک‌ اسـت. این عـمل در خـانواده پایه‌ریزی شده، با پشتیبانی‌های‌ آن، استمرار‌ می‌یابد. انتقال‌ فرهنگ‌ به‌ کـودک‌ در جـریان سه نوع‌ کارکرد خانواده، یعنی کارکرد وضعی،کارکرد مستمر و کارکرد مأموریتی انجام می‌گیرد. انتقال فرهنگ بر اساس کارکرد وضعی خانواده، بدون‌ برنامه‌ریزی و در فرایندی جاری و سـاری به انجام می‌رسد. کارکرد وظیفه‌ای خانواده به‌ کمک‌ فرهنگ‌پذیری‌ خود انگیخته آمده، آن را‌ تکمیل‌ می‌کند. وقتی خـانواده بـرای‌ انتقال فرهنگ جامعه به کودک و نوجوان، برنامه‌ریزی خاصی‌ می‌کند و در انتقال محتویات فرهنگی، برنامه‌ی ویژه‌ای را به‌ اجرا در می‌آورد،دست بـه انـتقال فـرهنگی برنامه‌ریزی‌ شده می‌زند (احمدی، 1384).

ج) کارکرد اجتماعی خانواده عملکرد خانواده در زمینه‌ی حفظ، اصلاح و ارتقای‌ ساختارها‌ و فرایندهای اجتماعی در سطوح قومی، منطقه‌ای‌ و جهانی،کارکرد اجتماعی خـانواده نـام دارد. مهم‌ترین‌ وظیفه‌ای که خانواده‌ در این زمینه بر‌ عهده‌ دارد، محافظت از خود است. در صورتی کـه خـانواده در جهت حفاظت از خود به عنوان هسته‌ی اولیه‌ی نـهادهای اجـتماعی، موفق شـود، در کارکرد اجتماعی خود، توفیق یافته است(احمدی، 1384).

د) کارکرد اقتصادی خانواده عملکرد خانواده در جهت تـولید کـارآمد، انباشت مناسب‌ و مصرف بهینه‌ی‌ سخت‌افزاری و نرم‌افزاری سرمایه‌ها و امکانات اقتصادی جامعه،کارکرد اقتصادی خانواده را تشکیل مـی‌دهد. در گـذشته و نیز در برخی از خانواده‌های‌ روستایی یا در بـرخی از خـانواده‌ها در جوامعی چـون چـین، نقش اقـتصادی خانواده به شکل‌ جامع‌تری‌ جریان دارد. خـانواده‌ای روسـتایی که در آن تمامی مراحل تولید کشاورزی به‌ عنوان یک وظیفه‌ی خانوادگی تلقی می‌شود و تـمامی اعـضا از مرحله‌ی تولید تا مصرف کالاهای کـشاورزی، نقش ایفا می‌کنند، نمودی از کارکرد جامع اقـتصادی‌ را‌ بـه نمایش‌ می‌گذارد.

در چین خانواده‌هایی وجود دارنـد کـه به مثابه‌ی یک‌ واحد تولیدی عمل می‌کنند. تولید قطعات کوچک مورد نیاز واحدهای تولیدی بزرگ‌تر یـا تـولید وسایل کوچک صنعتی، در چنین خانواده‌هایی انـجام مـی‌گیرد. این نـوع خانواده‌ها‌ دارای‌ کارکرد‌ اقـتصادی گـسترده‌تری نسبت به خانواده‌های‌ شهری‌اند. خانواده‌های شـهری اغـلب در تولید به طور مستقیم‌ نقشی ندارند؛ هر چند که نیروهای کار در سازمان‌ها و نهادهای اقتصادی بزرگ، در دل هـمین خـانواده‌ها زندگی‌ می‌کنند، لیکن خانواده خود یک‌ واحد‌ تـولیدی‌ بـه شمار نمی‌آید(احمدی، 1384).

خانواده‌های کـارآمد‌ و خانواده‌های ناکارآمد کارآمدی عبارتست از اینکه تا چه اندازه الگوهای خانواده در کسب هدف‌های آن موثر و سودمند واقع شده‌اند. ناکارآمدی بـه الگـوهای خانوادگی‌ غیر‌ سودمند و تعاملات همراه بـا‌ اسـترس‌ و رفـتارهای مـرضی اشـاره دارد. قضاوت در مورد الگـوهای کـارآمد (یا ناکارآمد) بستگی به درک بهنجاری/سلامت و همینطور ملاحظات اجتماعی-فرهنگی دارد(موسوی، 1382).

خانواده به عنوان یک سیستم زنده به‌ مبادله‌ اطلاعات و انرژی بـا‌ مـحیط‌ خـارج می‌پردازد. نوسان‌ها، خواه بیرونی یا درونی، طبعا واکـنش‌هایی بـه دنـبال دارنـد کـه سـیستم را به حالت پایدار قبلی خود باز می‌گردانند. اما وقتی این نوسان‌ها شدت یابند، ممکن است موجب بروز‌ بحران‌ در خانواده شوند که این تغییر و تحول منجر به پیدایش سـطوح متفاوتی از کارکرد می‌گردد و بدین‌ترتیب امکان مقابله را فراهم می‌آورد (مینوچین و فیشمن، 1996؛ تـرجمه بهاری و سیا، 1387).

در تعریف کارکرد خانواده، چندین مشکل وجود دارد؛ پیچیدگی‌ ناشی‌ از نحوه‌ تأثیر و تعامل این عوامل درونی و بیرونی در شکل‌گیری ماهیت و مفهوم خانواده در هر فرهنگ،‌ تعریف«کارکرد خـانواده» یا «ناکارآمدی خـانواده» را مشکل می‌سازد ( موسوی، 1382).

مسئله دیگر تعریف مفاهیم بهنجاری یا نابهنجاری‌ است. همواره‌ در‌ تعریف سلامت یا بهنجاری، این خطر وجود دارد که با انتخاب یک سیستم ارزشی به عنوان معیار ‌‌سلامت،‌ آن معیار برای جـمعیتی بـا سیستم ارزشی دیگر بکار برده شود و از‌ طرف‌ دیگر‌ آنچه کار را باز هم مشکل‌تر می‌سازد، ماهیت چند بعدی بشر است، چرا که انتخاب‌ مـعیاری کـه بتواند تمام جوانب روانی یـا فـیزیکی فرد را دربر بگیرد، بسیار‌ دشوار است و در‌ نهایت‌ وجود الگوهای‌ مختلف نظری که هر یک به ارزیابی کیفیت‌های مختلفی از عملکرد خانواده می‌پردازد، سبب شده که کارآمدی و نـاکارآمدی از دیـدگاه هر یک مفهوم خـاصی داشـته باشد.

اگرچه نهایتا ممکن است‌ همه آنها به یک نتیجه برسند، اما سازه‌های متعددی که از دید هر یک مورد توجه قرار گرفته، کار تعریف و ارزیابی کارکرد خانواده‌ها را دچار پیچیدگی و در عین‌حال تـنوع‌ نـموده‌ است. لذا برای درک مفهوم کارکرد خانواده نیاز به ارائه تعاریفی از خانواده‌های کارآمد و ناکارآمد می‌باشد. در الگوی ساختاری ، خانواده دارای کارکرد سالم را اینگونه تعریف کرده‌اند: « خانواده‌ای که‌ در‌ آن بین اعضا مکملیت وجود دارد، از ویژگی‌های دیگر این خانواده، بـرون‌سازی مـتقابل اعضا بـا نیازهای یکدیگر، مرزهای روشن و منعطف، قدرت حل تعارض و ایجاد تغییر مناسب با‌ چرخه‌ حیات خانوده است»(مینوچین و فیشمن، 1996؛ تـرجمه بهاری و سیا، 1387).

لذا براساس تـعریف مینوچین خانواده ناکارآمد، خانواده‌ای است که در مواجهه با موقعیت‌های استرس‌زا بـه جـای مـنعطف ساختن الگوهای انتقالی و کاهش مرزها، انعطاف ناپذیری و مرزها‌ را‌ افزایش‌ می‌دهد و مانع کشف راه‌حل‌های‌ جدید‌ برای‌ برخورد بـا ‌ ‌شـرایط استرس‌زای جدید می‌شود و در مقابل، خانواده بهنجار در مقابله با استرس‌های گریزناپذیر زندگی، ضمن حـفظ انـسجام خـانواده،‌ قادر‌ است‌ به منظور تجدید ساختار خود، انعطاف‌پذیری لازم را‌ نشان‌ دهد. در تحقیقاتی که مینوچین با خانواده‌ها انـجام داده است، پنج نوع ساختار ناکارآمد تشخیص داده شد:

(1)خانواده‌های درهم تنیده ؛ (2)خانواده‌های‌ از‌ هم گسیخته ؛ (3) خـانواده‌هایی با مردان حاشیه‌ای؛ (4)خانواده‌هایی بـا والدیـن‌ غیر درگیر؛ (5) خانواده‌هایی با والدین کم سن.

در این خانواده‌ها، ساختار اجتماعی به عنوان یک استرس آشکارساز عمل می‌کرد و پاسخهای‌ نامناسب‌ به استرس و دیگر اجزای معادله ناکارآمدی، نقش اساسی در بروز‌ بیماریهای‌ روان-تنی داشـت. انعطاف‌ناپذیری یکی از مشکلات مشترک این خانواده‌ها بود. در چنین خانواده‌ای، پاسخ به یک استرس بصورت‌ قالبی‌ و نامناسب صورت می‌گیرد و خانواده در به‌کارگیری الگوهای قبلی برای مواجهه با‌ موفقیت‌ها‌ و شرایط جدید پافشاری می‌کند (موسوی، 1382؛ گلدنبرگ و گلدنبرک، 2000؛ ترجمه شاهی براواتی و نقشبندی، 1392).

در رویکرد استراتژیک فـرض مـی‌شود که خانواده‌های بهنجار منعطف‌تر از خانواده‌های‌ بالینی‌ هستند،‌ یعنی راهبردهایی که برای حل مسائل درنظر می‌گیرند، تنوع بیشتری دارد (آقا محمدیان، بهفر، طباطبایی و یزدی، 1384). هی‌لی (1976)،

خانواده کژکار را‌ چنین‌ توصیف می‌کند:«خانواده‌ای که قادر به تأمین نیازهای تکاملی اعضا و مـقابله بـا فشارهایی‌ مثل‌ تغییرات‌ ناشی از مراحل تکاملی خانواده، که مستلزم قبول یا از دست دادن عضو باشد،‌ نیست. مرزهای‌ بین اعضا نامشخص است و لذا حمایت و همکاری رخ نمی‌دهد. غالبا عامل تعادل‌ خانواده،‌ شخصی‌ است که نـشانه مـرضی را بروز می‌دهد». در این الگو خانواده‌های کارآمد سلسله مراتب سازمانی صریح‌تری‌ تحت‌ مسؤولیت والدین دارند ( به نقل از آقا محمدیان و همکاران، 1384).

ریس (1991) نیز به ارائه موارد‌ زیر‌ در تعریف خانواده‌های دارای کارکرد سالم می‌پردازد که بیشتر بر بعد ارتباط،‌ تـأکید‌ دارد (مارتین و مارتین ، 2000).

1. خانواده‌های سـالم، صـریح و روشن حرف‌ می‌زنند، در بحث‌ها خشک‌ و انعطاف ناپذیر نیستند، ضمن آنکه‌ بـی‌نظمی‌ و آشـفتگی نیز در آنها دیده نمی‌شود. 2. آنها در تلاشند تا بیش از آنکه‌ نارضایتی‌ نشان دهند، با یکدیگر به‌ توافق‌ برسند‌ و قـادرند بـدون‌ حـمله‌ به دیگری ابراز وجود‌ نمایند. 3. آنها محیطی دوستانه دارند و بدون آشفته کردن یکدیگر، مـخالفت خـود را ابـراز می‌نمایند. 4. این خانواده‌ها‌ طیف‌ گوناگونی از عواطف را به‌کار می‌گیرند‌ و می‌توانند شادمانی‌ یا‌ غمگینی‌ خود را به یکدیگر‌ نـشان دهند. 5. در ایـن خـانواده‌ها حس شوخ‌طبعی وجود داشته و می‌توانند به یکدیگر بخندند. 6. آنها به نیاز‌ یکدیگر‌ برای داشتن حریمی اخـتصاصی، احـترام می‌گذارند‌ و درگیرذهن‌خوانی نمی‌شوند. از آنچه‌ گفته شد می‌توان‌ فهمید‌ که اغلب الگوها بر نوع ساختار مـنعطف یـا انـعطاف‌ناپذیر خانواده تاکید دارند و از طرف دیگر‌ پیوند‌ عاطفی‌ میان اعضا نیز از ابعاد اساسی در‌ تشخیص‌ کـارآمدی‌ خـانواده‌ به‌شمار‌ می‌رود‌ و مهارتهای ارتباطی نیز نشان می‌دهد که چگونه اعضا قادر می‌شوند در ایـن سـاختار و یـا رابطه تغییراتی ایجاد نمایند.

این سه مفهوم استخراج شده از این تعاریف‌ در الگوی حلقوی پیچیده مبنای کـار قـرار گرفته است و از اینجاست که نظریه‌پردازان این رویکرد ادعا کرده‌اند که مفاهیم مـذکور را در پی خـوشه‌بندی بـیش از پنجاه مفهوم‌ رایج‌ در حوزه خانواده به‌دست آورده‌اند (اولسون، 2000) و لذا رویکرد خود را رویکردی جامع برای تعریف تشخیص و ارزیـابی نـاکارآمدی یـا کارآمدی خانواده می‌دانند. پیوستگی، انعطاف‌پذیری و ارتباط ابعاد اساسی الگو را‌ شامل‌ می‌شوند. فرض اساسی این رویـکرد ایـن است که زوجها و خانواده‌های متعادل کارکرد مؤثرتری نسبت به زوجین و خانواده‌های نامتعادل دارند. کارکرد خانواده براساس ابـعاد‌ پیـوستگی‌ و انعطاف‌پذیری (سازش پذیری) بر روی یک‌ پیوستار‌ چهار سطحی سنجیده می شود.

زوجین و خانواده‌هایی که در بعد پیـوستگی (پیوند عـاطفی اعضای خانواده نسبت به یکدیگر) متعادلند به اعـضای خـود اجـازه میدهند تا ضمن اینکه‌ به‌ خانواده وابـسته نـباشند، پیوندشان‌ را‌ با آن حفظ نمایند. پیوستگی سطح متفاوت را در برمی‌گیرد که عبارتند از رها شده (خیلی پایین)، جـدا شـده (پایین‌تر متوسط)، پیوسته (متوسط تا بالا) و درهـم تـنیده (خیلی بالا). فرض بـر ایـن اسـت که کنش مطلوب‌ و بهینه یک سـیستم بـا سطوح متعادل و مرکزی پیوستگی(جدا شده و پیوسته) همراه می‌شود. بسیاری از خانواده‌ها یا زوجین که جـهت درمـان مراجعه می‌کنند، غالبا در حوزه افراطی یـا نامتعادل قرار دارند،‌ هـنگامی‌ کـه پیوستگی‌ خیلی بالاست، استقلال و خـودمختاری اعـضاء فدای همراهی و توافق آنها می‌شود و برعکس در نظامهای رها‌ شده اعضاء این استقلال را بـه قـیمت قربانی کردن دلبستگی و تعهد‌ بـه‌ خـانواده بـه‌دست می‌آورند (اولسون، 2000).

در بعد انـعطاف‌پذیری کـه حاکی از توانایی نظام خـانواده بـرای تغییر ساختار ‌‌قدرت‌ نقش‌ها جدا و قوانین ارتباطی خانواده در پاسخ به فشارهای موقعیتی و تحولی‌ اسـت‌ تـعادل‌ به این معناست که در نظام درجـه‌ای از ثـبات حفظ شـود و در عـین حـال‌ وقتی که لازم باشد، تـغییر امکان‌پذیر باشد. همانند پیوستگی فرض بر این است که‌ سطوح مرکزی (ساخته یافته ‌و انعطاف‌پذیر ) به کارکرد مـطلوب نـزدیکترند در حالیکه سطوح انتهایی و افراطی در این بـعد (انعطاف‌ناپذیر وبی‌نظم ) بـرای خـانواده‌ها در چـرخه زنـدگی دردسرساز و مشکل‌آفرین خـواهد بـود. چهار سطح انعطاف‌پذیری‌ عبارتند از: انعطاف‌ناپذیر (خیلی پایین)، ساخته یافته (پایین تا متوسط) انعطاف‌پذیر(متوسط تا بالا) و بی‌نظم(بسیار بالا). همانطور که گـفته شـد نـظامهای متعادل (ساخته یافته و انعطاف‌پذیر) در طی زمان کـارآمدتر مـی‌باشند. در یـک ارتـباط سـاخته یـافته و انعطاف‌پذیر،‌ نوعی‌ رهبری دموکراتیک حاکم است، حلقه‌های مذاکره باز بوده و مشارکت فعالانه فرزندان را می‌پذیرد. تغییر نقش‌ها در ارتباط انعطاف‌پذیر بیش از بعد سوم (ارتباط) که یک بعد تسهیل‌گر است، برای حرکت و جـابجایی‌ بر‌ روی ابعاد دیگر اهمیت می‌یابد (اولسون، 2000).

بر این اساس سه گروه عمده و 16 نوع خانواده که قابل واگذاری به این سه گروه هستند به‌وجود می آیند. این سه گروه‌ اصلی‌ عبارت‌اند از: خانواده‌های نامتعادل (افـراطی) متوسط (کـناری) و خانواده‌های متعادل . اگرچه در سالهای اخیر با ایجاد تغییراتی که در الگو صورت گرفته خانواده‌ها به دو گروه متعادل و نامتعادل‌ تقسیم‌ شده است. 2-2-4 الگوی مک مستر در مورد ارزیابی عملکرد خانواده الگوی مک مستر در مورد ارزیابی عملکرد خانواده، بر رویکرد سیستمی استوار است که در آن ساختار، چگونگی سازمان دهی و الگوهای تبادلی خانواده مورد بررسی قرار می گیرد.

اصول بنیادین این الگو عبارتست از: ارتباط بین بخش ها و اجزای خانواده با یکدیگر، قابل درک نبودن یک جز جدای از سایر اجزای خانواده، نقش مهم ساختار و الگوهای تعاملی خانواده در تعیین و شکل دهی رفتار اعضای خانواده و این که کارکرد خانواده چیزی است بیش از از کارکرد مجموع اجزای آن. الگوی مک مستر، عملکرد خانواده را در سه دسته وظایف بنیادی (شامل موارد فطری و ذاتی چون تدارک غذا و سرپناه، مهرورزی، عاطفه و ...)، وظایف رشدی (شامل مسائل مربوط به رشد فردی چون نوزادی، کودکی و ... و مسائل مربوط به مراحل خانواده چون ازدواج اول، اولین بارداری، تولد اولین فرزند) و رویدادهای مخاطره آمیز (شامل بحران های مربوط به بیماری، تصادف ، بیکاری و ...) دسته بندی می نماید(اپشتاین ، بیشاپ و لوین ، 1978).

طبق الگوی مک مستر، ابعاد مهم عملکرد خانواده، عبارتند از (اپشتاین و همکاران، 2003؛ به نقل از یوسفی، 1391):

حل مسئله‌ : مشکل‌ خانوادگي‌ بستگي به عنوان يک امر مهم تـوانايي عـملکردي و تـماميت خانواده را تهديد مي‌کند که در‌ آن‌ صورت‌ خانواده در حل مشکل ناتوان مي‌شوند. خـانواده گـاهي مـشکلاتشان مداوم است که‌ در‌ اين صورت آن‌ها احساس تهديد نمي‌کنند، در اين موارد ميزان مشکلات به حدي اسـت کـه خـانواده‌ براي‌ حل مشکلات اقدام نمي‌کنند.

مشکلات خانوادگي مي‌تواند به دو دسته تقسيم شود‌:

ابزاري‌ و عـاطفي. مـشکلات ابزاري جدي و مانيکي هستند، مثل‌ مشکلات‌ پول‌، غذا، پوشاک، خانه و حمل و نقل مي‌باشد. مـشکلات‌ عـاطفي‌ مـثل نگراني، عصبانيت يا افسردگي مي‌باشد. خانواده‌ها با مشکلات ابزاري نسبتاً بهتر از‌ مشکلات‌ عاطفي برخورد مـي‌کنند و مـشکلات عاطفي‌ اساساً‌ ماهيت و ريشه‌ در‌ مشکلات‌ ابزاري دارند. به هر صورت خانواده‌ها‌ با‌ مـشکلات عـاطفي مـمکن است با مشکلات ابزاري مواجه شوند.

ارتباطات : ارتباط به‌ عنوان‌ تغيير و تبادل اطلاعات ميان اعـضاء خـانواده‌ تعريف شده است. در‌ مورد‌ ارتباط دو حيطه عمده وجود‌ دارد‌ که شامل: ارتباط عـاطفي و غـير کـلامي مي‌باشد. ارتباط عاطفي به طور ويژه شامل‌ رفتار‌ کلامي مي‌باشد، ما خود را‌ در‌ ارتباط‌ کلامي تقريباً در‌ مـواردي‌ کـه ابـهام وجود دارد‌، محدود‌ مي‌کنيم. در هر دو حيطه ما کيفيت و دوام هر دو ارتباط را‌ ارزيابي‌ مي‌کنيم. ارتـباط‌ يک پيوستار‌ از وضوح و روشني تا‌ ابهام و تاريکي را در بر مي‌گيرد. معمولاً پيام از حالت روشن به حالت غير روشن‌، نـقاب‌دار‌، گـنگ و نامفهوم حرکت مي‌کند، يک پيام‌ روشن‌ داراي‌ وضوح‌، انسجام‌ است و همسان با‌ اطلاعات‌ مـخاطب اسـت. طبق این مدل چهار سبک ارتباط روشـن و مـستقيم، روشـن و غير مستقيم، مبهم و مستقيم و مبهم‌ و غير‌ مـستقيم‌ وجـود دارد.

نقش‌ها : نقش‌هاي خانوادگي شامل الگوهاي‌ تکراري‌ رفتار‌ و عملکرد‌ اعضاء‌ يا‌ کل خانواده مي‌باشد. ارزيابـي خـانواده از لحاظ ابعاد نقشي شامل ارزيابـي چـگونگي عملکرد اعـضاءخانوادگي مـي‌باشد کـه تکميل‌کننده يکديگر هستند.

اين نقش‌ها شامل پنـج گـروه

الف: بخش منابع‌: مثل پول، غذا، لباس و سرپناه،

ب: پرورش و حمايت مثل راحتي، گرمي، اعتماد و حـمايت،

ج: رشـد شخصي: مثل رشد فيزيکي، عاطفي، آمـوزشي، رشد اجتماعي کودکان، حـرفه، شـغل، روان‌شناسي و رشد اجتماعي،

د: نگهداري و مـديريت سـيستم‌ خانوادگي‌: مثل عملکردهاي تصميم‌گيري، مرزها و عضويت، عملکردهاي کنترل رفتار، امور مالي،

ن: خشنودي جـنسي بـزرگسالان: مثل رضايت زناشويي در واکنشهاي زوجـين مـي‌باشد.

واکـنشهاي عاطفي : واکنشهاي عـاطفي عـبارت است از: توانايي پاسخ‌ بـه‌ مـجموعه‌اي يا دامنه‌اي از محرک‌ها با کيفيت و فراواني مناسب مي‌باشد، دو دسته از عواطف قابل شناسايي هستند: یکی هـيجانات آرام: مـثل عواطف، گرمي‌، تمايل‌، عشق، شادي، لذت، دلداري. دیـگری‌ هـيجانات‌ ناخوشايند (فـوري): عـصبانيت، تـرس، اضطراب، نگراني، نااميدي و افـسردگي. براي ارزيابي واکنشهاي عاطفي خانواده، ضروريست ظرفيت فردي هر يك از اعضاء خانواده در زمينه‌ي تجربه‌شان‌ در‌ چارچوب اين عـواطف ارزيابـي‌ شود‌ و عواطفي که آن‌ها در موقعيت‌هاي مـختلف تـجربه نـموده‌اند، ارزيابـي شـود.

آميزش (درگيري) عـاطفی : آمـيزش عاطفي را به عنوان مجموعه‌اي از فعاليت‌هاي اعضاء خانواده تعريف مي‌کنند که آن را در علائق‌، ارزش‌ها‌ و ديگر فعاليت‌ها و اقدامات نـشان مـي‌دهند، مـا می‌بینیم که افراد چگونه و به چه طـريقي، عـلائق و خـواسته‌هايشان را بـا ديگـران در مـيان مي‌گذارند، آميزش عاطفي داراي دامنه‌اي‌ از‌ عدم وجود‌ آميزش عاطفي(هيچ علاقه يا مراوده‌اي نشان داده نمي‌شود يا تجربه نمي‌شود) تا بي‌نهايت آميزش عاطفي مي‌باشد‌ که سلامتي در وسط اين طيف قرار دارد.

کنترل رفـتار : کنترل‌ رفتار‌ را‌ مي‌توان به عنوان روشي از معيارهاي خانواده تلقي كرد كه براي مهار رفتار اعضايش به كار مي‌رود‌. ‌‌مثل‌ خطر فيزيکي، نيازهاي بيولوژيکي و انگيزشي مثل خوردن، خوابيدن، غريزه، امور جنسي و پرخاشگري، رفتار‌ اجـتماعي‌ کـه‌ رفتار درون و بيرون خانواده را شامل مي‌شود.

چهار سبک براي کنترل رفتار وجود دارد: کنترل‌ سخت‌گيرانه، کنترل منعطف، کنترل با عدم مداخله و کنترل بي‌نظم و هرج و مرج. تمام خانواده های دارای عملکرد ضعیف ، در زمینه ی موضوعات عاطفی مشکل داشته و اغلب از طی فرایند حل مساله عاجزند، در این خانواده ها، ارتباطات نادیده گرفته شده و یا فاقد صلاحیت است، تخصیص و پاسخدهی نقش، مشخص و واضح نیست، گستره ی واکنش های هیجانی، محدود بوده، کمیت و کیفیت این واکنش ها، متناسب با بافت و محیط، غیر عادی است، در عین حال، اعضای خانواده به یکدیگر علاقه ای نداشته و در مورد یکدیگر، اقدام به سرمایه گذاری عاطفی نمی کنند، آنچه مینوچین از آن تحت عنوان خانواده های گسسته نام می برد ( زهرا کار و جعفری، 1389).

دیدگاه بوئن در مورد عملکرد خانواده بوئن به منظور تسهیل در درک عملکرد کل نظام خانواده براساس روابط موجود بین اعضای خانواده اقدام به طراحی ژنوگرام یا نقشه خانواده نموده است. نقشه خانواده روشی برای تحلیل الگوهای زیستی، روان شناختی و اجتماعی موجود برای نسل ها فراهم می نماید، به گونه ای که با درک روشنی از آن، بتوان فرصتی برای تغییر الگوهای عملکرد نامناسب و جانشین نمودن عملکرد های کارآمد در خانواده ایجاد نمود (ویلیامز و ویلیامز ، 2005). شکل 2-1 بیانی مختصر از نظریه ی وی می باشد:

شکل 2-1. ژنوگرام خانواده

خرید و دانلود فوری این فایل

قیمت : 39000 تومان





فروش ویژه پنج فایل دلخواه

آیا فایل های بیشتری نیاز دارید؟ ... آیا تخفیف می خواهید؟ ...

با پرداخت حق اشتراک به مبلغ 64000 تومان فایل های دلخواه خود را از این سایت دانلود کنید.

با پرداخت 64000 تومان حق اشتراک: تعداد 5 فایل دلخواه خود را از بین همه فایل های سایت انتخاب و دانلود کنید:

 

فایل های سایت عبارتند از:

 فایل مبانی نظری روانشناسی و مدیریت و... با لیست منابع

فایل مقالات پیشینه تحقیق با لیست منابع

فایل word مقالات بیان مسئله با لیست منابع

فایل word پروپوزال های باکیفیت و عالی با لیست منابع (عنوان همه پروپوزال ها)

و فایل های پاورپوینت و ...

فایل های تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرها

 برای خرید حق اشتراک کلیک کنید...


نکته مهم: با خرید حق اشتراک تا یکسال فرصت دارید با ارسال شماره تراکنش به ایمیل زیر ده فایل را دریافت کنید.

اگر مشکلی در دریافت فایل داشتید ایمیل بزنید:

iranprojhe@gmail.com

یا در ایتا پیام بدین. ارسال مستقیم پیام در ایتا

کد فایل را حتما بفرستید

یا