موارد استفاده : تحقیق و آموزش
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه داخلی جدید: دارد
پیشینه خارجی جدید: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 39 صفحه
شماره فایل :: 372 mg
مصرف كننده به عنوان اساس مدیریت بازاریابی رفتار مصرف كننده يك مبحث نوپا است و اولين كتب درسي در اين زمينه در دهه 1960 تاليف شدهاند، هرچند سرچشمه اين انديشه به سالها قبل باز ميگردد. در آغاز دهه 1900 نويسندگان بحثي را آغاز نمودند كه چگونه تبليغ كنندگان ميتوانند از اصول مربوط به روانشناسي استفاده كنند. در دهه 1950 عقايد مربوط به روانشناسي فرويدي توسط پژوهشگران انگيزش، فراگير شد و توسط تبليغ كنندگان مورد استفاده قرار گرفت.
با وجود اينكه نياز به مطالعه رفتار مصرف كننده سازماندهي دوباره شد اما اين مهم تا اعلام مفهوم بازاريابي در سال 1950 تحقق نيافت(موون، ص 281، 1390). اهمیت درک صحیح از مصرف كننده در تعریف بازاریابی به عنوان "یک فعالیت انسانی معطوف به ارضای نیازها و خواستهها از طریق فرایند مبادله" یافت میشود(Stidsen, 1979). از این تعریف دو فعالیت کلیدی مربوط به بازاریابی پدیدار میشود. نخست آنکه فروشنده سعی میکند نیازها و خواستههای بازار هدف را برآورده کند. دوم بازاریابی درگیر مطالعه فرایند مبادلهای که از طریق آن طرفین منابعی را به یکدیگر انتقال میدهند، میباشد. در فرایند مبادله، شرکتها پول و منابع دیگری از مصرفكنندگان و در عوض، مصرفكنندگان محصولات، خدمات و دیگر منابع باارزش را دریافت مینمایند.
بازاریابان برای موفقیت در فرایند مبادله باید درک صحیحی از عواملی که خواستهها و نیازهای مصرف كننده را تحت تاثیر قرار میدهند، داشته باشند. در حقیقت اصل تقدم مصرف كننده نقطه عطفی است که حوزه بازاریابی بر آن پایهریزی شده است. بر اساس این مفهوم لازم است مصرف كننده در مرکز هرگونه فعالیت بازاریابی قرار گیرد. همانطور که پیتر دراکر ، یکی از دانشمندان مشهور رشته مدیریت بیان میکند "بازاریابی یعنی انجام کلیه امور تجاری از نقطهنظر نتیجه نهایی، یعنی همان نقطهنظر مصرف كننده"( Houston, 1986).
ادامه مقاله به طور کامل در فایل اصلی موجود است.