موارد استفاده : منبع کمکی انجام پژوهش
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه داخلی جدید: دارد
پیشینه خارجی جدید: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 46 صفحه
شماره فایل 582
بارن و گرینبرگ ( 1993 ) به بررسی نقش مالكیت در ایجاد تعهد سازمانی در بین كاركنان پرداخته اند اعتقاد آنها از جمله عوامل مؤثر بر تعهد سازمانی، مشاركت كاركنان در مالكیت سهام سازمان می باشد. با توجه به نقش این متغیر در سالهای اخیر هزاران سازمان برنامه مالكیت سهم كاركنان را پذیرفته اند.
در راستای چنین برنامه ای ، كاركنان، بخشی از مالكیت سهام سازمان خود را بر عهده می گیرند. شاید مهمترین دلیل اجرای این برنامه این باشد كه سطح كوشش وتعهد كاركنان را بالا می برد. منطقی است افرادی كه واقعاً مالك بخشی از سازمان خود هستند، تعهد بیشتری نسبت به آن داشته باشند و كوشش آنها افزایش یافته و همچنین تمایل به ترك خدمت در آنها كاهش یابد. اما سوال این است كه آیا چنین مزایایی در عمل وجود دارد؟ در پاسخ به این سوال شواهد زیادی مؤید وجود این مزایا هستند.
كاركنان در سازمانهایی كه برنامه های مالكیت سهام كاركنان را به اجرا درآورده اند، نسبت به سازمانهایی كه فاقد چنین برنامه هایی می باشند، اغلب سطوح بالاتری از تعهد را از خود نشان داده اند. اما چرا این امر رخ می دهد؟ نتایج یك بررسی كه توسط كلین انجام گرفته نشان می دهد كه دو عامل در این میان مهم هستند.
1- مالكیت بخشی از شركت ، نفوذ كاركنان را در تصمیم های مهم افزایش می دهد و این به نوبه خود احساس تعهد آنها را نسبت به سازمان افزایش می دهد. 2- مزایای مالی ناشی از داشتن بخشی از سهام سازمان نگرشهای مثبت فرد را نسبت به سازمان افزایش می دهد. بمنظور جمع آوری شواهد در مورد تاثیر برنامه های مالكیت سهام كاركنان، كلین به سراغ 37 شركتی كه چنین برنامه هایی را پذیرفته اند، می رود او اطلاعاتی در زمینه مالكیت این شركت ها، رضایت كاركنان از این برنامه ها ، سطح تعهد سازمانی و میزان نفوذ آنها بر تصمیمات مهم سازمان را جمع آوری كرد.
پس از تجزیه و تحلیل داده ها نتایج زیر بدست آمد: اول : همانگونه كه انتظار می رفت،مزایای مالی ناشی از این برنامه ها ، باعث رضایت بیشتر كاركنان از برنامه ها و و تعهد بیشتر آنها نسبت به سازمان شده است. دوم : كاركنانی كه اثر گذاری و نفوذ بیشتری در تصمیمات مهم شركت را گزارش داده اند، سطح بالاتری از تعهد سازمانی را نشان می دهند. علاوه بر این تعهد سازمانی كاركنان از طریق تعهد قوی مدیریت عالی به این برنامه ها و ارتباطات جامع و فراگیر مدیریت عالی با كاركنان در مورد این برنامه ها، تقویت می شود.
بطور كلی هم مزایای مالی فراهم شده و هم شیوه مدیریت عالی در ایجاد و اجرای چنین برنامه هایی در حدی كه نگرشهای مثبت كاركنان نسبت به سازمان بالا رود، مهم بوده است. در نتیجه بنظر می رسد كه برنامه مالكیت سهام كاركنان، ابزار موثری برای افزایش تعهد سازمانی در میان كاركنان ارایه می نماید، به هر صورت چنین برنامه ای زمانی خوب است كه در عمل اجرا شود نه اینكه نمایش بوده و فقط در حد حرف قرار گیرد. این برنامه ها باید تعهد واقعی مدیریت را نسبت به كاركنان انعكاس دهند، به طور كامل و واضح برای كاركنان بیان شوندو مزایای مالی قابل ملاحظه ای را برای كاركنان فراهم آورند.
ادامه مقاله به طور کامل در فایل اصلی موجود است.