موارد استفاده : منبع کمکی انجام پژوهش
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه داخلی جدید: دارد
پیشینه خارجی جدید: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 17 صفحه
شماره فایل 689
اصطلاح«طلاق»در نظام هاى حقوقى غربىدلالت دارد بر انحلال يك رابطه زناشويى رسمى و قانونى در زمانى كه هر دو طرف هنوزدر قيد حياتند و پس از وقوع آن مى توانند بار ديگر ازدواج كنند (كرامبى و همکاران، 1367). اين اصطلاح، با واژه هاى اختلال زناشويى، انحلال زناشويى، انفصال ياجدايى و متاركه ارتباط نزديكى دارد. طلاق معمولا پس از يك دوره اختلال يا بىسازمانىدر روابط زناشويى واقع مى شود، گرچه همواره چنين نيست ومثلا دو همسر كه داراى انتظارات بالاى لذت زناشويى هستند، ممكن است با رضايت كامل وبدون آنكه اختلالى در روابطشان به وجود آمده باشد، براى گريز از ازدواج در صدد طلاقبرآيند. انحلال زناشويى مفهوم وسيعى است كه طلاق تنها يكى از اسباب آن است. مرگ يكى از دوهمسر، متاركه و فسخ ازدواج، شكل هاى ديگر انحلال زناشويى اند.
انفصالبه معنى جدايى فيزيكىزن و شوهر از يكديگر، اغلب فاقد جنبه رسمى و قانونى است، اما در برخى كشورهاى غربىبه شكلى از انفصال قانونى برمى خوريم كه معمولا پيش از طلاق اتفاق مى افتد و آن ازاين قرار است كه دو همسر توافق مى كنند در اقامتگاه هاى مجزا به سر برند. متاركهنيز به معنى انحلالاجتماعى ازدواج، زمانى رخ مى دهد كه يكى از دو همسر، ديگرى را به مدتى طولانى ترككند و يا از وى دورى گزيند (کری ، 1997).
طلاق عاطفی
طلاق عاطفی، فاصله عاطفی مشخص و آشکار میان همسرانی است که هر دو ناپخته هستند، هر چند یکی از آنها ممکن است این ناپختگی را تأیید کند و دیگری با ابراز اعمال مسئولانه مفرط، چنین چیزی را انکار کند (گلدنبرگ و گلدنبرگ، 2008، ص416 ).
اگر چه به نظر می رسد که ازدواج شکل و محتوایی از صمیمیت دارد، اما طلاق عاطفی ممکن است در رابطه ای به وجود آید که در آن تفاوت های آشکار کمی وجود دارد و همسران به راحتی در کنار هم زندگی می کنند، اما در احساسات شخصی یک دیگر شریک نیستند. از سوی دیگر، طلاق عاطفی ، رابطه ای را توصیف می کند که در آن همسران در محیط های اجتماعی ، خوب و صمیمی به نظر می رسند، ولی در خلوت قادر به تحمل یک دیگر نیستند (تبریزی و همکاران،1385، ص111). بنابراین در طلاق عاطفی، زوجین فقط زیر یک سقف زندگی می کنند، در حالی که ارتباطات بین آنها کاملاً قطع شده یا بدون میل و رضایت است (محمدی،1383، ص111).
ادامه مقاله به طور کامل در فایل اصلی موجود است.