قابل استفاده در: مقاله نویسی و انجام پژوهش های علمی
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه داخلی جدید: دارد
پیشینه خارجی جدید: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 37 صفحه
کد فایل: mb 428
به عقیده اریکسون سلامت روانشناختی اصولاً نتیجه عملکرد قوی و قدرتمندی «من» است. «من» عنوان و مفهومی است که نشاندهنده توانایی یکپارچهسازی اعمال و تجارب شخص به صورت انطباقی و سازشی است. «من» تنظیمکننده درونی روان است که تجارب فرد را سازماندهی میکند و در نتیجه از انسان در مقابل فشارهای نهاد و من برتر حمایت میکند.
هنگامیکه رشد انسان و سازمانهای اجتماعی به نحو متناسب هماهنگ شود، در هرکدام از مراحل رشد روانی-اجتماعی تواناییها و استعدادهای مشخصی ظهور مینماید. سلامت روانشناختی را میتوان در قالب این تواناییها و در هر مرحله از رشد روانی – اجتماعی تعریف کرد. توانایی مرتبط با اولین مرحله رشد روانی-اجتماعی (اعتماد در برابر بیاعتمادی) در طفولیت «امید» است.
مرحله دوم رشد روانی-اجتماعی (خودمختاری در برابر شرم و تردید) «اراده» است. سومین مرحله رشد روانی-اجتماعی (ابتکار در برابر احساس گناه) منجر به بروز توانایی احساس «هدف» میشود. چهارمین توانایی بشر در مرحله چهارم (کارایی در برابر احساس حقارت)، «شایستگی» است که در نهایت مشخصکننده مهارت و خبرگی فرد است.
توانایی و قدرتی که در نوجوانی (مرحله هویتیابی در برابر سردرگمی نقش) بروز میکند «وفاداری» است. عشق توانایی متمایزکننده ششمین مرحله رشد روانی-اجتماعی (صمیمیت در برابر کنارهجویی) است که اریکسون آن را بزرگترین قدرت بشر میداند. توانایی و قدرت مرتبط با مرحله ششم (مولد بودن در برابر رکود)، «مراقبت» است.
نیروی متناسب با آخرین مرحله رشد روانی – اجتماعی (کمال در برابر ناامیدی)، «خردمندی» است. به عقیده اریکسون سلامت روانشناختی هر فرد به همان اندازهای است که توانسته است توانایی متناسب با هرکدام از مراحل زندگی را کسب کرده باشد.
تعریفی که اریکسون از سلامت روانشناختی ارائه کرده است عبارت است از: فردی که در جامعه زندگی میکند بایستی از تعارض عاری باشد، بایستی از استعداد و توانایی بارزی استفاده کند، در کارش ماهر و استاد باشد، ابتکار نامحدود داشته باشد، از انجام لحظهبهلحظه حرفهاش پسخوراند بگیرد و در نهایت در مورد فرایند زندگی نظریه معنوی روشن و قابلدرکی داشته باشد (خدارحیمی، 1374).
ادامه دارد ...