قابل استفاده در: مقاله نویسی و انجام پژوهش های علمی
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه داخلی جدید: دارد
پیشینه خارجی جدید: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 31 صفحه
بعد از پرداخت حق اشتراک فایل شماره 484 را دانلود کنید.
مباني هوش معنوي توجه به بعد معنوي انسان در عصر جديد به گونه اي است كه دانشمندان و به ويژه كارشناسان سازمان جهاني بهداشت انسان را موجودي زيستي، رواني، اجتماعي و معنوي تعريف مي كنند در راستاي اين جهت گيري معنوي و به موازات بررسي رابطه ي بين دين و معنويت و ديگر مولفه هاي روان شناختي گروهي از پژوهشگران درصدد تعريف مفاهيم جديدي در ارتباط با دين و معنويت بودندبه موازات اين جريان، گاردنر (1999) مفهوم هوش معنوي را در ابعاد مختلف مورد نقد و بررسي قرار داد و پذيرش اين مفهوم تركيبي معنويت و هوش را به حالت چالش كشيد.
هوش معنوي موضوع جالب و جديدي است كه مطالب نظري و نيز يافته هاي پژوهشي و تجربي در مورد آن بسيار اندك است. (سهرابي 1385). تعريف هوش هوش به عنوان يك توانايي شناختي در اوايل قرن بيستم توسط آلفرد بينه مطرح شد. او همچنين آزموني را براي اندازه گيري ميزان بهره ي هوشي افراد ابداع كرد.
بعد ها لويس ترمن و ديويد و كسلر آزمون هاي جديدي را ساختند. در دو دهه اخير مفهوم هوش به حوزه هاي ديگري مانند هوش هيجاني، هوش طبيعي، هوش وجودي و هوش معنوي گسترش يافته است. علاوه بر اين هوش به عنوان يك توانايي كلي محسوب نمي گردد. بلكه به عنوان مجموعه اي از ظرفيت هاي گوناگون در نظر گرفته مي شود.
هوش داري تعاريف گوناگون مي باشد. در يك تعريف نسبتا جامع، هوش را مي توان ظرفيت يادگيري دانش كسب شده و توانايي سازش يافتگي با محيط دانست. (سهرابي،1385).
ادامه دارد ...