قابل استفاده در: مقاله نویسی و انجام پژوهش های علمی
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه داخلی جدید: دارد
پیشینه خارجی جدید: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 27 صفحه
بعد از پرداخت حق اشتراک فایل شماره 257 را دانلود کنید.
راتر (1954) در نظریه شخصیتی خود تحت عنوان نظریه «یادگیری اجتماعی» از کانون کنترل سخن به میان آورد. نظریه یادگیری اجتماعی کوشش می کند تا یک زمینه نظری برای مفهوم تقویت کننده و تاثیر آن بر رفتار در یک موقعیت اجتماعی فراهم نماید.بر طبق این نظریه فردمی کوشد تا تقویت کننده های مثبت خود را در هر موقعیتی به حداکثر برساند. بنابر این، در نظریه یادگیری اجتماعی نقش تقویت کننده و ارزش تقویت کننده بسیار مهم است .در این رابطه، پدیده ای که بتواند وقوع یک رفتار خاص را تعییر دهد «تقویت کننده» نامیده می شود. بر اساس این تعریف رفتار را می توان پیش بینی نمود. یکی از تعیین کننده ها در پیش بینی رفتار این است که آیا فرد درک می کند که تقویت کننده ای که به دنبال رفتارش می آید مربوط به رفتار اوست(کنترل درونی)، یا اینکه رفتار او به وسیله نیروی خارج از خودش کنترل می شود(کنترل بیرونی).
در این نظریه به شخصیت به عنوان نیروها واستعدادهایی بالقوه به منظور پاسخ گویی به موقعیت های اجتماعی مختلف نگریسته می شود. (مریم قاسمی فلاورجانی ،1374). "راتر فرض می کند که شخصی یک واحد هماهنگ است.از نظر وی شخصیت دائماً در حال تغییر وتحول است. زیرا شخص همیشه دستخوش تجارب جدید می شود واز طرف دیگر شخصیت از برخی جهات ثابت است، چرا که تجارب قبلی بر یادگیری جدید تاثیر می گذارد. فرض مهم دیگر تئوری یادگیری اجتماعی در رابطه با ماهیت انگیزش می باشد. رفتار فرد که از طریق سازه های شخصیت توصیف می شود، معطوف به هدف می باشد. از نظر راتر تقویت به معنای کاهش سائق نیست. وی در نظریه خود از قانون تجربی اثر استفاده می کند.
بر طبق این قانون تقویت به عنوان هر گونه عمل، شرایط و یا رویدادی است که بر حرکت فرد به برای هدف تأثیر می گذارد"(راتر، 1975، به نقل از اسماعیل دخت،1383). راتر و هوکریچ (1975) تئوری یادگیری اجتماعی برای پیش بینی رفتار فرد، چهار سازه اساسی را مطرح می کنند. اولین سازه، رفتار بالقوه می باشد، این متغییر به استعداد بالقوه برای وقوع رفتار در موقعیت های خاص که در ارتباط با تقویت کننده ها باشد، اشاره دارد.
دومین سازه ای که در تئوری یادگیری اجتماعی مطرح شده انتظار است. انتظار عبارت است از احتمالی که توسط فرد داده می شود تا یک تقویت خاص در نتیجه رفتار ویژه وی در موقعیت یا موقعیت های خاص، رخ بدهد. بر طبق این تئوری انتظارات دارای ماهیت ذهنی هستند. به عبارت دیگر، ممکن است انتظار برخی از افراد برای موقعیتی پایین باشد، در حالی که احتمال موفقیت آنان در حقیقت زیاد باشد. از نظر راتر موقعیت به خودی خود در پیش بینی رفتار مهم نیست، بلکه بیشتر نحوه ادراک فرد از موقعیت مهم است(راتر، 1975،به نقل از اسماعیل دخت،1383).
سومین متغییر عمده در این نظریه ارزش تقویت است که عبارت است از: میزان ترجیح دادن برای وقوع تقویت کننده، در صورتی که احتمال وقوع همه تقویت کننده ها یکسان باشد. بدیهی است که ترجیح دادن تقویت کننده ای بر سایر تقویت کننده های دیگر در افراد مختلف، متفاوت است. ویژگی مهم تقویت کننده ها این است که معمولاً مستقل از یکدیگر رخ نمی دهند. از نظر راتر، افراد انتظاراتی را در نظر می گیرند که یک رویداد تقویت کننده خاص(مانند نمره خوب در مدرسه) به تقویت کننده های دیگر(مانند فارغ التحصیل شدن) منجر می شود. که این امر منجر به خاموش ماندن سایر تقویت کننده ها(به عنوان مثال یک شغل پر درآمد) می گردد. همه تقویت کننده های مورد انتظار در آینده، در ارزش تقویت کننده موجود نقش دارند(برومند، 1373).
راتر(1966) به انتظار تعمیم یافته کنترل درونی در مقابل کنترل بیرونی تقویت اشاره می کند افراد مختلف در اعتقاد به این امر که هر اتفاقی که برای آنها رخ می دهد، نتیجه ای از رفتارهای خودشان است(کنترل درونی) در مقابل این اعتقاد که آن اتفاق نتیجه ای از اقبال، سرنوشت، شانس یا اشخاص ذی نفوذ(کنترل بیرونی) می باشد، با یکدیگر تفاوت دارند.
روشن است اشخاصی که معتقدند می توانند سرنوشت خودشان را کنترل کنند، در بسیاری از موقعیت ها نسبت به رفتار کسانی که انتظار دارند پیامدهای رفتار آنها توسط اشخاص دیگر یا شانس تعیین می شود، متفاوت خواهد بود. از نظر راتر و همکارانش یادگیری مردم در موقعیت های مختلف متفاوت می باشد و انتظاراتی که فرد را تقویت و رهنمون می سازد مهم می باشند. همچنین افراد در بعد انتظار تعمیم یافته کنترل درونی در مقابل کنترل بیرونی تقویت با هم متفاوت هستند با توجه به وجود چنین تفاوت هایی، شناخت مردم و تجاربی که آنها را به این تفاوت ها رهنمون می سازد، اهمیت علمی بسیار زیادی در جامعه دارد(به نقل اکرمی، 1381).
بر طبق نظر راتر(1966) در ادراک تقویت، تفاوت های فردی وجود دارد. به عبارت دیگر یک واقعه یا پدیده ممکن است بوسیلهی بعضی از افراد به عنوان تقویت کننده ادراک شود، در حالی که دیگران ممکن است آن را تقویت کننده در نیابند. یکی از تعیین کنندهها در پیش بینی رفتار این است که آیا فرد درک میکند که تقویت کنندهای که به دنبال رفتارش میآید وابسته به رفتار اوست(خود کنترل درونی) و یا اینکه آن بوسیله نیرویی خارج از کنترل خودش، کنترل می شود (کنترل بیرونی). به عبارت دیگر خودکنترلی به این بستگی دارد که فرد رابطه ما بین عمل(رفتار) خویش و تقویت کنندهی آن را چگونه درک کند.
ادامه دارد ...