موارد استفاده : تحقیق و آموزش
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه داخلی جدید: دارد
پیشینه خارجی جدید: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 70 صفحه
شماره فایل : 714 mg
بدون تردید عصر حاضر را می توان یکی از اعصاری دانست که از جهات گوناگون با سایر دوره ها متفاوت است.حرکت اقتصاد صنعتی به سوی اقتصاد دانش محور و کمرنگ شدن سرمایه های فیزیکی و مادی و اهمیت یافتن سرمایه های غیرمادی چون سرمایه های انسانی، دانشی، فکری، اجتماعی از جمله ویژگی های مهم این عصر است که بسیار بیشتر از سایر ویژگی ها توجه محققین را به خود جلب کرده است.در نظام اقتصادی کنونی اغلب منابع تولید ثروت در بخش های دانشی ومهارتی سازمان ها قرار گرفته و برخلاف دهه های گذشته که ماشین آلات ، تجهیزات و منابع مالی منبع اصلی تولید سرمایه و ثروت بیشتر به شمار می رفتند ،
امروزه منابع دانشی مهارتی کارکنان و سرمایه های فکری در مقایسه با سایر منابع از نظر تولید ثروت اهمیت بیشتری یافته است.به همین دلیل است که دراکر (1999) اظهار می دارد که ما در حال ورود به عصری هستیم که در آن منابع اقتصادی اصلی دیگر سرمایه،منابع طبیعی و کار بیشتر نیست بلکه منبع اصلی اقتصادی ، دانش است و قرن بیست و یکم قرن اقتصاد دانشی است.نظریه پردازان علم مدیریت ، با شناخت انسان به عنوان عنصری پیچیده در سازمان، عامل انسانی را به عنوان مهم ترین عنصر برای حفظ موجودیت و بقای سازمان معرفی می نمایند و توجه روزافزونی به منابع انسانی نه تنها در نقش های سنتی آن بلکه در نقش مدرن آن در عصر فن آوری و اطلاعات معطوف داشته اند.نیروی انسانی ، به ویژه نیروی انسانی دانش آموخته ، ماهر و صاحب فکر و اندیشه، بزرگ ترین سرمایه یک کشور است.آنچه یک ملت را به سمت پیشرفت ، هدایت می کند منابع انسانی آن است.
امروزه این واقعیت که سرمایه های مادی و فیزیکی به تنهایی نمی توانند موجب تسریع توسعه کشورها شوند.کاملا پذیرفته شده و تاکید بر سرمایه های انسانی توانا و متخصص بیشتر شده است.همچنین برای بهبود و اصلاح سازمان ها و بدنه اقتصاد نیز اخیرا تلاش های زیادی انجام شده است که بیشتر در زمینه توانمندسازی نیروی انسانی و اصلاح ساختار سازمان است.در این بین اخیرا سرمایه فکری در جهت دستیابی به هدف فوق مورد توجه قرار گرفته است و به صورت عامل مهمی برای بهبود عملکرد و سودآوری بلند مدت سازمان در اقتصاد مبتنی بر دانش اکثر سازمان ها درآمده است.نوناکا و تاکه اوچی متذکر شدند که جوامع آینده ، جوامع دانش محوری هستند که کسب و به کارگیری دانش، پایه رشد اقتصاد و تولید سرمایه بیشتر است.
صنایع، در چنین جوامعی برای کسب مزیت رقابتی، بر عوامل تولید سنتی متکی نیستند بلکه بر مدیریت دانش و کاربرد آن تکیه دارند.این روند بر اهمیت قابلیت یادگیری سازمانی و چگونگی ایجاد مدیریت و ارزیابی سرمایه فکری تاکید دارد.
ادامه مقاله به طور کامل در فایل اصلی موجود است.