موارد استفاده : تحقیق و آموزش
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه داخلی جدید: دارد
پیشینه خارجی جدید: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 59 صفحه
شماره فایل : 41 mg
با توجه به اینکه تمرکز بحث بر روی کار نویسندگان منتخب بوده، در ادامه کار هر یک از طبقه بندی های چهار گانه مورد نظر تشریح می شود و سپس بر اساس شش معیار فوق، مورد ارزیابی قرار میگیرد. گونه شناسی فرهنگ سازمانی کامرون و کوئین گونه شناسی فرهنگ سازمانی کامرون و کوئین بر مبنای مدل چارچوب ارزش های رقابتی بنا نهاده شده است.
از این چارچوب، چهار نوع فرهنگ غالب به دست می آید (OCAT). فرهنگ مبنای تنظیم پرسشنامه ارزیابی فرهنگ سازمانی از آنجا که فرهنگ، ارزش های اصلی، مفروضات اساسی، تفسیرها و نگرش های موجود در یک سازمان را توصیف میکند. انتظار میرود که کلیه ویژگی های سازمان ها در این چهار نوع فرهنگ منعکس شود. شکل گیری و توسعه چارچوب ارزش های رقابتی منشأ شکل گیری چارچوب ارزش های رقابتی از تحقیقات انجام شده روی شاخص های اصلی اثربخشی سازمان ها (کمپل و همکارانش، 1974) آغاز شد.
این لیست شاخص ها توسط کوئین و روهرباخ (1983)، به منظور تعیین الگو یا دسته بندی آنها در چند مقوله، مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت، و دو بعد اصلی ظاهر شد که شاخص های مزبور را در چهار دسته سازماندهی می نمود. یک بعد، شاخص هایی از اثربخشی را که بر انعطاف پذیری تأکید داشتند، از شاخص هایی که بر ثبات تأکید داشتند متمایز میساخت. بدین معنا که برخی از سازمان ها اگر پویا و انطباق پذیر باشند (مثل میکروسافت و نایک)، به نظر اثربخش می رسند، در حالی که برخی دیگر از سازمان ها اگر قابل پیش بینی و ثابت باشند.
(مثل اکثر دانشگاه ها و نمایندگی های دولت) به نظر اثربخش می آیند. این بعد، پیوستاری را تشکیل می دهد که در یک سوی آن سازمان های منعطف و در سوی دیگر آن سازمان های باثبات قرار می گیرند. بعد دوم شاخص هایی از اثربخشی را که بر جهت گیری درونی و انسجام تأکید داشتند، از شاخص هایی که بر جهت گیری های بیرونی و تمایز تأکید می ورزیدند، متمایز می ساخت. به طور مثال برخی از سازمان ها به دلیل برخوردارى از ویژگی هماهنگی های درونی بالا (مثل IBM هولت - پک کارد) سازمان های اثربخشی تلقی می شوند، در حالی که برخی از سازمان ها به دلیل آنکه بر تعامل و یا رقابت با سازمان های بیرون از مرزهای خود تمرکز می کنند (مثل تویوتا و هوندا)، اثربخش محسوب می شوند.
این بعد نیز پیوستاری را تشکیل می دهد که در یک سر طیف آن سازمان های به هم پیوسته، هماهنگ و هم صدا قرار دارد و در سر دیگر آن، سازمان های مستقل و مجزا از هم. از تقاطع این دو پیوستار چهار ربع شکل میگیرد که هر یک نمایانگر مجموعه ای متمایز از شاخص های اثربخشی است. این شاخص ها، ارزش های پایه ای را که سازمان ها بر آن اساس مورد قضاوت قرار می گیرند، تعریف می کند.
ادامه مقاله به طور کامل در فایل اصلی موجود است.