قابل استفاده در: مقاله نویسی و انجام پژوهش های علمی
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه داخلی جدید: دارد
پیشینه خارجی جدید: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 26 صفحه
بعد از پرداخت حق اشتراک فایل شماره 324 را دانلود کنید.
اگرچه در سال ها ي اخير مفهوم هوش هيجاني به شدت مورد توجه قرار گرفته است ، اما آن گونه نيست كه بدون مقدمه به وجود آمده باشد. در دهه ي 1920 روان شناس مشهور، ثرندايك ، براي نخستين بار از هوش اجتماعی نام برد و آن را توانايي ادراك و فهم ديگران و انجام دادن اعمال مناسب در برقراری روابط میان شخصی تعریف کرد(هاشمی، 1391).
در دهه هاي قبل از 1990 انسانهاي موفق، انسانهاي با هوش تلقي مي شدند و آينده کسي که ضريب هوشي1 بالايي داشت، موفق پيش بيني مي شد. اما تجربه نشان داده که ميزان هوش افراد ، ضامن موفقيت آنها در کل زندگي نيست بلکه ويژگي هاي ديگري براي برقراري ارتباطات انساني و موفقيت در زندگي لازم است.
البته اين عقيده که در کنار توانايي هاي با ارزش آموزشي- علمي، توانايي هاي مختلفي وجود دارند، مطلب جديدي نيست. محققان اوليه نظير توراندايک پيشنهاد کردند که توانايي اجتماعي، عنصر مهمي از هوش مي باشد، هوش اجتماعي از نظر تورندايک توانايي درک ديگران ، عمل و رفتار هوشمند انه و در رابطه با ديگران است، وکسلر در گزارش خود درباره هوش مي نويسد: کوشيده ام نشان دهم که علاوه بر عوامل هوشي، عوامل غير هوشي ويژه اي نيز وجود دارد که مي تواند رفتار هوشمندانه را مشخص کند.
نمي توانيم هوش عمومي را موردسنجش قرار دهيم مگر اينکه آزمون ها و معيارهايي نيز براي سنجش عوامل غير هوشي در اختيار داشته باشيم. ماور2 و همکاران(2009) در نتيجه گيري معروف خود مي گويند: هيجانها را به هيچ عنوان نبايد در مقابل هوش قرار داد... به نظر مي رسد آنها خود يکي از مراتب بالاي هوش باشند.
گاردنر1 هوش را مشتمل بر هشت بعد شامل(هوش زباني، هوش موسيقيايي، هوش منطقی - رياضي، هوش جسمي، هوش درون فردی، هوش برون فردی، هوش فضایی و هوش طبیعی) مي داند. او وجوه شناختي را با عناصري از هوش غير شناختي يا گفته خودش " شخصي " ترکيب کرده است. بعد شخصي اين نظريه شامل دو مولفه مهم است.
ادامه دارد ...