موارد استفاده : منبع کمکی انجام پژوهش
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه داخلی جدید: دارد
پیشینه خارجی جدید: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 34 صفحه
شماره فایل 637
دیدگاه لذتی (هدونیك): تاریخچۀ این دیدگاه به قرن چهارم قبل از میلاد باز می گردد. برخی از فیلسوفان یونانی هدف از زندگی را تجربه لذت و به حداكثر رساندن آن می دانستند. از نظر آنان شادكامی كل لحظات لذت بخش زندگی افراد است. این دیدگاه از طریق افراد دیگر منجمله هابز و بنتهام پیروی گردیده است. هابز معتقد بود كه شادكامی دنبال كردن موفقیت آمیز امیال ذاتی انسان است. دی سد بر این باور بود كه دنبال کردن احساس لذت هدف نهایی زندگی است.
بتنهام نیز ادعا داشت كه برای ساختن یك جامعه خوب كوشش افراد برای به حداكثر رساندن لذت و علائق فردی مهم است. در واقع دیدگاه مسلط بین روان شناسان هدونیك آن است كه خوشبختی شامل شادكامی ذهنی و تجارب لذت بخش می باشد (رایان و دسی ، 2001). اكثر پژوهشگران در روانشناسی لذت گرایی جدید از مفهوم خوشبختی ذهنی به عنوان متغیر اصلی استفاده می كنند. این مفهوم شامل سه جزء یعنی خشنودی از زندگی- وجود خلق مثبت و فقدان خلق منفی می باشد كه غالبا تحت عنوان شادكامی نامیده می شود (داینر و لوكاس ، 1999).
دیدگاه ایدایمونیك: به رغم رواج دیدگاه هدونیك تعدادی از فلاسفه، صاحب نظران و علمای دینی چه در غرب و چه در شرق این موضوع را زیر سوال بردند كه شادكامی به خودی خود به عنوان ملاك اصلی خوشبختی باشد. از نظر آنها شادكامی واقعی یا تجلی فضیلت با انجام دادن اعمال ارزشمند حاصل می گردد. واترمن (1993) معتقد بود كه مفهوم ادایمونیك، خوشبختی و شادكامی را براساس خود واقعی یا "دایمون" آنها تعیین می كند. بر طبق نظر وی این نوع شادكامی موقعی به دست می آید كه فعالیت های زندگی افراد بیشترین همگرایی یا جور بودن را با ارزشهای عمیق داشته باشد و آنان نسبت به این ارزش ها متعهد گردند. تحت چنین شرایطی احساس نشاط و اطمینان به وجود می آید.
واترمن این حالت را به عنوان جلوه بیانگری فردی نامید و همبستگی بالایی بین آن و اندازه های خوشبختی و شادكامی بدست آورد. ریف و سینگر (2002) خوشبختی و شادكامی را دست یابی به لذت نمی دانند بلكه آن را به عنوان كوششی در جهت كمال در نظر می گیرند كه بیانگر تحقق توان بالقوه فرد است. آنان شواهدی ارائه نمودند كه نشان می دهد زندگی كردن به صورت ایدایمونیك كه حاكی از خوشبختی روانشناختی است بر سیستم های فیزیولوژی خاصی تاثیر می گذارد كه مربوط به كاركرد دستگاه ایمنی است و ارتقاء سلامتی را در پی دارد.
نظریه داینر و همكاران: بر طبق این نظریه، شادكامی ارزشیابی هایی است كه افراد از خود و زندگیشان به عمل می آورند. این ارزشیابی ها می تواند جنبه شناختی داشته باشد مانند قضاوت هایی كه در مورد خشنودی او از زندگی صورت می گیرد و یا جنبه عاطفی كه شامل خلق و هیجاناتی است كه در واكنش به رویدادهای زندگی ظاهر می شود.
ادامه مقاله به طور کامل در فایل اصلی موجود است.