پیشینه پژوهش درایران
کاشانی (1355) در پژوهش خود به بررسی عوامل ایجاد تمایل برای مطالعه در کودکان ایرانی پرداخته است. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه و روش مصاحبه میباشد. گروه نمونه 400 نفر از دانشآموزان کلاس پنجم ابتدایی در تهران است.
نتایج نشان میدهد که دانشآموزان به آثار نویسندگان ایران علاقمند هستند ولی اکثرا کتابهای ترجمه را میخوانند و علت دیگر اینکه تمایل کودکان به مطالعه آثار خارجی را میتوان در وضع فعلی ارزشهای جامعه خودمان جستجو کرد.
امینیان (1373) به بررسی شیوههای مطالعه و یادگیری دانشجویان دانشکده علوم پزشکی شهید صدوقی یزد پرداخته است. نمونه مورد استفاده 497 نفر از دانشجویان موفق و ناموفق شاغل به تحصیل در رشتههای پزشکی و غیرپزشکی (پرستاری و بهداشت) است. ابزاری که در این پژوهش استفاده شده پرسشنامهای با 53 سوال میباشد. یافتهها نشان میدهد که غالب دانشجویان به هنگام مطالعه با مشکلاتی مواجه هستند. مشکلاتی مانند عدم تمرکز حواس به هنگام مطالعه، نداشتن حوصله درسخواندن، کندخوانی و خوب یادنگرفتن مطالب. و اکثرا در زمینه روشهای صحیح مطالعه، آموزشهای لازم را ندیدهاند.
بابانژاد (1375) در پژوهش خود به بررسی و مقایسه شیوههای رایج مطالعه و اثر آن در پیشرفت تحصیلی دانشآموزان متوسطه شهر بابل پرداخت. در این پژوهش تعداد 480 پرسشنامه در بین دانشآموزان دختر و پسر توزیع گردید. روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای است. پرسشنامه مورد استفاده دارای 32سوال است. یافتهها حاکی از آن است که بین معدل پیشرفت تحصیلی و شیوههای مطالعه همبستگی مثبت (r=0/64) وجود دارد. و این رابطه از نظر آماری معنادار است (tr=18/20). دانشآموزان موفق در مقایسه با دانشآموزان ناموفق شیوههای مطالعه مناسبتری دارند، همچنین دانشآموزان دختر در مقایسه با دانشآموزان پسر از شیوههای مطالعه بهتری سود میجویند.
ادامه دارد...
پیشینه پژوهش در خارج از کشور:
گالیک (1999) با این پرسش که آیا دانشجویان با هدف سرگرمی به خواندن میپردازند، عادتهای خواندن برای سرگرمی دانشجویان را بررسی کرده است. برای این پژوهش از پرسشنامهای استفاده شده که در رابطه با مواردی همچون مقدار زمان صرف شده برای خواندن و نوع مواد خواندنی پرسشهایی را مطرح میکند. نتایج این پژوهش نشان میدهد که ارتباط معنیداری بین میانگین نمرات درسی و مقدار زمانی که صرف خواندن برای سرگرمی شده وجود دارد.
انجی (2002) در پژوهش خود به بررسی عادتهای مطالعه دانشجویان دانشگاه نیجریه میپردازد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش یک پرسشنامه 35 سوالی با سه مولفه و نمونه مورد استفاده 441 نفر از دانشجویان چهار دانشگاه فدرالی نیجریه میباشد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که عمده مشکلات دانشجویان در مدیریت زمان و زمانبندی میباشد. دیروسیس و همکاران (2004)، در آمریکا در پژوهش خود به بررسی عادتهای مطالعه رزیدنتهای جراحی و عملکرد هیات علمی در آموزش امتحانات آمریکا (ABSITE) پرداختهاند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه SSHA و نمونه مورد مطالعه 59 نفر از رزیدنتهای امریکایی بوده است. نتایج نشان میدهد که عمده مشکلات دانشجویان در زمینه عادتهای مطالعه در مدیریت زمان، برنامهریزی میباشد و همچنین در این مطالعه افرادی که نکات مهم را به هنگام مطالعه مطالب درسی با تفسیر و برداشت خود یادداشت کرده بودند نسبت به افرادی که فقط مطالب را برجسته نموده بودند، در امتحانات به طور معنیداری عملکرد بهتری داشتند. در این پژوهش دانشجویان ترمهای بالایی عادتهای مطالعه بهتری داشتند.
چمپلیِ (2005) در رساله دکتری خویش به موضوع بررسی مواد خواندنی و راهبردهای خواندن در بزرگسالان پرداخته است. نمونه مورد مطالعه شامل 96 نفر از ساکنین شهر کانزاس آمریکا بوده است. پژوهشگر برای گردآوری دادهها از ابزار پرسشنامه استفاده کرده است. در بخش یافتههای این رساله آمده است که آزمودنیها در زمینه درک مطلب و مهارتهای خواندن در جایگاه مناسبی قرار دارند. روزنامه عنوان بیشترین ماده خواندنی را به خود گرفته و در خلال این پژوهش مشخص شد که نیمی از آزمودنیها از اینترنت برای خواندن متون مختلف بهره میگیرند.
کلرک و فوستر (2005) در پژوهشی عادتها و اولویتهای خواندن 8000 نفر از دانشآموزان دبستانی و دبیرستانی لندن را نسبت به خواندن براساس سن و جنسیت مورد بررسی قرار دادند. در این پژوهش از نرمافزار spss استفاده شده است و تحلیل دادهها در سطح یک درصد معنادار میباشد. یافتهها نشان میدهد که دختران بیشتر از پسران از خواندن لذت میبرند. و پسران نگرشهای منفیتری نسبت به خواندن دارند. پسران خواندن را بیشتر برای به دست آوردن شغل و دختران بیشتر برای سرگرمی انجام میدهند. خواندن با سن رابطه عکس نشان میدهد، بچههای دبستانی نسبت به دبیرستانیها از خواندن بیشتر لذت میبرند و نگرش مثبتتری نسبت به خواندن دارند. نیمی از آزمودنیها بیان کردند که از خواندن لذت میبرند و خود را خواننده ماهری میدانند . اکثر دانشآموزان نشان دادند که آنها هر روز یا یک بار یا دوبار در هفته میخوانند. تقریبا نیمی از نمونهها معتقد بودند که آنها به اندازه کافی نمیخوانند و علاقهای هم به بهتر شدن ندارند.
به طورکلی دانشآموزان با اظهاراتی مانند خواندن سخت است یا فقط برای دختران است نه پسران، مخالف بودند. مواد خواندنی آنها غیر از کتب درسی کتابهای تخیلی، ماجرایی، کمدی ، وحشت، و داستانهایی درمورد روح بود. اکثر آنها اولین مکانی را که برای خواندن انتخاب میکنند اتاق خواب، بعد کلاس درس و بعد از آن اتاق نشیمن میباشد. هدف آنها از خواندن بیشتر برای مهارت در زندگی، نیاز به دانستن، رسیدن به آنچه میخواهند و سرگرمی میباشد. پژوهش کلرک و فوستر با پژوهش هال و کلوز (1999) همسو میباشد.
ادامه دارد...