وقوع رویدادهای نابهنگام در چرخه‏ زند‏گی فرد همواره تنش‏زا است. یکی از این رویدادها، تولد و حضور کودک مبتلا به اختلالات رفتاری در خانواده است.

برای دسترسی به فایل ورد WORD این مقاله ، بعد از پرداخت حق اشتراک فایل شماره 138 را دانلود کنید.

وقوع رویدادهای ناب‏هنگام در چرخه‏ زند‏گی فرد همواره تنش‏زا است. یکی از این رویدادها، تولد و حضور کودک مبتلا به اختلالات رفتاری در خانواده است. کودک مبتلا به اختلالات رفتاری با کودکان عادی متفاوت و با امیدها و آرزوهای والدین ناهم‏خوان است و پذیرش کودک از سوی والدین کم است. مطمئنا یکی از حوزه هایی که تحت تاثیر فشارهای ناشی از حضور کودک مبتلا به اختلالات رفتاری در خانواده قرار می گیرد سلامت روانی والدین است. والدین کودکان مبتلا به اختلالات رفتاری نسبت به دیگر افراد جامعه با فشارهایی مواجهند که از نظر شدت و حدت متفاوتند. این والدین در سازگاری با فشارهای زندگی که تعیین کننده میزان سلامت روانی فرد می باشد، نسبت به افراد دیگر جامعه مشکلات بیشتری را پیش رو دارند (آرون رش وهمکاران،2010). ادبیات تحقیق نیز بیانگر این است که حضور کودک مبتلا به اختلالات رفتاری در خانواده بر روی میزان سلامت روانی والدین تاثیر منفی دارد (پاكزاد،1380).

اولین شخصی که به‏ طور مستقیم با کودک ارتباط برقرار می‏کند مادر است. مادر وقتی با فرزند مشکل‌دار خود روبه‏رو می‏شود، به علت نگهداری دائمی و نیاز به فراهم‏ کردن شرایط ویژه رشد این کودکان و رویارویی با استرس‏هایی از جمله رفتارهای پرخاشگرانه، مشکلات رفتاری، قشقرق‏ و نداشتن مهارت مراقبت از خود، باعث تضعیف کارکرد طبیعی مادر می‏شود. به همین خاطر است که میانگین‏ اختلالات روانی در مادران کودکان مبتلا به اختلالات رفتاری و به ویژه مادران‏ این کودکان بالاتر از مادران دارای کودک‏ عادی است. در مجموع‏ این شرایط می‏تواند سبب گوشه‏ گیری و عدم علاقه به برقراری‏ رابطه با محیط و همچنین پایین آمدن عزت‏نفس و احساس خود کم‏بینی و بی‏ارزشی در مادر شود که پیامد عزت‏نفس پایین، بروز افسردگی در مادران کودکان مبتلا به اختلالات رفتاری و به خطر افتادن‏ سلامت روانی آن‏ها است.

استورا (1377) می‏گوید: چون جذابیت و هوش‏مندی کودکان مبتلا به اختلالات رفتاری در حد چشم‏داشت والدین نیست، هشیارانه و یا ناهشیارانه دل‏بستگی والدین به کودک کاهش می‏یابد و حتي تمایل به طرد کودک را در آن‏ها ایجاد می‏کند. کودک مبتلا به اختلالات رفتاری ‏و والدین نه تنها بر یکدیگر تأثیر متقابل دارند بلکه سایر اعضای نظام خانواده‏ یعنی دیگر فرزندان را تحت تأثیر قرار می‏دهند. حضور این کودکان به اعتقاد مینوچین به سلامت و تعادل خانواده آسیب می‏رساند و خطر بروز عمل‏کرد نادرست خانواده و والدین را افزایش می‏دهد (باگاروزي،1387).

ترنبول و ترنبول‏ (1990) اظهار داشتند که ویژگی‏های خانواده (شکل و اندازه‏ی‏ خانواده، شمار و نوع بزرگ‏سالان و خردسالان، و ویژه‏گی‏های اقتصادی-اجتماعی مانند درآمد، سطح تحصیلات و موقعیت شغلی، پیشینه‏ی فرهنگی، سیستم اقتصادی، رسوم و ارزش‏های‏ فرهنگی) بر کودک مبتلا به اختلالات رفتاری تأثیر دارد، هم‏چنان که‏ ویژگی‏های کودک مبتلا به اختلالات رفتاری بر رفتار خانواده تأثیر می‏گذارد؛ پس این تأثیر دوجانبه است (ميلاني فر،1386).

مشکلات ارتباطی والدین کودکان مبتلا به اختلالات رفتاری

باتوجه به درگیر شدن بیش از حد والدین با کودک مبتلا به اختلال رفتاری ممکن است سایر افراد خانواده‏ دچار کمبود توجه و محبت‏ شوند و یا مسئولیت بیشتری برای‏ مراقبت از کودک مبتلا به اختلالات رفتاری برعهده‏ آنان گذاشته شود. به‏طور کلی‏ وجود فرزند مبتلا به اختلال رفتاری بر مسایلی‏ مانند روابط پدر و مادر با یکدیگر و سایر اعضای خانواده، نگرش والدین به زندگی، انتظارات آنان از سایر افراد خانواده، وضعیت اقتصادی، جایگاه اجتماعی و فرهنگی‏ خانواده، احساسات مذهبی یا غیر مذهبی آنان اثر می‏گذارد.برخی از مطالعات جنبه‏های‏ منفی داشتن یک کودک مبتلا به اختلال رفتاری‏ بر ارتباط والدین با سایر اعضای‏ خانواده را چنین ذکر می‏کنند (مارشال و هانت،1999): در این خانواده‏ها معمولا خواهران و برادران سالم به‏ فراموشی سپرده می‏شوند و مهمترین انتظاری که از آنان‏ می‏رود مراقبت از خواهر یا برادر مشکل‌دار خود است که این امر گاه‏ سبب ایجاد احساس خشم، گناه، افسردگی، کابوسهای شبانه، پرخاشگری، مشکلات تحصیلی، بی‏اختیاری ادرار، ترس از مدرسه و مانند آن در آنان‏ می‏شود. بدیهی است که در نظام‏ بسته خانواده این مشکلات ثانویه‏ برای سایر فرزندان، فشارهای‏ روانی والدین را افزایش می‏دهد (مهرابی زاده، نجاریان و مسعودی،1380).

محدودیت در ارتباط‌های منطقی‏ و صحیح این‏گونه خانواده‏ها با دیگران به دلیل وجود احساساتی نظیر خجالت، گناه‏ و تمایل به پنهان کردن کودک‏ موجب می‏شود تا آنان از انسان‌های دیگر فاصله بگیرند و ارتباط خود را به حداقل‏ برسانند. بنابراین واماندن این گونه خانواده‏ها از جریان‌های‏ اجتماعی امری طبیعی است.نگرانی والدین از آینده کودک‏ کودک مبتلا به اختلال رفتاری (به علت اینکه نیاز به‏ احساس امنیت آنان را به مخاطره‏ می‏اندازد) ممکن است آنقدر شدت یابد که مانع از توجه‏ منطقی و اصولی به وضعیت فعلی‏ کودک و نیازهای او شود. این‏ نگرانی شدید معمولا نیروی‏ والدین را هدر می‏دهد و گاه‏ سبب می‏شود که آنان نتوانند وظایف ضروری و موردنیاز زندگی مشترک را برآورده‏ سازند.

همچنین مشاهده‏ واکنش‌های منفی‏ دوستان، خویشاوندان و همسایگان توأم با تلاشی که هر یک از والدین برای متهم کردن‏ طرف مقابل انجام می‏دهد، می‏تواند روند عادی‏ خانواده را تحت‏تأثیر قرار دهد. این حالت براساس عوامل‏ مختلفی مانند خرد و سواد والدین، سطح اقتصادی، پایگاه‏ اجتماعی و زندگی مشترک‏ خانوادگی را تحت‏تأثیر قرار می‏دهد. اگر خانواده قبل از این‏ تجربه (ابتلای کودک‏ به اختلال رفتاری) مشکل‌های دیگری نیز داشته باشد، این مشکلات تشدید خواهد شد و سبب سست شدن‏ بنیاد و یکپارچگی خانواده‏ می‏شود و احتمال وقوع‏ بحرانهایی چون اختلافات شدید زناشویی، جدایی و طلاق‏ می‏رود (هالاهان و کافمن،2008).

استرس والدینی در والدین کودکان مبتلا به اختلالات رفتاری

همه والدین در ایفای نقش والدینی خود دچار استرس می شوند و چالش های زیادی را در رابطه با بزرگ کردن کودکشان تجربه می کنند، اما والدین کودکان مبتلا به اختلالات رفتاری استرس بیشتری را در این زمینه تحمل می‌کنند. احساس مسئولیت درباره کودک و رفتار‌هایش، نیاز فرزندان به توجه، زمان و منابع مالی می‌تواند حتی از توانایی‌های لایق‌ترین والدین هم فراتر رود (کوئین، 2009). استرس والدینی از جمله مفاهیمی است که توجه بسیاری از نظریه پردازان را به خود جلب کرده و تعاریف متعددی برای آن ارائه شده است. ماش و جانستون (1990) استرس والدینی را یک فرایند برهم کنش فعل و انفعالی می‌دانند که بر تعاملات هیجانی و رفتاری والد- کودک تاثیر می‌گذارد.

راجر (1998) استرس والدینی را نتیجه ارزیابی خواسته‌های عینی محیط در ارتباط با نقش والدگری تعریف می‌کند. وبستر- استارتون (1990) نیز استرس والدینی را سطح بالای ناسازگاری عاطفی می‌داند که بر عواطف، رفتار والدین، تعاملات والد- کودک و ادراکات والدین از رفتار کودک تاثیر گذاشته و بر دشواری مراقبت و تربیت کودک به ویژه کودک مبتلا به اختلالات رفتاری، می‌افزاید(استورا، 1377).

علاوه بر تعاریف ذکر شده، الگو های مختلفی برای بررسی استرس والدینی و عوامل موثر بر آن پیشنهاد شده است. یکی از شناخته‌شده ترین این الگوها، الگوی آبیدین می‌باشد. این الگو که در سال 1976 ارائه شد، یک الگوی قدرتمند و عمومی برای استرس والدینی است (شکل 2-1). آبیدین استرس والدینی را حاصل اثر تعامل خصوصیات والدین مانند ( افسردگی ، احساس صلاحیت ، سلامت والدینی ، دلبستگی والدینی ، روابط با همسر ، محدودیت های نقش پذیری ، انزوای اجتماعی ) با خصوصیات کودک مانند (سازش پذیری ، پذیرنگی ، بیش فعالی/ بی توجهی ، فزون طلبی ، تقویت گری ، خلق ) می داند. او همچنین معتقد است که ویژگی های والد و کودک همراه با متغیر های موقعیتی بیرونی و عوامل استرس زای زندگی مانند (طلاق، مشکلات شغلی و ....) دلیل افزایش احتمال استرس والدینی است (استورا،1377).

مدل دیگری که برای توصیف استرس والدینی ارائه شده‌است، الگوی لازاروس و فولکمن می‌باشد. در این الگو بر نقش ارزیابی شناختی به عنوان محور فرایند مقابله ای تاکید می‌شود. از نظر لازاروس و فولکمن ارزیابی شناختی ای که والدین از وقایع استرس زا و توانایی مقابله ای خود دارند (بازخوردی که از وقایع و رفتار های کودک دریافت می کنند)، ادراک آن‌ها از توانایی خود برای مقابله کردن را تحت تاثیر قرار خواهد داد (لازاروس و فولکمن،1984).

بر این اساس، والدینی که به توانایی خود برای مقابله و سازگاری با اختلالات رفتاری کودکشان اعتقاد دارند، استرس کمتری را تجربه می‌کنند.الگوی هاستینگز مدل دیگری است که برای توضیح و تبیین استرس والدینی ارائه شده‌است. در این مدل از مفاهیم موجود در الگوی سازگاری لازاروس و الگوی سازگاری دوگانه ABC-X استفاده شده است. از نظر هاستینگز ایجاد و ثبات استرس والدینی بخشی از رابطه حلقوی بین مشکلات رفتاری کودک و رفتار والدین می باشد (شکل 2-2). این مدل ماهیت چندگانه استرس را به خوبی نشان داده و مشکلات موجود در تعیین جهت رابطه بین استرس والدینی، رفتار والدین و مشکلات رفتاری کودک را به خوبی منعکس می کند (هاستینگز،2002).

مراقبت و نگهداری از کودکی که اختلالات رفتاری دارد، مشکلات روانی و هیجانی قابل ملاحظه ای را برای خانواده‌ها به وجود می‌آورد (هایجینز ، بیلی و پیرس ، 2005). پژوهش‌های مختلف نشان می‌دهد که والدین کودکان مبتلا به اختلالات رفتاری و ناتوانايي هاي جسماني و شناختي در مقایسه با والدین کودکان عادي، استرس بالاتری را تجربه می کنند (ایستس و همکاران، 2009؛ بروبست، کلاپتون و هندریک،2009؛ بلاچر و مک اینتایر، 2006؛ پیسولا،2007؛ دابروسکا و پیسولا،2010؛ دیویس و کارتر، 2008؛ رودریگو، مورگان و گفکن،1990؛ شو، لانگ و چانگ،2000؛ وبستر، فیلر، وبستر و لاول، 2004؛ هاستینگز و همکاران، 2005).

میزان استرس در مادران و پدران کودکان مبتلا به اختلالات رفتاری نیز تفاوت معناداری دارد. پژوهش‌های مختلف نشان می‌دهد که مادران استرس بیشتری را به نسبت پدران تجربه می‌کنند (دابروسکا و پیسولا، 2010؛ هرینگ و همکاران، 2006).

مادران مسئولیت بیشتری را در مراقبت از کودکان برعهده دارند، زمان زیادی را صرف برآورده کردن نیاز های کودک خود می کنند و نقش فعالانه ای در برنامه های آموزشی و درمانی کودکان دارند. بنابراین ممکن است به علت درگیری های بیش از حد در زمینه مراقبت از فرزندشان استرس بیش تری را تجربه کنند (دابروسکا و پیسولا، 2010)افزایش میزان استرس در والدین و به خصوص مادران کودکان مبتلا به اختلالات رفتاری از منابع مختلفی سرچشمه می گیرد. در زیر به مهم ترین این منابع اشاره می شود:

خرید و دانلود فوری این فایل

قیمت : 39000 تومان





فروش ویژه پنج فایل دلخواه

آیا فایل های بیشتری نیاز دارید؟ ... آیا تخفیف می خواهید؟ ...

با پرداخت حق اشتراک به مبلغ 64000 تومان فایل های دلخواه خود را از این سایت دانلود کنید.

با پرداخت 64000 تومان حق اشتراک: تعداد 5 فایل دلخواه خود را از بین همه فایل های سایت انتخاب و دانلود کنید:

 

فایل های سایت عبارتند از:

 فایل مبانی نظری روانشناسی و مدیریت و... با لیست منابع

فایل مقالات پیشینه تحقیق با لیست منابع

فایل word مقالات بیان مسئله با لیست منابع

فایل word پروپوزال های باکیفیت و عالی با لیست منابع (عنوان همه پروپوزال ها)

و فایل های پاورپوینت و ...

فایل های تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرها

 برای خرید حق اشتراک کلیک کنید...


نکته مهم: با خرید حق اشتراک تا یکسال فرصت دارید با ارسال شماره تراکنش به ایمیل زیر ده فایل را دریافت کنید.

اگر مشکلی در دریافت فایل داشتید ایمیل بزنید:

iranprojhe@gmail.com

یا در ایتا پیام بدین. ارسال مستقیم پیام در ایتا

کد فایل را حتما بفرستید

یا