موارد استفاده : تحقیق و آموزش
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه داخلی جدید: دارد
پیشینه خارجی جدید: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 33 صفحه
شماره فایل : 187 mg
در گذشته، به كاركنان گفته ميشد كه عواطف و احساسات خود را در خانه رها كرده و به سر كار بيايند. كاركنان نيز اجباراً از اين رويه تبعيت ميكردند. ولي اين رويه زمان زيادي به طول نيانجاميد، چرا كه انسانها در هر سازمان يا گروهي مشغول بوده و با انسانهاي ديگري سر و كار داشته باشند محتاج تعاملات عاطفي با ديگران هستند (Johnson, R.P. and Indvik,1999). احساسات و عواطف بر هر چيزي كه ما انجام ميدهيم تأثير دارد.
به ويژه در محيط سازماني عواطف منجر به رقابت و صميمت در بين اعضاي تيم شده و بهرهوري سازمان را افزايش ميدهد. البته نبايد فراموش كرد كه همين احساسات چنان چه درست از آنها استفاده نشود ميتوانند ويرانگر و نابودكننده نيز باشند. پس ميتوان گفت كه هوش عاطفي به روابط بين فردي شكل ميدهد. البته با وجود اين هنوز هم بسياري از مديران هستند كه تمايل به كنارگذاري عواطف و احساسات دارند و دوست دارند فقط با منطق كار كنند.
اما تحقيقات فراواني نشان دهندة اين مطلب است كه چنانچه عواطف بطور مفيد و موثري مديريت شوند، موجب افزايش اعتماد متقابل، وفاداري و تعهد كاركنان خواهد شد و بهرهوري سازماني افزايش خواهد يافت. از طرف ديگر نوآوريهاي سازماني و همكاريهاي كاركنان نيز بهبود خواهد يافت و عملكرد تيمي و سازماني نيز دركل بهتر خواهد شد (Johnson, R.P. and Indvik,1999).
ادامه مقاله به طور کامل در فایل اصلی موجود است.