آرگیل (2007) محقق و مؤلفی کـه مـطالعات گـستردهای پیرامون نشاط و عوامل پیشآیند و پسآیند آن به سامان رسانده است، همانند سایر محققان از نشاط به عنوان یکی از هیجانات شاخص آدمی نام مـیبرد.
آرگیل (2007) محقق و مؤلفی کـه مـطالعات گـستردهای پیرامون نشاط و عوامل پیشآیند و پسآیند آن به سامان رسانده است، همانند سایر محققان از نشاط به عنوان یکی از هیجانات شاخص آدمی نام مـیبرد. بـه بـاور او افراد فاقد این هیجان، در دام اختلالات مختلف روانی و جـسمانی گـرفتار میشوند.
آرگیل مهمترین شاخصها و علائم هیجان نشاط را به شرح زیر بر میشمارد:
1. احساس لذت و خوشی؛
2. خوشبینی و امید مستمر؛
3. خواب آرام و رضایت بخش؛
4. احساس تندرستی؛
5. نـگرش مـثبت بـه خود و دیگران؛
6. احساس رشد شخصی؛
7. توانایی خندیدن از ته دل؛
8. رضایت از جذابیت خویش؛
9. رضایت از مـیزان توانایی خویش؛
10. احساس برانگیختگی هیجانی و انرژیک بودن؛
11. احساس کنترل برخویشتن و محیط زندگی و درسی؛
12. احساس مفید بودن؛
13. رضایت و خرسندی از زندگی و امید به دسـتیابی بـه اهداف؛
14. تـوانایی ایجاد شادی و خرسندی در دیگران؛
15. احساس غلبه خاطرات شیرین و رضایت بخش بر خـاطرات نـامطلوب و منفی؛
16. برخورداری از حس زیبایی پسندی و زیبایی دوستی؛
17. توانایی تمدد اعصاب، تمرکز ذهنی و تصمیمگیری متصلانه.
آرگـيل در باره معناي شادكامي مينويسد: گاهي گفته ميشود كه مفهوم شادكامي، مبهم و اسرارآميز است. اما واضح است كه بيشتر مردم به خوبي ميدانند شـادكامي چـيست.
در زمـينهيابيها كه از مردم در باره معناي شادكامي سؤال شده، پاسخ داده اند كه غـالباً شادكامي عبارت است از: بودن در حالت خوشحالي و سرور يا ديگر هيجانهاي مثبت، يا عبارت است از: راضي بودن از زندگي خود.
وي معتقد است كه مـردم اين اصـطلاح را كامـلاً درك ميكنند و نظر نسبتاً شفافي دارند مبني بر اين كه شادكامي به هـيجانات مثبت و رضايت از زندگي مربوط ميشود.
البته وي معتقد است كه علاوه بر اين دو جزء، يعني عواطف مثبت و رضايت، جزء سومي نـيز وجـود دارد كه عـبارت است از: فقدان افسردگي و اضطراب يا ديگر عواطف منفي. اين جزء در حقيقت به بـعد هـيجانها مربوط ميشود.
البته از آنجا كه هيجانهاي مثبت و منفي بر اساس تحقيقات، مستقل از يكديگر هستند، نميتوان آنها را در يك جـزء، قـرار داد.
بـررسيها نشان داده است كه وجود عواطف مثبت به معناي فقدان عواطف منفي نيست و وجـود عـواطف مـنفي نيز به معناي فقدان عواطف مثبت نميباشد.
اين يافته، ما را به اين نتيجهگيري رهنون ميسازد كه شـادكامي سـه قـسمت عمده دارد: رضايت، عواطف مثبت و عواطف منفي(پسندیده، 1390).