نوجوانی مرحله‌ی انتقال از دوران کودکی به بزرگسالی است. در این دوره نوجوان با دو مسئله‌ی اساسی درگیر است: بازنگری و بازسازی ارتباط با والدین، بزرگسالان و جامعه، و بازشناسی و بازسازی خود به‌عنوان یک فرد مستقل (لطف‌آبادی، 1390).

برای دسترسی به فایل ورد WORD این مقاله ، بعد از پرداخت حق اشتراک فایل شماره 146 را دانلود کنید.

نوجوانی مرحله‌ی انتقال از دوران کودکی به بزرگسالی است. در این دوره نوجوان با دو مسئله‌ی اساسی درگیر است: بازنگری و بازسازی ارتباط با والدین، بزرگسالان و جامعه، و بازشناسی و بازسازی خود به‌عنوان یک فرد مستقل (لطف‌آبادی، 1390). تغییرات آغاز نوجوانی، ادراکات و احساسات نوجوانان درباره خود و روابطشان با دیگران ازجمله والدین را تحت تأثیر قرار می‌دهد (آلیسون ، 2000؛ به نقل از قمری، 1392). نوجوان برای کسب استقلال و خودمختاری و در عین حال حفظ و ارتقاء جایگاه خود در روابط با خانواده تلاش می‌کند. این دوره که با تغییرات بسیار سریع زیستی، روانی و اجتماعی همراه است، فراز و نشیب‌های زیادی را به دنبال دارد و مشکلاتی را به وجود می‌آورد که می‌تواند رضایت از زندگی نوجوان را تحت تأثر قرار دهد.

مطالعات نشان داده است که بین رضایت از زندگی و مشکلات روان شناختی، انواع رفتارهای پرخطر، شاخص‌های بیماری جسمی و مشکلات تحصیلی در نوجوانان رابطه وجود دارد(هوبنر، سالدو، والیوس و دران ، 2007، پیوسته گر، یزدی و مختاری، 1390؛ به نقل از خدابخش و همکاران ، 1392). سالدو و هوبنر(2004) دریافتند که نوجوانان دارای رضایت از زندگی بالا به احتمال کمتری رفتارهای برونی‌سازی را پس از تجارب تنش‌زای مهم زندگی آشکار می‌سازند. نوجوانانی که بهزیستی روان شناختی بالاتر از متوسط دارند، در برآورده ساختن مطالبات موقعیتی و مواجهه با عوامل استرس‌زا به گونه‌ی موفقیت آمیزی عمل می‌کنند؛ در حالی که پایین بودن بهزیستی روان‌شناختی منجر به عدم موفقیت و بروز مشکلات هیجانی می‌شود(ویسر و روتلیج ، 2007).

رضایت از زندگی به صورت منفی با مشکلات روانی و رفتاری درون‌نمود و برون‌نمود در میان نوجوانان مانند نزاع فیزیکی، حمل اسلحه، افسردگی، اضطراب روان‌رنجورخویی، احساس تنهایی و مشکلات انضباطی مدرسه از نظر معلم رابطه دارد(سالدو و هوبنر، 2004 و والویس، زولینگ و هوبنر ، 2001؛ به نقل از علیزاده، 1392). شوگرن (2007) به این نتیجه رسید که امید و خوشبینی ، پیش‌بینی کننده‌ی رضایت از زندگی نوجوانان با و بدون معلولیت شناختی است. رجبی، ابوالقاسمی و عباسی(1391) دریافتند که کاهش سطح اضطراب امتحان می‌تواند، رضایت از زندگی دانش آموزان را پیش بینی نماید.

همچنین بین کمالگرایی و رضایت از زندگی دانش آموزان دبیرستانی رابطه وجود دارد (نوری ثمرین، خیراله بیاتیانی و سراج خرمی، 1392). عسکری، کهریزی و کهریزی (1392) دریافتند که بین خودکارآمدی، رضایت از زندگی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان رابطه وجود دارد. مطالعه‌ی کیامرثی و ایل بیگی قلعه نو (1391) نشان داد که بین احساس پیوستگی و نارسایی هیجانی با رضایت از زندگی دانش آموزان رابطه وجود دارد.