موارد استفاده : منبع کمکی انجام پژوهش
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه داخلی جدید: دارد
پیشینه خارجی جدید: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 49 صفحه
شماره فایل 823
براي معنويت ميتوان رويكردهايي گوناگون در نظر گرفت. برخي رويكردها معنويت را در برابر ماده و جهان مادي بكار ميبرند كه ميتوان اين رويكرد را رويكرد غير ديني به معنويت ناميد. براي نمونه، تفاوت قايل شدن بين ذهن و ماده كه از فرهنگ يونان و روم ريشه گرفته است، تاثيري معنادار بر رويكردهاي معاصر گذاشته است.
افلاطون جهان مادي را به عنوان جهاني كه مدام در حال تغيير و دگرگوني است و جهان معنوي را پايدار فرض كرده است و باور دارد كه براي ايجاد يك زندگي معنوي و پرسشهاي مربوط به غايت زندگي، لازم است كه نيازهاي مادي را انكار و به سمت نيازهاي روحي برويم. اين فرايند دوگانگي انسان گرايي، باعث حمله هاي زيادي عليه ماده گرايي و كاپيتياليسم شده است. .(سلحشوری، 1390) گاهي اوقات معنويت با يك امر قدسي يا يك چيز ديني ارتباط دارد كه ميتوان اين را رويكرد ديني به معنويت ناميد. براي مثال، دوگانگي بين روح و ماده ناشي از اين باور انسانگراهاست كه باور دارند روح به عنوان بالاترين واقعيت نهايي انسان است. اين رويكرد بر اين باور است كه خدا يا برخي از شكلهاي واقعيت متعالي، مركز چيزهاست.
بنابراين، معنويت بايستي با توجه به پرسشهاي امر قدسي شكل گرفته باشد. البته، بايد توجه داشت كه مركز و قلب معنويت تفاوت بين امر قدسي و الحاد است تا اين كه بين معنويت و ماده باشد. در ديدگاه اسلام جهان مادي مخلوق خداوند است. بنابراين، معنويت با جهان مادي در تضاد نيست. بنابراين، ميتوان گفت كه معنويت مفهوم پويا و منحصر به فردي است كه دوگانگي بين ماده و ذهن، تضاد بين امر قدسي و الحاد، معناي غايي هدف و حقيقت تجربهي انساني را در بر ميگيرد. .(سلحشوری، 1390)
ادامه مقاله به طور کامل در فایل اصلی موجود است.