نیروی انسانی ، کار و بهره وری ، تولید و صنعت واژه هایی هستند که با یکدیگر ارتباطی تنگاتنگ دارند. زمانیکه سخن از بهره وری نیروی انسانی پیش می آید انسان به عنوان یک اپراتور یا بعنوان یک عامل حرکت و نیرویی فعال مطرح می شود
ارگونومی
نیروی انسانی ، کار و بهره وری ، تولید و صنعت واژه هایی هستند که با یکدیگر ارتباطی تنگاتنگ دارند. زمانیکه سخن از بهره وری نیروی انسانی پیش می آید انسان به عنوان یک اپراتور یا بعنوان یک عامل حرکت و نیرویی فعال مطرح می شود. دقت و کارآیی افراد در مشاغل مختلف از حرفه های خدماتی ، تحقیقاتی و آموزشی گرفته تا کشاورزی و صنعتی ، جزو عوامل مهم در بهره وری نیروی انسانی می باشد. بهره وری نیروی انسانی تنها محدود به انجام فعالیت های شغلی کاربران نیست. به بیان دیگر ، موضوع بهره وری با هر نوع فعالیتی که افراد انجام می دهند چه درقالب تولید و چه در قالب مصرف مرتبط می باشد. درحال حاضر تقریباً 45% جمعیت دنیا و حدود 58% افراد بالای 10 سال در شمار نیروی کار جهان محسوب می شوند. بالطبع اگر بخواهیم کـاربـری کلیـه مصـرف کنندگان محـصـولات مختلف را نیز به این آمار اضافه کنیم ، کلیه افراد بشر با بحث بهره وری موضوعیت پیدا می کنند اما سخن اینجاست که چگونه می توان کارآیی افراد را افزایش داد. در دنیای کنونی که علوم مختلف سریعاً درحال رشد و پیشرفت می باشند انتظار می رود که بخشی از مباحث علمی به این مهم یعنی ارتقاء بهره وری جامعه توجه ویژه داشته باشند. ارگونومی با طراحی سیستمهایی که افراد در آن کار می کنند سر و کار دارد. ارگونومی متشکل از دو کلمه یونانی کار و قانون است. تمامی سیستمهای کار شامل جزء انسانی و جزء ماشینی است که در محیط کار قرارگرفته اند. به هنگام طراحی هر سیستمی که انسانها و ماشینها به منظور تولید محصولی در کنار هم کار می کنند باید ویژگیهای افراد درگیر کار را شناخته و این ویژگیها را هنگام طراحی کارمدنظر قرار دهیم. این عمل کارکرد اصلی ارگونومی است.
علم مهندسی عوامل انسانی یا ارگونومی که علمی انسان محور است با ارائه الگوهای نوین و کاربردی ، ابزاری کارآمد هم برای تولیدکننده و هم برای مصرف کننده محسوب می شود. ارگونومی علمی است که ضمن توجه به سلامت نیروی انسانی به تولید و بهره وری بطور دقیق می نگرد. این علم با هدف اصلاح شرایط سیستم های کار، روشهای طراحی ایستگاه کار ، ابزار آلات و همچنین کنترل روشهای عوامل زیان آور محیطی را تشریح می کنند و با عنایت به مبانی رفتارشناسی انسانی ، ساختار عوامل یادشده را با خصائص انسانی مطابقت می دهد. با توجه به آنچه تاکنون ذکر شد اینگونه بنظر می رسد که ارگونومی با علوم دیگر ازجمله مهندسی صنایع ، مهندسی ایمنی ، مدیریت ، طراحی صنعتی ، مکانیک و بیومکانیک ، روانشناسی ، جامعه شناسی و مرتبط باشد(ابطحی،41:1383)هدف ارگونومی اطمینان از برآورده شدن نیازهای انسان برای انجام کار بصورت ایمن و اثربخش در طراحی سیستمهای کار است.طی دهه های گذشته نقش حیاتی ارگونومی در بهبود کیفیت ، افزایش بهره وری ، بهبود کیفیت زندگی کاری ، ایمنی وکارایی کلی سازمان مشخص تر شده است . متخصصان ارگونومی با بهینه کردن تناسب بین انسان ، ماشین ، محیط وسازمان کارایی انسان و سیستم ها را بهبود بخشیده اند. در حال حاضر توجه به ارگونومی از حد یک ابزار فراتر رفته و به یک استراتژی جهت بهبود کیفیت و بهره وری ، ایجاد محیط کار مناسب ، پیشگیری از حوادث و بیماری های ناشی از کارو بهبود راندمان و عملکرد انسان تبدیل شده است . سازمان بین المللی کار اعلام نموده که سوانح کاری بیشتر از جنگ کشته میدهد.
(روزنامه خبر جنوب تاریخ 5/6/93 ) مدیر کل سازمان بین المللی کار اعلام کرد شمار افرادی که بر اثر سوانح کاری و بیماری های کاری جانشان را از دست می دهند بیشتر از تلفات جنگ است.به گزارش ایسنا، گای رایدر اظهار کرد؛ حوادث مربوط به کار نسبت به جنگ جان افراد بیشتری را در سراسر جهان میگیرد.بر اساس آمار رسمی، حدود 2.3 میلیون کارگر هر سال بر اثر حوادث کاری و بیماری میمیرند. علاوه بر این حدود 860 هزار سانحه در روز اتفاق می افتد که منجر به مرگ نمیشود. طبق برآورد سازمان بین المللی کار، سوانح و بیماری های مربوط به کار 28 تریلیون دلار در سال هزینه به اقتصاد جهان تحمیل می کند.سیستمهای کار، سیستمهای جهت دار و هدفمندی هستند که خروجی مشخصی را ارائه می کنند. معنای کار، کوشش برای رسیدن به یک هدف است که این تعریف مناسب تر از تعاریف دیگر یعنی حاصلضرب نیرو در جابجایی یا افزایش فعالیت متابولیک بالاتر از سطح پایه است. پیچیدگی سیستم کار با افزایش اجزای ماشینی یا انسانی یا با وسیع تر شدن محیط بیشتر می شود. هر یک از اجزای سیستم کار می تواند با دیگر اجزاء بطور مستقیم یا غیرمستقیم در تعامل باشد. حیطه عمل ارگونومی بی نهایت وسیع بوده و محدود به کاربرد خاصی نیست(امینی،210:1388)تمام سیستمهای کار دارای محدوده فیزیکی یا کارکردی هستند که آنها را از سیستمهای مجاور جدا می سازد. سیستمهای کار با ورودیها و خروجیهای مخصوص به خود با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند. خروجی یک سیستم کاری می تواند ورودی سیستم کاری بعدی و یا بالعکس باشد. آنالیز سیستم، علم مطالعه ساختار و کارکرد سیستمهای کار و فراهم ساختن ابزار لازم برای ترکیب سیستمهای ساده و تشکیل سیستمهای پیچیده تر است. آنالیز سیستمها جزء لاینفک تمام کارهای پیشرفته در ارگونومی است. پرداختن به ارگونومی نیازمند آشنایی با آناتومی، فیزیولوژی و روانشناسی انسانی درطراحی سیستمهای کار است. تاکید خاصی روی طراحی سطح مشترک انسان- ماشین وجود دارد تا ایمنی و کارایی تجهیزات افزایش یابد و عوامل زیان آور استرس زا حذف شوند(ولی پور،36:1388)
تاریخچه ارگونومی
ارگونومی لازمه طراحی و حل مشکلات کاری در سیستمهای کار نوین است که با پیشرفت تکنولوژی نمایان شده اند. ارگونومی پیشرفت خود را مدیون همان فرآیندهای تاریخی میداند که باعث رشد سایر علوم نظیر مهندسی صنایع و طب کار گردید است. تلاش برای تطبیق انسان با کار بر اساس ایده بهبود بهره وری یا کارآیی بوسیله انتخاب کارگران مستعد برای کاری خاص قرار دارد. این نظریه که یکی از پایه های روانشناسی صنعتی مدرن را تشکیل می دهد براین فرض استوار است که برای انجام هر کاری نیاز به استعدادهای خاصی است که می توان آنها را شناسایی و بطور عینی اندازه گیری کرد. این فرضیه در مورد انتخاب افراد، با صلاحیت یا مهارتهای اداری برای پستهای خاص صدق می کند. همچنین فرضیه یاد شده در مورد تعدادی از مشاغل دیگر صادق است حتی امروزه مشاغل سخت بدنی مانند آتش نشانی یا نجات غریق یا مشاغلی نظیر خلبانی هواپیمای نظامی محدود به افرادی با استعدادها و خصوصیات بدنی خاص است. اگرچه این فرضیه همواره درست نبوده و هنوز جای بحث دارد. برای مثال اتحادیه های صنفی ممکن است به تلاشهای مدیریت برای انتخاب کارگران قوی بنیه برای کارهای خاص اعتراض کنند که بحث بر سر خود کار است نه فرد کارگر و کار باید بگونه ای طراحی مجدد شود که توسط هر فردی قابل انجام باشد. نظریه دیگری که فلسفه ارگونومی بر آن استوار است با نام تطبیق کار با انسان شناخته می شود. بسیاری از تلاشهای اولیه مهندسی انسانی و طراحی فضای کار سعی درطراحی کارهای متناسب با ویژگیهای کارگر داشتند. فرضیه اساسی در نظریه اف ام جی این است که یک مجموعه مناسب از ویژگیهای فردی را در رابطه با هر کاری که طراحی می شود می توان مشخص کرد. اف ام جی می تواند در تمام سطوح اجرا شود برای مثال جهت تعیین میزان قابل قبول وزن با روشی ابداع شده است که ریسک صدمه به کارگران را به حداقل می رساند. لذا کارهای خطرناک شناسایی شده و دوباره طراحی می شوند. درجه حرارتهای حداکثر و قابل قبول برای انجام کارمشخص شده اند که امکان طراحی شرایط جوی مناسب با کار را برای کارگران فراهم می کند. در روانشناسی عملکرد انسان، واضح است که افراد دارای انتظاراتی در مورد روابط بین حرکات کنترلها و حرکات متقابل تجهیزات کنترل شده هستند. اگرچه اپراتورها می توانند روابط معکوس را یاد بگیرند، ولی این عمل تقریبا همواره ناخوشایند بوده و باعث افزایش ریسک خطا می شود. از طرف دیگر ارگونومی تلاش می کند که ارتباط بین کنترل- نشانگر به گونه ای طراحی شود که با انتظارات کاربر سازگار باشد. در سطح زبان، واضح است که افراد می توانند آموزش ببینند تا با دستورالعملها، کتابچه ها یا نرم افزارهایی که دارای جمله بندی بد باشند، کار کنند اما تحت شرایط کار طبیعی فرد خسته می شود و در شرایط استرس زا احتمال ارتکاب خطاهای بزرگ افزایش می یابد. مقرراتی که از انجام تحقیقات روانی- کلامی حاصل شده است باید در طراحی زبان بکار رود تا درک آن آسان باشد. و نهایت اینکه اگر درک طراح از سیستم متفاوت از درک کاربر باشد کاربر در یادگیری استفاده از سیستم و بکارگیری آن دچار مشکل خواهد شد(امینی،210:1388
ارگونومی بر ضرورت سازگاری شناختی در طراحی سیستم تأکید دارد.تاریخجه ارگونومی از ابتدای شکل گیری بعد از سالهای جنگ چهانی دوم (تولد ارگونومی: سال 1949 در انگلستان) بشرح زیر است: دهه پنجاه : ارگونومی نظامی دهه شصت : ارگونومی صنعتی دهه هفتاد : ارگونومی محصول دهه هشتاد : ارگونومی کامپیوتر دهه نود : ارگونومی ارتباطات دهه 10 : ارگونومی در فضا
2-14.رویکرد های جدید در ارگونومی
حل مشکلات ارگونومی در محیط های کار نیازمند بهبود در سطوح مختلف سازمان است. این بهبود نه تنها در وظایف شغلی بلکه در ساختار کلی سازمان ، نحوه هدایت فعالیتهای شغلی و تدوین خط مشی ها و دستورالعمل های سازمانی نیز باید صورت پذیرد . به این شیوه رویکرد سیستمی در راستای بهبود ارگونومی اطلاق می شود و اغلب ماکرو ارگونومی نامیده می شود.
تعریف سیستم
سیستم مجموعه ای از اجزای بهم پیوسته و بهم وابسته است که بشکلی گرد هم آمده اند که ایجاد یک کل واحد می نمایند. سیستم های سازمانی از زیر سیستم هایی تشکیل یافته اند که برای نیل به اهداف کلی سازمان عمل می کنند . سازمانها را میتوان بصورت زیر سیستم هایی در درون سیستم های اجتماعی بزرگتر در نظر گرفت(صمدی،1385).
بعد از تحقیقات کلاسیک مؤسسه تاویستوک ، سازمانها بصورت سیستم های باز در نظر گرفته می شوند که مشغول تبدیل ورودیها به خروجیها ی مورد نظر هستند. سازمانها بصورت باز در نظر گرفته می شوند زیرا دارای مرزهای قابل نفوذی در برابر محیط های خارجی خود هستند و یا برای بقا و ادامه حیات به آنها وابسته اند. اغلب سازمانها با دو جزء اصلی زیر ورودی را به خروجی تبدیل میکنند: - افراد بصورت زیر سیستم انسانی - تکنولوژی بصورت زیر سیستم فنی طراحی زیر سیستم فنی ، وظایفی را که باید انجام شود تعریف می کند و طراحی زیر سیستم انسانی تعیین کننده راه هایی است که وظیفه باید انجام شود . این دو زیر سیستم با یکدیگر در سطح مشترک انسان ـ سخت افزار و انسان ـ نرم افزار در حال تعامل هستند
زیر سیستم فنی بعدی از طراحی نسبتاً ثابت و پایدار است . قبل از ظهور ارگونومی اعتقاد بر این بود که بدلیل ماهیت پایدار تکنولوژی ، زیر سیستم انسانی باید با تغییرات محیطی تطبیق حاصل کند . ارگونومی علمی است که سیستم را با انسان منطبق می کند تا به بهترین تناسب ممکن دست یابد نه اینکه انسان با محیط تطابق پیدا کند . اکنون می دانیم تکنولوژی می تواند و باید بگونه ای طراحی شود که تطبیق پذیر باشد تا بتواند برای تأمین نیازهای انسانی تغییر کند . تعامل زیر سیستم های فنی و انسانی منجر به پیدایش مفهومی سیستمی در ارگونومی شده است که بهینه سازی مشترک نام دارد . بهینه سازی مشترک به مفهوم برآورده ساختن نیازهای زیر سیستم ها ی فنی و انسانی در آن واحد است . بهینه کردن یک زیر سیستم وسپس تطبیق دیگری با آن منجر به بهینه سازی پائین در کل سیستم خواهد گردید.
ماهیت هم افزونی سیستم های پیچیده
نظریه ای که به طور وسیع مورد قبول صاحبنظران است آن است که سیستم های پیچیده ماهیتی سنیرژیک دارند، یعنی کل سیستم چیزی بیشتر از مجموع اجزای آن است . اینکه تا چه حد کلیت سیستم فراتر از مجموع اجزا باشد بستگی به میزان هماهنگی بین اجزا دارد . هر چه هماهنگی واقعی بیشتر باشد احتما لاً شرایطی ایجاد میشودکه استرس کارگران کاهش و رضایت شغلی افزایش یابد. هر چه هماهنگی کمتر باشد اثرروی بهداشت کارگران تشدید میگردد. نیل به هماهنگی سازمانی نیازمند پرداختن به دو امر مهم است . اولین کار هماهنگی ویژگی های کلیدی پنج جز بهم وابسته بشرح زیر است :
* ساختار سازمانی * زیر سیستم انسانی * زیر سیستم تکنولوژی * وظایف شغلی * محیط خارجی این امر مستلزم آنالیز سیستم از دیدگاه ماکروارگونومی است . باید اطمینان حاصل شود که مشاغل و سطوح مشترک انسان و سیستم بطور مناسب طراحی شده اند و این طراحی ها با طراحی ماکرو ارگونومی سیستم هماهنگ است. این امر نیز بنوبه خود مستلزم آنالیز و طراحی ماکرو ارگونومی در سطح شغلی است که به دیگر اجزای سیستم بطور هماهنگ مربوط است . از جنبه تئوری ، هماهنگی اجزای سیستم منجر به بهبود سینرژیک در بهره وری، کاهش میزان حوادث و اختلالات عضلانی ـ اسکلتی ، ارتقاء رضایت شغلی و کیفیت زندگی کاری خواهد شد (ولی پور،28:1388)
ارگونومی و سیستم کار
یکی از راههای تعریف و فهم ماهیت هر رشته ای از علوم ، شناخت ماهیت تکنولوژی آن است . تکنولوژی انحصاری ارگونومی ، تکنولوژی سطح مشترک انسان ـ سیستم است . ارگونومی بعنوان یک دانش، وظیفه اش توسعه دانسته ها درباره توانایی هاو محدودیت های انسان و سایر ویژگی های مرتبط با طراحی سطح مشترک بین انسان و دیگر اجزای سیستم است . در عمل، ارگونومی وظیفه اش کاربرد تکنولوژی سطح مشترک انسان ـ سیستم در طراحی یا تغییر سیستم ها بمنظور افزایش عملکرد ، ایمنی، سلامت ، راحتی ، اثر بخشی و کیفیت زندگی است . در حال حاضر این تکنولوژی دارای 4 جزء مشخص بصورت زیر است
- ارگونومی سخت افزار : تکنولوژی سطح مشترک انسان ـ ماشین 2- ارگونومی محیطی : تکنولوژی سطح مشترک انسان ـ محیط 3- ارگونومی شناختی : تکنولوژی سطح مشترک انسان ـ نرم افزار 4- ماکرو ارگونومی : تکنولوژی سطح مشترک انسان و سازمان در مقابل مقوله چهارم، به سه مقوله اول اصطلاحا میکروارگونومی اطلاق می شود
ارگونومی سخت افزار
ارگونومی سخت افزار در طول جنگ جهانی دوم شروع شد و یکی از ارکان شروع رسمی علم ارگونومی است . این شاخه از علم ارگونومی عمدتاً وظیفه اش مطالعه خصوصیات فیزیکی و ادراکی انسان و کاربرد این اطلاعات در طراحی وسایل نشانگر ، کنترل ، ابزار ، صندلی ، سطوح کار و آرایش فضا ها و ایستگاههای کار است.
ارگونومی محیطی
ارگونومی محیطی ریشه در سال های دهه 1930 میلادی دارد . درآن سالها علاقه زیادی به مطالعه اثرات صدا ، ارتعاش ، روشنایی ، گرما ، سرما و رطوبت (شرایط جوی) بر عملکرد انسان و سلامت وجود داشت . در طول دهه های گذشته ، اهمیت درک رابطه بین انسان با محیط مصنوعی و طبیعی مورد توجه قرار گرفته است.
ارگونومی شناختی (نرم افزار)
این شاخه از علم ارگونومی در دهه 70 ظهور کرد و نشانه تغییر توجه از جنبه های فیزیکی و ادراکی به ماهیت شناختی کار بود . کانون این نگرش جدید، اختراع تراشه سیلیکون و در نتیجه کار با سیستم های کامپیوتری بود. ازآنجا که ارگونومی نرم افزار عمدتاً با جنبه های شناختی عملکرد انسان مرتبط است اغلب از آن بعنوان ارگونومی شناختی یاد میشود (صدرا ابرقویی،1388).
ماکرو ارگونومی
ماکرو ارگونومی که بهتر است تکنولوژی سطح مشترک انسان وظایف ـ ماشین ـ محیط ـ سازمان- نام گذاری شود تمرکزش بر رویکردی انسان گرا برای متناسب کردن کلی طراحی سازمان وسیستم کار با انسان است . تمرکز اولیه در سه تکنولوژی ارگونومی (ارگونومی سخت افزار، ارگونومی محیطی و ارگونومی نرم افزار) که در بالا تشریح شد بر اپراتور انسانی یا زیر سیستم انسانی است . بنابر این کاربرد اولیه این تکنولوژیها در حد میکرو ارگونومی است. بر عکس در تکنولوژی سطح مشترک انسان ـ سازمان ، جنبه کلان و ماکرو غالب است زیرا این تکنولوژی با ساختارکلان سیستم کار مرتبط است . ازنظر تاریخی ، طراحی سازمان و مدیریت در عمل در ارگونومی کاربرد داشته است اما ماکرو ارگونومی بعنوان یک تکنولوژی شناخته شده و رسمی، نسبتاً جدید است. ریشه رسمی آن به مطالعه ای که در امریکا توسط انجمن عوامل انسانی درباره گرایشهای آینده ارگونومی در طول 20 ساله (1980تا2000) صورت گرفت بر می گردد. هندریک ، تئوریسین برجسته ماکرو ارگونومی در این چارچوب معتقد است که نیاز شدیدی به ادغام طراحی سازمان و مدیریت در ارگونومی وجود دارد . در طول دو دهه گذشته این امر تحقق یافته است و تکنولوژی جدید یعنی ماکرو ارگونومی ظهور کرده است . از نظر مفهومی ، ماکرو ارگونومی رویکردی سیستمی از بالا به پائین در طراحی سازمان و مدیریت است(صمدی،7:1385(.
ماکروارگونومی و ساختار سازمان
بمنظور درک صحیح از ماکرو ارگونومی باید ابعاد مختلف ساختار سازمانی را بشناسیم . ابعاد ساختار سازمانی سازمان را میتوان بصورت هماهنگی برنامه ریزی شده دو یا چند نفر که با هم بصورت نسبتاً مداوم و از طریق تقسیم کار و سلسله مراتب کار میکنند و در صدد نیل به هدف مشترک یا مجموعه ای از اهداف هستند تعریف کرد . این مفهوم سازمان که در آن تقسیم کار و سلسله مراتب وجود دارد دلالت بر ساختار دارد . مفهوم ساختار سازمان را می توان با سه جزء عمده زیر بیان کرد: • پیچیدگی • رسمیت • تمرکز
پیچیدگی سازمان پیچیدگی به میزان پراکندگی و تلفیق در داخل سازمان مربوط می شود . انواع پراکندگی در ساختار سازمان بشرح زیر است : الف ـ پراکندگی عمودی ب ـ پراکندگی افقی ج ـ پراکندگی مکانی افزایش هر یک از 3 عامل فوق باعث افزایش پیچیدگی سازمان می شود . تلفیق که یکی دیگر از جنبه های پیچیدگی سازمان است اشاره به مکانیسم های سازمانی برای تسهیل ارتباطات ، هماهنگی و کنترل بین اجزای پراکنده سیستم دارد. بعضی از عمومی ترین مکانیسمهای تلفیق شامل قوانین و دستورالعمل های رسمی ، کمیته هاو سیستم های اطالاعات و حمایت کننده تصمیم گیری هستند . پراکندگی عمودی نیز یکی از مکانیسمهای تلفیق کننده کلیدی برای واحدهای پراکنده افقی و جغرافیایی است . رسمیت سازمان از نقطه نظر ارگونومی ، رسمیت بصورت درجه استاندارد بودن مشاغل در سازمان تعریف میشود . در سازمانهای بسیار رسمی ، کارگران کنترل بسیار کمی روی آنچه که باید انجام شود دارند . در این سیستم ها اغلب طراحی سخت افزار و نرم افزار به گونه ای است که اعمال نظر کارگران را محدو.د می سازد در سازمانهایی که دارای رسمیت کمتر هستند به کارگران اجازه دخالت بیشتر در تصمیم گیری داده میشود و بنابر این کارگران قادرند بیشتر از ظرفیت فکری شان استفاده کنند.
تمرکز تمرکز به مفهوم تصمیم گیری رسمی فرد در یک واحد یا سطح سازمان است . تمرکز باعث می شود که کارگران اعمال نظر محدودی در تصمیماتی که شغل شان را متأثر میسازد داشته باشند.. بطور سنتی تمرکز در شرایط زیر مطلوب است : الف ـ هنگامی که دیدگاه جامعی مورد نیاز است مانند تصمیم گیری استراتژیک ب ـ هنگامی که کار در محیطی بسیارپایدار و قابل پیش بینی صورت میگیرد. ج ـ در تصمیم گیری های مالی و قانونی که بطور مشخص در صورت تمرکز ، تصمیم گیری مؤثرتر صورت میگیرد . د ـ هنگامی که مزایای عمده تمرکز قابل بیان باشد . عدم تمرکز در شرایط زیر مطلوب است : الف ـ هنگامی که کار در محیطی ناپایدار و یا غیر قابل پیش بینی صورت میگیرد . ب ـ هنگامی که شغل مدیر نیازمند پردازش اطلاعات و ظرفیت تصمیم گیری زیاد است . ج ـ هنگامی که ورودی های پایه به فرآیند تصمیم گیری ضرورت دارد. د ـ فراهم کردن انگیزش شغلی بیشتر برای کارگران ه ـ جلب نگرش بیشتر کارگران نسبت به سازمان و حمایت از تصمیمات با مشارکت کارگران ارتباط ماکرو ارگونومی و میکرو ارگونومی در مجموع، ماکرو ارگونومی تسهیل کننده و زمینه ساز طراحی سیستم در سطح میکرو ارگونومی و تعیین کننده سازگاری اجزای سیستم با ساختار کلی آن است . به بیان سیستمی ، این رویکرد، بهینه سازی مشترک زیر سیستم های فنی و انسانی را در گستره سازمانی امکان پذیر میسازد .نتیجه این امر ، تضمین بیشتر عملکرد بهینه سیستم و اثر بخشی آن شامل ایمنی ، سلامت ، راحتی ، انگیزش و کیفیت زندگی است(ابطحی،74:1373(
ارگونومی و کیفیت
در یک سازمان سه عنصراساسی قابل تعریف است : کارفرما، کارگر و مشتری . این عناصر به ترتیب به بهره وری ، شرایط کار وکیفیت به شدت علاقمندند. ازطرفی اگر بخواهیم به بهره وری (خواسته کارفرما یا صاحب صنعت ) و کیفیت (خواسته مشتری ) دست یابیم ، چاره ای جزفراهم کردن شرایط کار مناسب برای کارگران در سطح سازمان نداریم .
ارگونومی با هدف قراردادن مستقیم بهبود شرایط کار بامشارکت کارگران در تمام سطوح سازمان و ارتقای کیفیت زندگی کاری ، برآن است تا به خواسته مشتریان یعنی کیفیت محصولات وخدمات و خواسته کارفرما یعنی بهره وری ، جامه عمل بپوشاند(صدرا ابرقویی،1388،ص320). روشن است که بهبود شرایط کار، زمینه ساز بهره وری و کیفیت بوده و پیش نیاز آن تلقی می شود و عکس این رابطه صادق نیست . در ارگونومی شواهد فراوانی وجود دارد که نشان می دهد تعامل ناقص بین انسان و تکنولوژی یا بین انسان و شرایط محیطی نامساعدمی تواند منجر به کاهش بهره وری گردد. متخصصان ارگونومی تلاش کرده اند تا بهبودهای حاصل ازارگونومی را با افزایش بهره وری یاکاهش ضایعات (انسانی ) توجیه کنند. شرایط نامساعد محیطی وفیزیکی که باعث ناراحتی انسان می شوند، با خطاهای کیفی مرتبط هستند. به عبارت دیگر ناراحتی می تواند باعث برهم خوردن تمرکزیا فعالیت های جبرانی شود که باوظیفه اصلی تداخل می نماید.همچنین ناراحتی انسان می توانددرک وی را دچار اختلال نماید. ازطرفی شرایط نامساعد محیطی می تواند عامل کاهش دهنده انگیزه باشد. مطالعات نشان داده اند که حدود یک سوم نواقص کیفی به دلیل شرایط نامناسب ارگونومیکی ایجاد می شوند و با بهبود این شرایط قابل رفع هستند. ارگونومی و کیفیت ، همپوشانی زیادی بایکدیگر دارند و محور اساسی اشتراک آنها توجه به نیازهای انسان و برآوردن آنهاست . ارگونومی روشی را ارائه می کندکه به پایداری سیستم های کیفیت کمک می کند. ایجاد کیفیت درفرایندهای تولیدی یا خدماتی ، بادر نظر گرفتن قابلیت ها وظرفیت های انسانی آسانتر محقق می شود
از طرفی رویکرد ارگونومی به بهبود در سازمان ، انسانی تر از رویکرد به کیفیت است ، زیرا درکیفیت ، توجه به رضایت مشتری خارجی سازمان است ، در حالی که برای مشتریان داخلی (کارگران ) دراین فلسفه مدیریتی هیچ نسخه پیچیده ای وجود ندارد، ولی نقطه شروع در ارگونومی ، مشتری داخلی یعنی کارگر است (حقیقی،22:1383) بدیهی است بدون فراهم کردن شرایط مناسب کاری برای کارگران (مشتریان داخلی ) که با ارگونومی و عمل به اصول و روش های آن قابل حصول است ، نیل به کیفیت و جلب رضایت مشتری خارجی محال به نظر می رسد. در دنیای امروز نگاه به ارگونومی ، به منزله پیش شرط وپیش زمینه گسترش مباحثی همچون تی کیو ام در سطح سازمان های تولیدی و خدماتی است و چنانچه اصول و روش های ارگونومی در سطح سازمان به کارگرفته شده و به عنوان یک استراتژی در مسیر تحقق اهداف سازمانی پذیرفته شود، نیل به اهداف کلان کیفیت و بهره وری ،همچنین تسهیل و توانایی رقابت سازمان در بازارهای ملی ، منطقه ای و جهانی محقق می شود.
ارگونومی مشارکتی
ارگونومی مشارکتی ، مشارکت فعال تمام سازمان در توسعه و اجرای دانش ارگونومی با حمایت کامل مدیریت به منظور ارتقاء شرایط محیط کار ، کیفیت و بهره وری است. از ویژگیهای ارگونومی مشارکتی آن است که کارکنان را قادر می سازد ارگونومی را بعنوان یک دانش و همچنین بعنوان یک تکنولوژی فراگیرمحسوب کنند و از آن برای حل مشکلات محیط کارشان استفاده کنند. در سالهای اخیر ، گرایش قابل توجهی به سمت ارگونومی مشارکتی وجود داشته است که بخشی از آن ناشی از زمینه های اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی است. جامعه و نیروی کار امروز روشهای مدیریتی مربوط به پنجاه سال قبل را نمی پذیرند زیرا امروزه تاکید زیادی بر کیفیت و مشتری گرایی وجود دارد و تحقق این امر نیازمند مشارکت بیشتر نیروی کار است. درحال حاضر رویکرد ارگونومی مشارکتی در سازمان بعنوان رویکردی موثر جهت تحول سازمانها ، بهره وری و رضایتمندی کارکنان پذیرفته شده است(حقیقی،1383).
از آنجا که بهبود مداوم در سازمان بدون مشارکت کلیه نیروهای درگیر در سازمان امکان پذیر نیست و مدیریت به تنهایی توان و امکان ارزیابی تمامی فعالیتها را در سازمان ندارد ، جلب مشارکت همه به منظور ایجاد بهبود در سازمان ضروری است و انجام این مهم باعث احساس مالکیت نسبت به کار ، شکوفا شدن خلاقیت ها و ارائه پیشنهادات می گردد. در ارگونومی مشارکتی هدف آن است که با معرفی و آموزش دانش کاربردی ارگونومی در کلیه سطوح سازمان ، کارکنان با استفاده از این دیدگاه جدید و با عطف به تجربیات شغلی شان قادر شوند ، پیشنهادات مناسب ، عملی و ساده (بدون هزینه و کم هزینه) درجهت بهبود سازمان و شرایط محیط کار ارائه نمایند
از ارکان اصلی پرداختن به ارگونومی مشارکتی در سازمان آموزش است. آموزش ارگونومی بصورت کارگاهی است و درابتدا از بین مدیران ارشد سازمان گروهی که علاقمندی بیشتری به موضوع دارند (حداکثر 15 نفر) انتخاب و در یک کارگاه ارگونومی تخصصی ظرف چند هفته مبانی و اصول دانش ارگونومی توسط متخصصین ارگونومی به آنان آموزش داده می شود. این تیم ،آموزش ارگونومی را در سطح سازمان با همراهی متخصصین ارگونومی انجام می دهد. هدف از تشکیل این تیم آموزش دهنده ، بومی کردن دانش ارگونومی در سازمان است. یکی دیگر از ارکان ارگونومی مشارکتی ، تشکیل گروههای کوچک کاری (تیم) و کار تیمی و همچنین استقرار سیستم پیشنهادات مبتنی بر آن است. بعد از اجرای موفقیت آمیز کارگاههای آموزشی ارگونومی و استقرار سیستم پیشنهادات مبتنی بر تیم های کاری انتظار می رود که با گذشت زمان برنامه ارگونومی مشارکتی که درابتدا توسط متخصصین ارگونومی از خارج به سازمان وارد شده بود بتدریج به افراد داخل سازمان بطورکامل منتقل شود. برنامه ای که نهایتاً قادر است از داخل سازمان به حل مشکلات آن بپردازد. از مزیت های ارگونومی مشارکتی به دو مزیت زیر اشاره می شود : 1.ارگونومی مشارکتی فرصتی را فراهم می کند که کارکنان دارای دانش و تجربه منحصر بفردی می شوند (عملکرد سیستم فراتر از مجموع عملکرد اجزای آن است) و بنابراین مشارکت آنان درک روشنتری از انواع مسائل موجود و راه حل های ارائه شده را بدست می دهد. 2.مشارکت دادن کارکنان در تجزیه و تحلیل ، توسعه و اجرای تحول سازمانی (پروژه ارگونومی مشارکتی) زمینه ساز ایجاد احساس مالکیت بیشتر نسبت به کار و سازمان و نگرش بیشتر در اجرای تغییرات است(شرعی،172:1385) مشارکت کارکنان در تعریف صحیح از مسائل مربوط به کار و ارائه راه حل های مناسب امری ضروری است. کارکنانی که طی سالهای متمادی یک کار را انجام می دهند اغلب ایده های عالی و راه حل های عملی و ساده ارائه می نمایند که غالباً بدون هزینه و یا با هزینه کم می توان این تغییرات را جهت بهترکردن سیستم انجام داد. آنها منابعی را ارائه می دهند که می توان بطور کامل از آنها استفاده نمود. بعلاوه ، وقتی خود در ارائه پیشنهادی سهیم باشند براحتی هر تغییری را پذیرا خواهند شد
Mb68