فشار روانی حاصل از هیجان اغلب به عنوان عامل مزاحم برای سلامت انسان به حساب می آید. اشخاصی که در معرض عوامل تولید کننده هیجان و فشار روانی قرار می گیرند، به طور متوسط بیشتر از کسانی که در معرض دگرگونی های شدید قرار نمی گیرند بیمار می شوند.

 برای دسترسی به فایل ورد WORD این مقاله ، بعد از پرداخت حق اشتراک فایل شماره 134 را دانلود کنید.

فشار روانی حاصل از هیجان اغلب به عنوان عامل مزاحم برای سلامت انسان به حساب می آید. اشخاصی که در معرض عوامل تولید کننده هیجان و فشار روانی قرار می گیرند، به طور متوسط بیشتر از کسانی که در معرض دگرگونی های شدید قرار نمی گیرند بیمار می شوند. با وجود این به نظر می رسد که فشار روانی برای برخی از افراد مفید باشد. یعنی برخی افراد تمایل به هیجان خواهی دارند. بنابراین می توان گفت که عامل ناراحتی های روانی خود فشار روانی نیست بلکه شیوء برخورد و شیوه ی واکنش در مقابل آن است. معمولا طرز برخورد انسان ها با حوادث زندگی است که برای آنها هیجان و فشار روانی به وجود می آورد نه خوده حواث. به عبارت دیگر معمولا نگرش در باره ی حوادث و پدیده هاست که فشار روانی ایجاد می کند نه خود حوادث و پدیده ها(ولز وهمکاران،2003).

کسانی که به آسانی مریض می شوند معمولا آنهایی هستند که در مقابل دگرگونی ها به صورت ترس، اضطراب، خشم ،ناکامی ،بی نظمی و آشفتگی کامل واکنش نشان می دهند. برعکس کسانی که در مقابل فشار روانی مقاومت می کنند و دگرگونی ها را به عنوان قسمتی از موجودیت خود می پذیرند و سعی می کنند آنها را به عنوان مبارزه طلبی های جالب نه تهدید های خطر نام در نظر بگیرند در واقع به زندگی خود معنی می دهند و در نتیجه کمتر مریض می شوند حال این سوال پیش می آید که هیجان و فشار روانی حاصل از آن چگونه می تواند مصونیت یا مقاومت ما در مقابل بیماری ها تضمین کند؟ بررسی های تازه نشان می دهد که مغز انسان می تواند هورمون ها و موادی آزاد کند که روی گلبول های سفید و سایر قسمت های دستگاه دفاعی بدن اثر می گذارند این هورمونها و این مواد علاوه بر این که روی سایر عملکرد ها اثر می گذارند بین تفکر و توانایی مقاومت در مقابل بیماریها نیز ارتباط ایجاد می کنند(گراس وتامسون،2007).

زمانی که فرد در مقابل فشار روانی به صورت ترس واکنش نشان می دهد مغز او علامتی را که نشانه ی خطر است به ارگانیسم انتقال می دهد ارگانیسم پس از دریافت علامت خطر هورمون هایی ترشح می کند که فشار خون را بالا می برند و ماهیچه ها را برای واکنش سریع درست مثل زمان مبارزه یا فرار آماده می کنند. البته این هورمون ها در دستگاه دفاعی بدن اختلال نیز به وجود می آورند(رمضانی،1385).

 

می توانیم از هیجان های خود خوب استفاده کنیم همانطوری که انسان های کاملا از قرن ها پیش استفاده کرده اند و از اجزای تشکیل دهنده و از فرآیند زیست – شیمیایی هیجان ها هم هیچ اطلاعی نداشتند. یعنی هیچ نیازی ندارد که اثاث عصبی هیجان ها و واکنش های فیزیولژیک در مقابل آنها را بدانیم تا بتواینم از آنها بهره بگیریم. یافته های علم روانشناسی و فنون تعلیم وتربیت می توانند شیوء مقابل با فشار روانی را به ما یاد دهند در زیر به نمونه هایی از یافته ها اشاره می شود(گلمن ،1389).

کسانی که به طور دائم به ناراحتی های خود می اندیشند، مسائل را بزرگ جلوه می دهند، گناه را همیشه به گردن دیگران می اندازند در ذهن خود دشمنان خیالی می پرورانند و با آنها به جنگ و ستیز میپردازند معمولا به ناراحتی های عضوی مبتلا می شوند. تفکر غلط می تواند ضایعات عضوی از جمله زخم معده، زخم اثنی عشر، سوء هاضمه، نوروز و فشار خون به وجود می آورد. همچنین تفکر غلط می تواند دستگاه ایمنی بدن را خسته کند و بدن را برای پذیرش انواع بیماری ها آماده سازد.

تحقیقات نشان می دهد که در یک خانواده وقتی یکی از آنها همسرش می میرد دستگاه ایمنی بازمانده ضعیف میشود. دست آورد های این تحقیقات علت بیماری های تقریبا دائمی بیوه زنان و بیوه مردان عزا دار یا مرگ و میر بیشتر آنها نسبت به سایر همسالان خود را ضعف دستگاه ایمنی آنها به علت هیجان های شدید می دانند. میزان این مرگ ومیر در بیوه مردان بیشتر از بیوه زنان است و این میزان از شش ماه تا یکسال پس از مرگ همسر به صورت تاسف آور افزایش میابد و پس از گذشت چهار سال رو به کاهش می گذارد بنابراین رابطه هیجان با سلامت جسمی آشکارا تایید می شود(هافمن،ورنوری وورنوری،1381).

 

مطالعات دیگر نشان داده است که بین بیماران قلبی آنهایی که غمگین و درخود فرو رفته اند بیشتر از کسانی که شاد هستند از ناراحتی های قلبی رنج میبرند. بنابراین وجود افسردگی روانی بهتر از هر نوع علامت جسمی اجازه می دهد تا مسائل و آینده افراد پیش بینی شود.

اشخاصی که از نظر هیجانی افت قابل ملاحظه ای دارند از بروز خشم جلوگیری می کنند یا خود را بی پناه و بدون تکیه گاه احساس می کنند بیشتر از دیگران به بیماری سرطان مبتلا می شوند. در میان مبتلایان سرطان نیز آنهایی که هیجان خود را بروز می دهند بیشتر از آنهایی که هیجان های خود را پنهان می کنند بهبود میابند.

نگرش فرد نسبت به هیجان ها می تواند دستگاه ایمنی بدن اورا تقویت کند مطالعه ای که در لندن انجام گرفته نشان داده است افراد مبتلا به سرطان وقتی از روحیه مبارزه طلبی برخوردار بوده اند در 75% موارد توانسته اند به مدت ده سال زنده بمانند حال آن که این نسبت در بین بیمارانی که نگرش جبری و تسلیم پذیر داشته اند بالا تر از 22% نبوده است. بنابراین امیدواری و داشتن اراده ی محکم برای زندگی، خیلی با ارزش تر از تسلیم و اعتقاد به قضا و قدر است(گلمن ،1389).

 

عشق نیز نتایج خوبی به بار می آورد. انسان های عاشق از دستگاه ایمنی بسیار فعال برخوردارند. در محیطی که سرشار از عشق و محبت است، کودکان بهتر رشد می کنند. کودکانی که کمبود عاطفی دارند رشد خوبی ندارند مردانی که مورد توجه همسرانشان هستند واقعا از طرف آنها حمایت می شوند و احساس محبوبیت می کنند کمتر بیمار می شوند

کسانی که می توانند با دیگران روابط اجتماعی محکم و ثابت برقرار کنند، از سلامت بهتری برخوردار می شوند. مردان متاهل نسبت به مردان مجرد هم سن خود، کمتر مریض می شوند بهتر در مقابل سرطان مقاومت می کنند و طول عمر بیشتری نیاز دارند. خانواده نیز در بهبود ذهنیت افراد آن نقش بسیار مهمی دارد. زیرا برای کسانی که مورد محبت خانواده نیستند بهانه ی زنده ماندن می دهد.

اعتقاد و ایمان و به طور کلی تلقین پذیری نیز نیروی بزرگی است. یک سوم بیمارانی که پلاسبو (ماده یا روشی که اثری در درمان ندارد) مصرف می کنند اظهار می دارند که بهبود حاصل کرده اند. در برخی درمان ها نوع پلاسبو نقش بسیاری مهمی دارد. پلاسبوی تلخ بیشتر از پلاسبوی مطبوع، سوزن درد آور بیشتر از قرص و شربت تلخ بیشتر از شربت شیرین اثر بخش است. مهم این است که بیمار قانع شود که درمان اثر خواهد داشت(گلمن، 1389).

مغز هیجانی

برای درک تسلط مقتدرانه هیجان ها بر ذهن خردورز - و اینکه چرا احساسات و منطق تا این حد با هم در می افتند - نحوه تکامل مغز را بررسی می کنیم. اندازه مغز انسان که از حدود ۱۳۵۰ گرم یاخته عصبی و مایع سلولی تشکیل می شود، تقریباً سه برابر مغز بستگان نزدیک او در زنجیره تکامل، یعنی نخستین های غیر انسان است.در طول میلون ها سال تکامل، مغز از پایین به سمت بالا تکامل یافته و مراکز بالاتر آن از بسط و تفصیل قسمت های پایین تر و کهن تر به وجود آمده اند.(رشد مغز در جنین انسان تقریباً همین مسیر تکاملی را طی می کند) (گلمن ،1389).

ابتدایی ترین بخش مغز در تمام گونه ای عصبی شان، سیستمی حداقلی نیست، ساقه مغز است که قسمت فوقانی نخاع شوکی را احاطه کرده است.این ریشه مغز، اعمال حیاتی ابتدایی مانند تنفس و سوخت و ساز اندام های دیگر بدن را تنظیم می کند و کنترل واکنش ها و حرکات قالبی را بر عهده دارد.نمی توان گفت که این مغز ابتدایی، فکر می کند یاقدرت یادگیری دارد، بلکه بیشتر مجموعه ای از تنظیم کنندهای از قبل برنامه ریزی شده است که بدن را آن گونه که باید به حرکت وا می دارد و به گونه ای واکنش نشان می دهد که ادامه حیات را ممکن سازد(هاریسون،2008).

در عصر خزندگان این مغز حاکمیت داشت.ماری را مجسم کنید که به نشانه تهدید به حمله فش فش می کند.از ابتدایی ترین ساختار های مغز، یعنی ساقه مغز، مراکز هیجانی سر بر آوردند.میلیون ها سال بعد در طول دوران تکامل، از این قسمت های هیجانی، مغز متفکر یا قشر تازه مخ پدید آمد، یعنی پوسته بزرگی که متشکل از بافت هایی در هم پیچیده که لایه های فوقانی مغز را تشکیل می دهند.این واقعیت که مغز متفکر از مغز هیجانی به وجود آمده است، رابطه میان فکر و احساسات را آشکار تر می سازد، به این صورت که خیلی پیش از آنکه مغز منطقی پدید آید، مغز هیجانی وجود داشته است(گلمن ،1389).

 

تکامل مراکز قدیمی هیجانی از قطعه بویای شروع شد و این مراکز در نهایت به قدری بزرگ شدند که قسمت فوقانی ساقه مغر را احاطه کردند.در مراحل اولیه، مرکز بویایی از لایه های عصبی باریکی تشکیل کی شد که برای تجزیه و تحلیل بو به کار برده می شدند.یک لایه از این یاخته ها، آنچه را که فرد بوییده بود می گرفت و به دسته های مختلف طبقه بندی می کرد.خوردنی یا سمی، جفت جنسی، دشمن یا طعمه. لایه دوم یاخته ها از طریق سیستم عصبی، پیام های بازتابی را ارسال می کرد تا به بدن دستور لازم را بدهد:گاز گرفتن، از دهان بیرون ریختن، نزدیک شدن، گریختن، تعقیب کردن و شکار.با پدید آمدن اولین پستانداران، لایه های جدید و اصلی مغز هیجانی به وجود آمدند، این لایه ها که ساقه مغز را در بر گرفته اند به نانی حلقوی شباهت دارند که ته آن را گاز زده باشند، یعنی جایی که ساقه مغز میان آن قرار گرفته است.

از انجا که این قسمت مغز به دور ساقه مغز حلقه زده و آن را در میان گرفته است، به آن دستگاه لیمبیک (دستگاه کناری) می گویند که ریشه لغوی آن "Limbus" به معنای حلقه است.این محدوده عصبی جدید، هیجان های مناسب را به مجموعه مغز اضافه کرد. در مواقعی که اسیر اشتیاق یا غضب، یا سراپا غرق عشق یا ترس و وحشت می شویم، در واقع دستگاه لیمبیک است که مارا در چنگال خود دارد(گلمن ،1389).

خرید و دانلود فوری این فایل

قیمت : 39000 تومان





فروش ویژه پنج فایل دلخواه

آیا فایل های بیشتری نیاز دارید؟ ... آیا تخفیف می خواهید؟ ...

با پرداخت حق اشتراک به مبلغ 64000 تومان فایل های دلخواه خود را از این سایت دانلود کنید.

با پرداخت 64000 تومان حق اشتراک: تعداد 5 فایل دلخواه خود را از بین همه فایل های سایت انتخاب و دانلود کنید:

 

فایل های سایت عبارتند از:

 فایل مبانی نظری روانشناسی و مدیریت و... با لیست منابع

فایل مقالات پیشینه تحقیق با لیست منابع

فایل word مقالات بیان مسئله با لیست منابع

فایل word پروپوزال های باکیفیت و عالی با لیست منابع (عنوان همه پروپوزال ها)

و فایل های پاورپوینت و ...

فایل های تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرها

 برای خرید حق اشتراک کلیک کنید...


نکته مهم: با خرید حق اشتراک تا یکسال فرصت دارید با ارسال شماره تراکنش به ایمیل زیر ده فایل را دریافت کنید.

اگر مشکلی در دریافت فایل داشتید ایمیل بزنید:

iranprojhe@gmail.com

یا در ایتا پیام بدین. ارسال مستقیم پیام در ایتا

کد فایل را حتما بفرستید

یا