قابل استفاده در: مقاله نویسی و انجام پژوهش های علمی
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه داخلی جدید: دارد
پیشینه خارجی جدید: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 30 صفحه
بعد از پرداخت حق اشتراک فایل شماره 265 را دانلود کنید.
مدل بار ـ آنبارـ آن (1996) با ساخت یک مقیاس 133 ماده ای، مفهوم بهره هیجانی را مطرح کرد. با این مقیاس مجموعه وسیعی از صفات مختلف مانند خودآگاهی هیجانی خود شکوفایی، خوشبینی، استقلال، مسئولیت اجتماعی، تحلیل استرس و احساس خوشبختی سنجیده مي شود.
او براین اساس هوش هیجانی را به عنوان یک مجموعه از ظرفیت ها، قابلیت ها و مهارت های غیر شناختی مي داند که توانایی های فرد را در برخورد موفقیت آمیز با مقتضیات و فشارهای محیطی، بالا مي برد (بار ـ آن و پاکر، 2000). بار ـ آن در کارهای بعدی خود مفهوم بهره هیجانی را گسترش مي دهد و در پنج مولفه آن را سازمان مي بخشد. پپنج مولفه هوش هیجانی از نظر بار ـ آن به شرح ذیل مي باشد: الف) بهره هیجانی درون شخصی که به اجزایی از قبیل خودآگاهی، شکوفایی و استقلال تقسیم مي شود.
ب) بهره هیجانی بین شخصی که شامل همدلی، روابط بین فردی و مسئولیت پذیری اجتماعی مي باشد. ج) بهره هیجانی قابلیت سازش یافتگی که اجزای آن عبارتند از انعطاف پذیری آزمون واقعیت و توانایی حل مساله د) بهره هیجانی مدیریت استرس که کنترل تکانه و تحمل استرس را در بر مي گیرد.
ه) بهره هیجانی خلق عمومی کهبه اجزایی مانند امیداوری و شادمانی تقسیم مي گردد. رویکرد بار ـ آن به دلیل پشتوانه نه چندان محکم و استفاده از مفاهیم سنتی روان شناسی توجه چندانی در محافل علمی کسب نکرده است و تنها مفهوم بهره هیجانی او مورد توجه سازمان های تجاری قرار گرفته است (قربانی و همکاران، 1381). با این حال مقیاس بهره هیجانی بار ـ آن به خوبی با ساختار نظری وی همخوان است و خرده مقیاس های پایانی خوبی نشان داده اند (آستین و همکاران، 2005).
مدل گلمن گلمن (1995) در کتاب عمومی و غیر تخصصی، به تفضیل درباره هوش هیجانی بحث کرده و آن را در سطح گسترده ای معرفی کرده است. او تعداد از مهارت های ارتباطی و اجتماعی را که با درک و ابزار هیجان ها هم بسته است، به عنوان مولفه های هوش هیجانی معرفی مي نماید. گلمن چارچوب مورد نظر خود را در سال 1998 مورد تجدید نظر قرار مي دهد و آن را به صورت زیر معرفی مي کند : الف) خودآگاهی : شامل مواردی چون آگاهی هیجانی و اعتماد به نفس
ب) خود نظم بخشی : شامل مواردی چون خود کنترلی و نوآوری ج) انگیزش : شامل مواردی چون کشاننده پیشرفت، ابتکار عمل و خوشبینی د) همدلی : شامل مواردی چون درک دیگران و آگاهی سیاسی ه) مهارت اجتماعی : شامل مواردی چون نفوذ، مدیریت تعارض و توانمندی های تیمی مدل هیجانی گلمن بر اساس مجموعه ای از ویژگی های مثبت گردآوری شده و از پشتوانه نظری لازم برخوردار نمی باشد و از سوی دیگر آزمون بهره هیجانی وی نیز از ویژگی های روان سنجی مطلوبی برخوردار نیست (چاروکی و همکاران، 2001).
این امر به نوعی بیانگر ناهمخوانی نظری و عملیاتی نظریه گلمن است که البته به شدت از ارزش این مدل مي کاهد. چاروکی و همکاران (2001) این سه مدل را در جدول شماره 2 ـ 2 به شکل جالبی مقایسه کرده اند. با توجه به جدید بودن حوزه مربوط به مبحث هوش هیجانی، گستره نظریه پردازی در این خصوص همچنان باز مي باشد و بحث های نظری چنانچه ذکر شد، ادامه دارد.
با توجه به این موضوع این نوشتار لازم مي نماید مباحث نظری را به پایان رسانده و به کاربردهای مفهوم هوش هیجانی پرداخته شود تا در ادامه کاربرد آن در حوزه تعلیم و تربیت نیز مطرح گردد. چرا که به نظر اکثر نظریه پردازان، هوش هیجانی نقش اساسی و محوری در تعامل های افراد با همدیگر و در فعالیت های مرتبط با خانه، مدرسه، شغل و دیگر موقعیت ها را دارا مي باشد و با توجه به گسترده بودن دامنه شمول این سازه به روش های ارتقاء آن توجه زیادی مبذول شده است.
هوش هیجانی و تاثیر آن بر استرس بررسی ها نشان مي دهند که هوش هیجانی ساختاری است که ارتباط بین استرس و فشارهای زندگی و سلامت روان شناختی را تعدیل مي کند، به این معنا که افرادی که در توجه هیجانی نمرات بالایی کسب مي کنند، در مقابل استرس، افسردگی بالاتری را گزارش داده اند.
همچنین نمرات پایین در شاخص مدیریت هیجان های دیگران با افکار خودکشی بالاتر همسو است (چاروکی و همکاران، 2002). 2-8-9- هوش هیجانی و کاربردهای سازمانی در پاسخ به این سوال که علت نارضایتی شغلی چیست، یکی از پاسخ ها برخود شخص متمرز است. در راستای تاثیر شخص بر نارضایتی شغلی، از جمله مولفه هایی که مورد بررسی قرار گرفته هوش هیجانی است (کاروسو و ولف ، 2001).
آموزش های مبتنی بر هوش هیجانی در حوزه سازمان اخیرا جایگاه ویژه ای یافته اند و البته این آموزش ها در حوزه مدیران برجسته تر مي باشند (قربانی، 1384). به نظر مي رسد نقش هوش هیجانی در محیط کار، نقش مهمی باشد. با این وجود هنوز این حوزه چالش های فراوانی پیش رو دارد.
نخست اینکه رویکرد واحدی در این خصوص وجود ندارد. دوم اینکه این احتمال وجود دارد که رابطه بین هوش هیجانی و میزان بازدهی در محیط کار، پیچیدهتر از آن چیزی باشد که تا به حال تصور مي شود (همان منبع).
ادامه دارد ...