قابل استفاده در: مقاله نویسی و انجام پژوهش های علمی
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه داخلی جدید: دارد
پیشینه خارجی جدید: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 93 صفحه
کد فایل: mb 441
بر اساس گفتۀ برزلین و همکاران (2002)، در درمان های شناختی رفتاری، تغییر در پردازش های توجه و حافظه که شامل سه استراتژی اجتناب از محرک های برانگیزانندۀ مصرف مواد (مانند افراد، مکان ها، اشیاء)، استراتژی های رفتاری فعال ( مانند مهارت های ارتباطی، مهارت حل مسئله که منجر به بالا رفتن اعتماد به نفس در موقعیت های پرخطر می شود)، و باز سازی شناختی (مانند بحث منطقی برای افکار ناکارآمد که عکس العمل های عاطفی را در موقعیت های پرخطر تنظیم می کند) باعث جلوگیری از عود مصرف مواد می شوند.
ثابت شده است که درمان شناختی رفتاری سنتی به طور کامل در جلوگیری از عود مصرف مواد مؤثر نیست. برزلین و همکاران (2002) بیان می دارند که دلیلی که چرا درمان شناختی رفتاری سنتی بطور کامل در جلوگیری از عود مصرف مواد مؤثر نیست این است که این درمان بصورت اصلی روی استراتژی های کنترل رفتار و شناخت تکیه می کند، استراتژی هایی که ممکن است در موقعیت های پر خطر که مراجع کنترل کمتری دارد، مؤثر نباشد.
اسموت و همکاران (2010) در مطالعه ای با قرار دادن 104 نفر از افراد سوء مصرف کنندۀ مواد در دو گروه درمان شناختی- رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد نشان دادند که میزان ماندن افراد در درمان های روان شناختی شدیداً چالش برانگیز است، در حدود یک سوم افراد ریزش داشتند و تنها 21 درصد در درمان شناختی- رفتاری در تمام 12 جلسۀ درمان حاضر شدند، با این وجود، تأثیر این دو درمان بر مصرف آمفتامین و تسکین آسیب های روان شناختی آن معنادار بوده است. در پاسخ به ناکارآمدی نسبی درمان های شناختی رفتاری منجمله مدل درمانی ماتریکس در جلوگیری از مصرف و عود مصرف مواد منجمله مت آمفتامین، درمان های جدیدی از ترکیب ذهن آگاهی و عناصر درمان های شناختی رفتاری ابداع شدند.
بنا به گفتۀ ایروین و همکاران (1999)، ممکن است ترکیبی از عناصر درمان های سودمند، اثرات درمانی «جلوگیری از عود مصرف» را افزایش دهند. برزلین و همکاران (2002) شباهت و تفاوت بین شناخت درمانی رفتاری ((CBT و ذهن آگاهی را اینگونه بیان می کنند: شباهت مهم بین CBT و ذهن آگاهی، نقش مشاهدۀ افکار، رفتار و خلق است و یک اختلاف اساسی بین ایندو کاربرد استراتژی های رفتاری فعال است، بدین صورت که به جای تغییر محرک های برانگیزانندۀ مصرف مواد، آنها را به خصوص عاطفۀ منفی تحمل می کنیم که در واقع نوعی حساسیت زدایی پنهان است.
ادامه دارد ...