آموزش ابراز وجود روشی است برای رفع اضطراب هایی كه از روابط متقابل اجتماعی ناشی شده‌اند

برای دسترسی به فایل ورد WORD این مقاله ، بعد از پرداخت حق اشتراک فایل شماره 7 را دانلود کنید.

 آموزش ابراز وجود روشی است برای رفع اضطراب هایی كه از روابط متقابل اجتماعی ناشی شده‌اند. افرادی كه به علت عدم مهارت های مهم بین فردی و اجتماعی نمی‌توانند احساسات و خواسته‌ های خویش را بیان كنند و یا از عهده رد تقاضاهای نامعقول دیگران بر نمی‌آیند و غالبا از جانب افراد دیگر مورد سوء ‌استفاده قرار می‌گیرند، احساس احترام به خود و یا عزت نفس را از دست می‌دهندو معمولا احساس می‌كنند كنترلی بر وقایع زندگی خویش ندارند. این افراد از رویارویی با مسائل مختلف زندگی اجتناب می‌نمایند.خشنودی انسان در زندگی تا حدودی به ارضای نیازهایی وابسته است كه محصول ارتباط با دیگران هستند. (همچون دوستی، عشق، تقدیر، پیشرفت، احترام، اعتماد و عزت نفس)، به دلیل اینكه ارضای بسیاری از نیازهای اساسی انسان مستقیم یا غیر مستقیم به دیگران بستگی دارد لذا توانایی شخص برای واكنش متقابل اثربخش با افراد دیگر بسیار مهم است.

افرادی كه فاقد مهارت های لازم هستند اغلب در ارضای نیازهای اساسی خویش با شكست روبرو می‌شوند. به عنوان مثال دانش آموزی كه نمی‌تواند سوالی را كه در نظرش كم اهمیت جلوه می‌كند از معلم بپرسد ممكن است هرگز نتواند به تقویتی كه از طرف معلم در زمینه طرح سؤالات جالب ارائه می‌شود. دست یابد و یا مردی كه نمی‌تواند تقاضاهای شغلی و یا آرزوهایش را به مافوق خودش بگوید ممكن است زندگی را بدون توفیقات شغلی سپری كند.آموزش ابراز وجود به افراد كمك می‌كند تا مهارت هایی را در زمینه ابراز حقوقشان كسب كنند، بدون اینكه به دیگران آسیبی وارد نمایند. به افراد آموزش می‌دهند تا باور كنند كه می‌توانند در اهدافشان پیشرفت نمایند و می‌توانند احساسات درونی‌شان را بدون ترس از استهزاء ، از دست دادن احترام یا حتی از دست دادن محبت ابراز كنند.نظریه آموزش ابراز وجود تا حدود زیادی بر پایه اصول شرطی شدن و یادگیری استوار شده است. بسیاری از طرفداران این نظریه چنین فرض می‌كنند كه اگر افراد انسانی مجموعه‌ای از مهارت ها را فراگیرند، می‌توانند نیازهای اساسی خودشان را ارضاء نمایند. به عبارتی دیگر از طریق فراگیری مهارتها، شخص قادر می‌شود اهدافی را رشد دهد كه چنین اهدافی راه رسیدن به ارضای نیازها را ممكن می‌سازد. بنابراین مشكل بسیاری از افراد آن نیست كه فاقد اهدافی در زندگیشان می‌باشند، بلكه آنها نمی‌دانند چگونه باید به اهدافشان برسند.(فقیرپور،1377).

نظریه آموزش ابراز وجود نخستین بار توسط آندریو سالتر (1949) مطرح شد.او از افكار پاولف درباره برانگیختگی و بازداری تاثیر پذیرفته بود. سالتر عقیده داشت كه بعضی از افراد بیشتر متمایل به عمل مداری بوده و مقدار زیادی حالت برانگیختگی دارند. افراد دیگر بیشتر به حالت نوروتیك متمایلند، یعنی حالت بازداری در آنها بیشتر است. طبق نظر سالتر نقش درمانگر آن است كه افراد را به سوی عمل مداری سوق دهد. او بیمارانش را تشویق می‌كرد احساساتشان را به طور آزادنه‌ای نشان دهند تا مقدار زیادی حالت برانگیختگی در آنها به وجود آید. منظور سالتر از برانگیختگی زیاد، حالتی است كه در آن افراد می‌توانند تمام توان های خود را چه از نظر شناختی و چه از نظر عاطفی به فعلیت برسانند. چنین حالتی اشتیاق‌آور و لذت‌بخش است. او اشاره كرده است كه بسیاری از افراد از عادت به حالت بازداری رنج می‌برند. آنها می‌توانند این حالت را از طریق تمرین هیجانی رفع كنند و حالت برانگیختگی ایجاد نمایند. نهایتا” حالات برانگیختگی و بازداری متعادل می‌شوند.

به نظر سالتر تغییراتی كه بدین طریق در رفتار ایجاد می‌شود منجر‌به تغییر بیولوژیكی مغز می‌شود و شخصیت تازه‌ای را پدید می‌آورد، شخصیتی كه می‌تواند با سرعت تصمیماتی را اتخاذ نموده، از مسئولیت‌ ها لذت ببرد، بدون‌ اینكه از اضطراب به ستوه آید(فقیرپور،1377). ولپی و لازاروس از افراد دیگری هستند كه در رشد نظریه ابزار وجود نقش عمده‌ای دارند. آنها تعدادی از روش های آموزش ابزار وجود را به منظور كمك به افراد در جهت به‌دست آوردن كنترل وقایع زندگی مطرح كرده‌اند. ولی نقش بازی‌كردن را به منظور كاهش اضطراب مطرح می كند. با استفاده از این‌روش بیمار یاد می‌گیرد با موقعیت‌های اضطراب‌زا به طور موفقیت‌آمیزی رو به رو شود. موقعیت‌ هایی كه ممكن است در بیمار ایجاد اضطراب كند درجه‌ بندی می‌شوند، سپس بیمار تشویق می‌شود تا با هر حالت عاطفی (خشم، محبت و…) كه اضطراب را منع می‌كند پاسخ دهد. با تكرار این تمرینات بیمار یاد می‌گیرد تا با موقعیت‌ های اضطراب‌زا با موفقیت برخورد نماید.لازاروس عقیده دارد افراد برای رشد دادن یك حالت آزادی هیجانی یاد بگیرند هیجاناتشان را ارائه كنند. او بیمارانش را آموزش می‌داد برای گرفتن حقوقشان فعالیت كنند. آموزش ها عبارت بودند از كمك به افراد برای درك حق قانونی خویش، چگونگی تلاش برای رسیدن به آنها و جلوگیری از پایمال شدنشان (فقیرپور،1377).

تعریف ابراز وجود اگرچه متخصصان اکثراًازاین مهارت استفاده می کنند؛اما این مهارت برای برخی ازآنها اهمیت دارد.مور و هارجی (1987)در بررسی مهارت های ضروری برای پزشکان دارو خانه ها ، متوجه شدند که این افراد معتقدبودند مهارت مذکور دربرخورد با سایر متخصصان و همکاران اهمیت بیشتری پیدا می کند و نیز می گفتند استفاده از این مهارت در عمل کاردشواری است.به همین شکل شواهدی وجود دارند که نشان می دهند استفاده از ابراز وجود برای مددکاران اجتماعی هم کار دشواری است (پاردک ودیگران ،1991به نقل از فیروزبخت وبیگی ،1390). پوریت 1984،مک کارتن وهارجی، 1990عنوان کردند که پرستاران هم دراین موردمشکلاتی دارند(فیروزبخت وبیگی ،1390). مکینتایر ودیگران (1984)علت این امرراارزشهایی می دانندکه به حرفه پرستاری نسبت داده شده اند.چون افرادازپرستاران انتظاردارندکه((قبل از هر چیز به فکر دیگران باشند (حتی وقتی خسته یا ناراحت هستند)فروتن باشند، همیشه به حرفهای دیگران گوش دهندودیگران را درک کنند واهل مجادله وشکایت نباشند)).

مکینتایر ودیگران بابررسی رفتار 26پرستار دریافتند آنها در مقایسه با سایر متخصصان جسارت کمتری دارند(سلطه پذیرند).ولی این پرستاران پس از گذراندن برنامه آموزش ابراز وجود ،ازاین لحاظ پیشرفت چشمگیری کردند وپس از گذشت دو ماه کماکان این مهارت را حفظ کردند. پس ابراز وجود یک از جنبه های قابل اصلاح ارتباط میان فردی است .این مهارت ما را در برخورد با همکاران ،مافوق وزیر دستان بسیار یاری می کند .همچنین در تعامل متخصصان ،بخصوص وقتی از لحاظ قدرت و پایگاه با هم تفاوت دارند (مثلاًپرستاران وپزشکان )بسیار مهم است .ضمنناً ابراز وجود در تعاملات متخصصان و مراجعان نیز نقش مفیدی دارد.تعاریف مختلفی از جرات مندی به عمل آمده است.برای مثال:رفتار جرات مندانه عبارت است ازبیان مناسب هر احساسی غیر از اضطراب.رفتار جرات مندانه یک رفتار فردی است که شامل ابزار صادقانه ونسبتا صریح افکار واحساسات است به نحوی که ازنظر اجتماعی نامناسب بوده واحساسات وآسایش دیگران نیز درآن مد نظرباشد.به طور کلی جرات مندی رامی توان توانایی ابراز صادقانه نظرات،احساسات ونگرش ها بدون اضطراب دانست.جرات مندی همچنین شامل دفاع فرد از حقوق خود،به شکلی که حقوق دیگران پایمال نشود، می باشد (موتابی،1391).

 

در تعاریف اولیه ابراز وجود ،تقریباً تمام مهارت های تعاملی درج شده است .یرای مثال لازاروس (1971)ابراز وجود را داری چهار مولفه می داند: 1-رد تقاضا 2-جلب محبت دیگران و مطرح کردن در خواستهای خود 3-ابراز احساسات مثبت و منفی 4-شروع ،ادامه وخاتمه دادن گفتگوها . کوک ولاورنس (1987)عنوان نموده است که درموردابرازوجودتعاریف زیادی مطرح شده است اما دردو کتاب می توانیم شاهدتعاریف مفیدی از این مهارت باشیم.مثلا"جاکوبوسکی ولنج (1976)مهارت ابراز وجود را این گونه تعریف می کنند: ابراز وجودشامل گرفتن حق خودوابرازافکار ،احساسات و اعتقادات خویش به نحوی مناسب،مستقیم وصادقانه است؛ به نحوی که حقوق دیگران رازیرپا نگذاریم.آلبرتی وامونز (1982) نیز ابراز وجود را این طور تعریف می کنند:رفتاری که شخص را قادر می سازد به نفع خودش عمل کند، بدون هرگونه اضطرابی روی پاهای خودش بایستد ،احساسات واقعی خود را صادقانه ابراز کند ،و بدون بی توجهی به حقوق دیگران حق خود را بگیرد (هارجی وهمکاران، 1994).ابراز وجود متشکل ازهفت دسته پاسخ است.سه دسته از آنهاپاسخ های منفی هستند :ابراز عقاید نامعمول یا متفاوت، تقاضای تغییر رفتار از دیگران ورد درخواستهای نامعقول آنها.چهار پاسخ دیگر مثبت هستند :قبول کاستی های خود ،رد بدل کردن تعاریف ، شروع و ادمه تعاملات و ابراز احساسات مثبت . اما اکثر پژوهشها و آموزشها درباره جنبه های منفی یا تعارض آمیز این مهارت بوده اند ؛چون مردم اکثراً در همین مورد مشکل دارند(فیروزبخت وبیگی ،1390).

سبک های پاسخ دهی برای درک کامل مفهوم ابرازوجود ،ابتدا باید بین آن وسایر سبک های پاسخ دهی تمایز بگذاریم .آلبرتی وامونز (1977)بین سه سبک پاسخ تمایز می گذارند.این سه سبک عبارتنداز:عدم ابراز وجود،ابرازوجود و پرخاشگری . عدم ابراز وجود(سلطه پذیر):یعنی درنظر گرفتن خوداتخاذ سبکی انفعالی؛به نحوی که دیگران افکار ،احساسات وحقوق مارا به راحتی نادیده بگیرند.اشخاصی که این سبک خالصانه رادارنداشخاصی مردد،درظاهرآرام درواقع بی قرارند که از مسایل فرارمی کنند و بدون توجه به احساسات خود، با دیگران موافقت می ورزند. ابراز وجود یعنی ملاحظة حقوق دیگران و در عین حال گرفتن حق خود ، ویژگی های این سبک عبارتند از :دادن پاسخ های خود انگیخته با لحنی دوستانه اما قاطع ، نگاه کردن به دیگران ،ذکر مسایل مهم ، ابراز احساسات و عقاید خود ، بهادادن به خود و نر نجاندن خود و دیگران . در این سبک هدف شخص ، رعایت عدالت برای تمامی طرفهای رابط است.

پرخاشگری یعنی تهدید کردن دیگران یا نادیده گرفتن حقوق دیگران. ویژ گیهای این سبک عبارتند از ک صحبت کردن پیش از اتمام یافتن صحبتهای دیگران ، بلند بلند و تهاجمی حرف زدن ،خیره شدن به طرف مقابل کنایه زدن(اتهام زدن وسرزنش وتحقیر کردن)، ابرازخشن و شدید احساسات و عقاید بالاتر دانستن خود ، و رنجاندن دیگران برای جلوگیری از رنجش خود هدف افراد پرخاشگر ؛ بردن رعایت حقوق دیگران است .در اکثریت کتب نوشته شده در زمینه ابراز وجود، بین این سه سبک پاسخدهی تمایز گذارده می شود.باس وپری(1992)پرسشنامه ای تحت عنوان پرسشنامه پرخاشگری تهیه کرده اند که حاوی چهار عامل (تقسیمات فرعی) پرخاشگری است .اما در این بخش علاوه بر توضیح این چهار عامل ؛ در مورد آنها مثالهایی هم می زنیم .

 

-پرخاشگری جسمانی .«وقتی به اندازه کافی تحریک شوم ممکن است طرف مقابل را کتک بزنم». 2-پرخاشگری کلامی .«وقتی با نظر دوستانم مخالفم ؛خیلی رک مخالفتم را به آنها می گویم ».«وقتی از دست دیگران ناراحت می شوم؛ نظرم را راجع به آنها می گویم ». 3- عصبانیت «گاهی احساس می کنم مثل یک بشکه باروت آماده انفجارم ». 4- خصوصیت «گاهی غرق حسادت می شوم ».«وقتی دیگران برخورد خوبی با من دارند ؛ به خود می¬گویم او از من چه می خواهد».

هریک ازاین عناصر جنبه ای ازپرخاشگری هستند:پاسخ های جسمانی و کلامی معرف مولفه های ابزاری یا رفتاری هستند،عصبانیت هم معرف جنبه هیجانی یا عاطفی پرخاشگری و خصوصیت نیز معرف عنصر شناختی آن است . فلپس و آستین (1975)درکتاب زن قاطع عنوان کردندکه بین عصبانیت بارزو مستقیم و عصبانیت منفعلانه و غیر مستقیم باید تفاوت قایل شد(آلبرتی وامونز ،1977).دل گرکو (1983)می گوید با ترکیب این دو نوع پرخاشگری با ابراز وجودو عدم ابراز وجودپرخاشگری منفعلانه یا غیرمستقیم شامل رفتارهای زیر است :اخم کردن، باج گیری هیجانی (مثلاً توسل به گریه ) وجمع کردن لبها و توسل به فریبهای ظریف(فیروزبخت وبیگی ،1390).

 

ویژگی سبک های ارتباطی

ویژگی سبك ارتباطی سلطه پذیر : -به حقوق فردی خود بی توجه هستند. -احساسات ،افكار وعقاید خود رابیان نمی كنند واگر بخواهند بیان كنند آنقدر مودبانه و غیر جدی مطرح می كنند كه جدی تلقی نمی شود. -به دیگران اجازه می دهند به حریم خصوصی آنان تجاوز نمایند وبرای آنها تصمیم بگیرند. -به دیگران اجازه می دهند به راحتی حقوق واحساسات آنها را نادیده گرفته وزیر پا بگذارند. -به ظاهر افراد متواضع ،صبور از خود گذشته ومهربان قلمداد می شوند ، امادر باطن ازاین كه توسط دیگران موردسوء استفاده قرار می گیرند وحقوقشان پایمال گردد،ناراحت هستند. -احساس درماندگی ،ناتوانی وباز داری می كنند. -قادر به پذیرش مسئولیت نیستند. -نیاز ها وخواسته های دیگران رابر خواسته های خود اولویت می دهند. -اعتماد به نفس پایینی دارند. -تن صدای پایین ،عدم تماس چشمی ،من ومن كردن وشانه بالا انداختن به هنگام صحبت .

 

 

ویژگی های سبك ارتباطی پرخاشگرانه:

-خودخواهی وبی توجهی به حقوق دیگران -رنجاندن دیگران برای جلو گیری از رنجش خود -برچسب زدن به دیگران -صحبت كردن باصدای بلند وتند -طعنه یا نیش زدن به دیگران -تهدید كردن و تحقیر دیگران -استفاده فراوان از عبارات ارزش گذارانه (باید حتما"، بایستی و.....)

 

 

ویژگی سبك ارتباطی جرات مندانه :

-آگاهی كامل از حقوق فردی وجمعی خود -داشتن نگرش مثبت و سازنده نسبت به خود ودیگران -احترام گذاشتن به حقوق خود ودیگران -به رسمیت شناختن واهمیت دادن به افكار ،عقاید واحساسات خود ودیگران -ابرازاحساسات ،عقاید وافكارخودبه طور مناسب ،مستقیم ،صادقانه وبدون بی احترامی به حقوق دیگران -پذیرش مسئولیت اعمال وتصمیم های خود -عمل مدار بودن وعمل كردن براساس انتخاب های خود -برخورداری از اعتماد به نفس بالا وخود پنداره ی مثبت -متكی نبودن به دیگران ،ضمن پاسخ دهی به حمایت های دیگران -تن صدای محكم واستوار -ذكر مسائل مهم وضروری وپرهیز از حاشیه روی افراطی -تماس چشمی مستقیم در هنگام صحبت وداشتن بدنی راست، متعادل وراحت -استفاده ازعباراتی كه نشان دهنده همكاری بادیگران است مثل :نظر شما در این مورد چیست ؟ -عدم استفاده از كلمات مطلق مانند :باید، حتما" ،الزاما"(امامی نایینی ، 1389).

 

 

پیش‌فرض های بنیادی درمان مبتنی بر آموزش ابراز وجود

در سالهای اخیر شیوه‌های متفاوتی از آموزش ابراز وجود مطرح شده است. بررسی همه این روش‌ها از حوصله این بحث خارج است. به نظر می‌رسد كه همه این فنون بر سه فرض اساسی استوار باشند. 1- مهارت ها اولین و مهمترین پیش‌ فرض آن است كه شخص باید یاد بگیرد او می‌تواند رویدادهای محیطش را كنترل كند. همچنان كه اشاره شد افرادی كه احساس می‌كنند كنترلی بر وقایع مختلف زندگی خویش ندارند به تدریج به سوی درماندگی سوق پیدا می‌كنند و نهایتا تلاش هایشان در جهت رسیدن به اهداف زندگی كاهش می‌یابد. بهترین روش برای به وجود آوردن احساس كنترل و رهایی از درماندگی عبارت است از یاد گرفتن مهارت هایی برای رویارویی با موقعیت‌ های روزانه محیطی مورد نیاز. فراگیری این مهارتها نه تنها تقویت لازم را برای ایجاد رفتار سازگارانه فراهم می‌كند، بلكه این عقیده را در شخص به وجود می‌آورد كه وقایع قابل كنترل‌اند (فقیرپور،1377).

- مفهوم خود دومین پیش‌فرض آن است كه باید مفهوم خود شخص تغییر كند. مطالعاتی كه درباره افراد با ابراز وجود بالا و افراد با ابزار وجود پایین انجام گرفته، نشان داده است افرادی كه ابزار وجود پایینی دارند مفهوم خود ضعیفی می‌باشند. اگر چه یادگیری مهارتهای اجتماعی به دلیل تقویتی كه به همراه دارند می‌تواند به تغییر مفهوم خود كمك كند اما بر اساس استدلال بسیاری از نظریه پردازان این تغییر ممكن است به كندی صورت گیرد. به عنوان مثال اگر بپذیریم كه مفهوم خود مبتنی بر مجموعه‌ای از موقعیت‌ ها و شكست‌ هاست، در این صورت تعداد كمی از موقعیت‌ ها (در جریان مهارت آموزی) در مقایسه با یك عمر احساس شكست در طول زندگی ممكن است تغییرات اندكی را در مفهوم خود ایجاد كند. بدین منظور، تكنیك‌های آموزش ابراز وجود اغلب برای به وجود آوردن تغییرات سریعتر در مفهوم خود طرح‌ریزی می‌شوند. یك تكنیك عبارت است از دادن اطلاعات مثبت به افراد درباره اینكه مفهوم خود مثبت پیامدهای مناسبی به همراه دارد.

مثلا به شخص گفته می‌شود كه اگر مفهوم خود مثبتی داشته باشد، قدرت فكری و حالت كمال و شایستگی‌اش در زندگی فزونی می‌یابد از آنجا كه تعدادی از افراد با ابراز وجود پایین افكار منفی مداومی درباره خودشان دارند، در برنامه آموزش ابراز وجود چندین روش جهت توقف این افكار منفی به وجود آمده است.یك روش آن است كه هر وقت فكر منفی به وجود می‌آید شخص به طور ساده‌ای بگوید: ایست. روش دیگر عبارت است از اینكه شخص به جای سخنان منفی درباره خود، سخنان مثبتی را جایگزین نماید. مثلا او تشویق می‌شود به اینكه بگوید: «من می‌توانم آن كار را انجام دهم» ، « من می‌توانم موفق شوم» ، « من قادرم به خوبی در جمع ظاهر شوم» و جملاتی از این قبیل. سومین پیش‌فرضی كه طرفداران آموزش ابراز وجود مطرح می‌كنند عبارت است از اینكه وقتی ناتوانی در كنترل وقایع محیطی وجود داشته باشد، وجود آسیب‌ ها (همچون اضطراب، افسردگی و كمرویی وحقارت) اغلب طبیعی و قابل پیش‌بینی است.

بسیاری از طرفداران این نظریه مفاهیمی مطرح می‌كنند كه مشابه مفاهیم سلیگمن درباره درماندگی آموخته شده است. آنها نداشتن ابراز وجود را كم و بیش معادل درمانده شده می‌دانند. نتیجتاً آموزش ابراز وجود به طرف یاد دادن مهارت هایی سوق داده می‌شود كه افراد را در كترل وقایع زندگیشان یاری رساند. به افرادی كه از آسیب های مخصوصی (همچون كمرویی) رنج می‌برند آموزش داده می‌شود تا بتوانند نیازهای مخصوص خویش را ارضا نمایند و بدین وسیله نشانه‌ های آسیب‌شناسی در آنها برطرف می‌شود (فقیرپور،1377).

 

-شخصیت طرفداران آموزش ابراز وجود عقیده دارند كه آموزش ابراز وجود، یك شخصیت همراه با ابراز وجود را می‌پروراند. به عبارت دیگر آموزش مهارت های مخصوص تغییرات كلی در الگوهای تفكر و عمل ایجاد می‌كند. اینكه واقعا این تغیرات چگونه تولید می‌شوند به درستی روشن نیست. چنین فرض می‌شود كه شخص از آموزش ها اصول معین و گرایش های پاسخ‌دهی مشخصی را انتزاع می‌كند و آنها را به موقعیت‌ های جدید نیز تعمیم می‌دهد. همچنین فرض بر آن است كه وقتی یك مفهوم خود مثبت پدید می‌آید، شخص رفتارهایی را از خود نشان می‌دهد كه با آن مفهوم خود متناسب باشد به طور كلی داشتن این عقیده كه یك واقعه قابل كنترل است تا حدودی برای ایجاد رفتار مناسب كافی است، بنابراین ضرورتی ندارد همه مهارت های لازم به شخص آموزش داده شوند.درآموزش ابراز وجود شیوه ی واحدی وجود ندارد و شیوه‌ های عملی گوناگونی برای آن موجود می‌باشد این روش ها نه تنها باید مهارت هایی را به منظور رویارویی با موقعیت های روزانه زندگی آموزش دهند، بلكه باید به افراد كمك كنند تا نگرش ایشان را نسبت به خویشتن تغییر بدهند. به خصوص آموزش ها باید افراد را متقاعد كند كه اگر آنها حقوق و خواسته‌هایشان را به طریقی مثبت مطرح كنند رفتارشان بهتر خواهد شد (فقیرپور،1377).

 

 

كاربردها و فواید آموزش ابراز وجود

آموزش ابراز وجود می‌تواند در كارهای بالینی و مشاوره‌ای كاربردهای فراوانی داشته باشد. همچنین آگاهی از تاثیرات آن، در اصلاح شیوه‌ های تربیتی خانواده‌ ها و نحوه عملكرد دست‌ اندركاران تعلیم و تربیت نقش اساسی دارد. شاید بیشترین كاربرد این روش برای مراجعانی باشد كه در ارتباط و روابط اجتماعی خویش احساس عدم كفایت شخصی می‌كنند. چنین افرادی قادر به دفاع از حقوق خود، بیان افكار و احساسات، ابراز شخصیت، صحبت كردن در جمع، رد كردن منطقی تقاضاهای غیر منطقی دیگران و به طور كلی برقراری ارتباط مثبت نیستند. نوع بسیار معمول و متداول مراجعانی كه نیاز مبرمی به آموزش ابراز وجود دارند كسانی هستند كه تربیت اولیه شان تاكید بیش از اندازه‌ای بر وظایف و الزامات اجتماعی گذاشته است و این احساس را در آنها به وجود آورده كه حقوق دیگران بسیار مهم‌تر از حقوق آنان است. این‌گونه افراد به دلیل اهمیت فوق‌العاده‌ای كه برای رعایت حقوق دیگران قائل می‌شوند، حقوق خودشان را نادیده می‌گیرند و قادر به ابراز خواسته‌ هایشان نمی‌باشند.

این رفتارها ممكن است به طور ناخواسته در مدارس نیز تقویت شوند و معلمان وجود چنین حالات را نشانه‌ای بر ادب، نظم و یا وقار دانش‌آموز تلقی كنند و ناآگاهانه آنها رادرجهت تثبیت الگوهای رفتاری معیوب پیش ببرند. تقویت چنین الگوهایی نهایتا" منجر به كمرویی و گوشه‌گیری و احتمالا"افسردگی می‌شود.معمولا افرادی از روش های آموزش ابراز وجود سود می‌برند كه مایلند در روابط اجتماعی، احساس اضطراب و محرومیت و بازداری را از بین ببرند. هدف اصلی این آموزش ها در اكثر موارد كمك به مراجعان در ابراز حالت ها، تمایلات و افكاری است كه قبلا "امكان ابراز آنها وجود نداشت. البته این آموزشها علاوه بر موارد فوق در مورد افراد دیگری نیز اثربخش می‌باشند. افرادی كه نه تنها قادرند عواطف خویش را به راحتی ابراز كنند بلكه حتی پرخاشگر هم هستند و دائما" در حال فحاشی، شكستن اشیا، انتقاد ودعوا با دیگرانند و نمی‌توانند خشم و عصبانیت خویش را كنترل كنند.

آموزش‌ها به آنها یاد می‌دهد كه چگونه ابراز وجود نمایند تا جنبه‌ مثبت و خلاق داشته باشند و متناسب با معیارهای اجتماعی رفتار كنند. عده‌ای از طرفداران آموزش ابراز وجود عقیده دارند كه یادگیری ابراز وجود علاوه بر اینكه به آموزش بینندگان كمك می‌كند تا در موقعیت‌ هایی كه قبلا" شكست خورده اند موفقیت هایی را كسب كنند، فواید دیگری نیز دارد. یكی از این فواید عبارت است از شادكامی بیشتر و سلامت روانی بهتر، این اثر اشاره دارد به نظر سلیگمن كه عقیده داشت وقتی شخص وقایعی را كه غیر قابل كنترل تصور می‌شدند تحت كنترل در می‌آورد، نشانه‌ های مرضی و حالاتی همچون افسردگی و اضطراب كاهش می‌یابند، روشن است كه اگر شخصی شایسته و خوب رفتار كند، احساس شادكامی می كند.

همچنین اشاره شده است كه برخی از نشانه‌ های دیگر ممكن است به وسیله آموزش ابراز وجود برطرف شوند. نشانه‌ هایی همچون كمرویی، احساس تنهایی و وابستگی ،مثلا” ممكن است احساس تنهایی بدان دلیل به وجود آید كه یك شخص یا نتوانسته است دوستانی برای خود پیدا كند و یا نمی تواند به طور صادقانه و دوستانه با دیگران رفتار كند. یك ویژگی متداول در میان افراد تنها آن است كه آنها در خودشان می‌مانند، آنها در اینكه چرا به یك مهمانی نمی‌روند یا در یك شام و نوشیدن چای با دیگران شركت نمی‌كنند، عذر می‌خواهند. شخص تنها، اغلب احساس می‌كند كه دیگران او را دوست ندارند، بنابراین او از بسیاری از موقعیت‌ ها ی اجتماعی كه ممكن است فرصت هایی را برای ایجاد دوستی ها فراهم كند، اجتناب می‌كند. گاهی اوقات شخص تنها از صحبت كردن با افراد دیگر خودداری می‌نماید زیرا می‌ترسد كه با سخنانش آنها را برنجاند و یا احساسات ناخوشایندی در آن ها به وجود آورد.

 

از آنجا كه چنین شخصی ازابراز رفتارهای دوستانه نسبت به دیگران عاجز است در نتیجه افراد دیگر نیز از او دوری می‌كنند و شخص تنها تاییدی بر این نظرش به دست می‌آورد كه دیگران او را دوست ندارندوبدین ترتیب دوره(سیكل) عملكرد بدوخوب مغلوبی ادامه می‌یابد.چنین فرض می‌شود كه در جریان آموزش ابراز وجود فرد برخی از اصول انتزاعی را فرا می‌گیرد. اصولی كه بر ادراك او از جهان خود اثر می‌گذارد.افراد با ابراز وجود وجود پایین عموما" نگران آن هستند كه مورد تنفر و انزجار دیگران باشند و آموزش ابراز وجود مفهوم خود این افراد را تغییر می‌دهد و به آنها یاد می‌دهد، كه اگر ابراز وجود كنند دیگران از آنها متنفر نخواهند شد. به عنوان مثال زمانی كه شخصی از طریق ابراز وجود رفتار مناسبی نشان می‌دهد، احساس می‌كند كه می‌تواند وقایع محیطی را كنترل كند. نتیجتا" مفهوم خود او به مثبت تغییر می‌یابد. همچنین او به تدریج متوجه می‌شود كه افراد دیگر برای ابراز وجود كردن از او متنفر نیستند. در واقع آموزش اغلب بدین منظور طراحی می‌شود كه به شخص نشان دهد تلاش برای رسیدن به حقوق خویش اغلب موجب احترام و عزت می‌باشد نه موجب انزجار و تنفر دیگران.

افرادی كه مفهوم خود ضعیفی دارند اغلب تصور می‌كنند كه تلاش هایشان منتهی به شكست است. یكی از پیامدهای تصور شكست، استهزاء و مسخره شدن است. آموزش ابراز وجود شخص را در موقعیتی قرار می‌دهد كه او می‌فهمد ابراز وجود كردن مساوی شكست نیست بلكه بی‌جرأتی معادل شكست می‌باشد.یادگیری اصول ابراز وجود چگونه به شخص تنها یا كمرو كمك می‌كند؟ چنین فرض می‌شود كه افراد تنها، كمرو و خجالتی از ابراز وجود پایینی برخوردارند. این افراد با مفهوم خود ضعیف از مورد تنفر بودن بیم دارند. به نظر می‌رسد آموزش ابراز وجود به این افراد كمك می‌كند تا مفهوم خود مثبتی به دست آورند و در نتیجه احساس ارزش و مهم بودن كنند و دیگر اشتغال ذهنی در رابطه با ترس از مورد تنفر واقع شدن، نداشته باشند. شخص كه احساس ارزش خویش را از دست می‌دهد نمی‌تواند به راحتی بپذیرد كه دیگران او را دوست دارند. بنابراین یك احساس خود ارزشی در اولین قدم لازم است.

همچنین لازم است فرد دست به رفتارهایی بزند كه خواسته‌ ها و مقاصدش برای دیگران معلوم شود. مثلا اگر می‌خواهد برای دیدن فیلمی برود یا تنها باشد و یا می‌خواهد صدای نوار موسیقی پایین باشد، بهتر است دیگران را از چنین خواسته‌هایی مطلع گرداند. ممكن است دیگران كاملا تقاضاهایشان را بپذیرند و یا برای رسیدن به توافق با یكدیگر بحث كنند. افراد تنها اغلب این تصور نادرست را دارند كه اگر خواسته‌ ها و امیال خویش را نشان دهند دیگران ناراحت خواهند شد. واقعیت چیز دیگری است قصور در شناساندن امیال شخصی اغلب دیگران را دلخور و ناراحت می‌كند. برای بسیاری از افراد هیچ چیز ناكام‌كننده‌تر و آزاردهنده‌تر از آن نیست كه بخواهند با كسی هم صحبت شوند كه امیال و آرزوهایش را ابراز نمی‌كند و یا عقیده و نظری ارائه نمی‌نماید.به طور كلی آموزش ابراز وجود به افراد كمك می‌كند تا مفهوم خود مثبتی را رشد دهند، عزت نفسشان افزایش یابد و بتوانند امیال و خواسته‌های منطقی شان را ابراز نمایند و برای رفتارهایشان پیامدهای مناسبی دریافت كنند. (فقیرپور،1377).مهارت ابرازوجود به فرا خور موقعیت ما چند هدف را برآورده می سازد کلاً استفادة ماهرانه از ابزار وجود به ما کمک می کند تا:

 

-جلوی پایمال شدن حقوق مان را بگیریم -تقاضاهای نامعقول دیگران را رد کنیم -بتوانیم از دیگران در خواسته های معقولی کنیم -با مخالفتهای نامعقول دیگران ، برخورد درست و موثری کنیم - حقوق دیگران را به رسمیت بشناسیم - رفتار دیگران در برابر خودمان را تغییر دهیم -از تعارضات پرخاشگرانه غیر ضروری خود داری کنیم -در هر موردی موضع خود را با اعتماد به نفس و آزادنه مطرح کنیم (فیروزبخت وبیگی ،1390).

انواع ابراز وجود ابراز وجود انواع مختلفی دارد.جاکو بوکسی و لنج (1976) به پنج نوع آن اشاره می کنند. -ابراز وجود بنیادی این نوع جرات مندی شامل عمل ساده ی ابراز و اصرار برحقوق اعتقادات ، احساسات و یا عقاید شخصی است.مثلا" وقتی كسی صحبت گوینده را قطع می كند،گوینده می تواند بگوید((می تواند بگوید ببخشید ، دوست داشتم حرف هایم را تمام كنم)). -ابراز وجود همد لانه دراین حالت با به رسمیت شناختن موقعیت یا احساس طرف مقابل نشان داده می شود كه متوجه وضعیت اوهستید.مثلا"می توان گفت:((می دانم مایلیدنظر تان رامطرح كنید ،اما ای كاش اجازه می دادید حرفم راتمام كنم)). -ابراز وجود افزایشی در این حالت فرد، كار را با كمترین مقدار جرات مندی شروع می كند و اگر طرف مقابل بی تفاوت بود به تدریج بر میزان جرات مندی خود می فزاید. برای مثال در مقابل فروشنده ای كه می خواهد با اصرار و سماجت جنس خود را بفروشد می توان از جرات مندی افزایشی به شرح زیراستفاده كرد

-((نه ، من هیچكدام از آنها را نمی خواهم )). 2-((نه ،گفتم كه قصد خرید این اجناس را ندارم )). 3-(( بین دوبار گفتم نه، حالا ازت می خواهم این قدر اصرار نكنی)) (امامی نایینی ، 1389).

ابراز وجود از طریق رویارویی

وقتی از این نوع ابراز وجود استفاده می کنیم که اعمال و گفتار طرف مقابل تناقض دارند و باید به او نشان دهیم که آنچه می گوید وآنچه می کند فرق دارد. در نتیجه سخنگو آنچه در حال حاضر می خواهد را ابراز می کند . -ابراز وجودمنی در این نوع ابراز وجود ،سخنگو به صراحت رفتار طرف مقابل ،تاثیر آن بر زندگی یا احساسات خودش و علت این که چرا باید آن را تغییر دهد را توضیح می دهد.

 

 

-ابراز وجود مستقیم و غیر مستقیم

لیهن واگان (1979) بین ابراز وجود مستقیم و غیر مستقیم تمایز می گذارند. آنها معتقد ند ابراز وجود مستقیم و صریح همیشه بهترین راه نیست به خصوص وقتی با افراد سرو کار داریم که دوست دارند دیگران نظر مثبتی درباره آنها داشته باشدبنابراین دربرخی موقعیت هاابراز وجود مبهم وغیر مستقیم موثرترخواهدبود.شواهدنشان می دهندکه ابراز وجود استاندارد ومستقیم ،به اندازه پرخاشگری موثر است و درعین حال از لحاظ اجتماعی مقبول تراز رفتار پر خاشگرانه است. این نوع ابراز وجوددرمقایسه با عدم ابراز وجود ازلحاظ اجتماعی نشانگرکفایت مامی باشد؛امابرای دیگران ناخوشایندتراست(ویلسون وگالویس ، 1993به نقل از فیروزبخت وبیگی ،1390). سبک مستقیم پیچیده:((می دانم که ازنوارهایم خوب مواظبت می کنی ؛ اما به تازگی دوتاازنوار هایم راکه به دیگران قرض داده ام خراب شده اند.از آن به بعد تصمیم گرفتم دیگر نوار هایم را به کسی قرض ندهم به این ترتیب کسی در این بین ناراحت نمی شود)).

-ابراز وجود حفاظتی فرای (1983)به سه ابراز وجود تحت عنوان مهارتهای حفاظتی اشاره کرده است . این مهارتها در واقع دفاعهای کلامی دربرابر فریب ، عیب جویی یاگستاخی دیگران است. نام اولین مهارت ، صفحه گرامافون خراب است ؛ یعنی فرد اظهار وجود می کند و سپس مدام گفته خود را تکرار می کند این که تا با لاخره طرف مقابل حرف اورا می پذیرد .دومین مهارت غبار آلود کردن است ؛ یعنی در ظاهر انتقاد دیگران را می پذیرم اما عملاً تغییری در رفتارمان ایجاد نمی کنیم در واقع این دو مهارت شکلهای بنیادی ابراز وجود هستند و بهتر است از آنها در برابر انتقاد های تکراری یا نابجای دیگران استفاده کنیم .سومین مهارتی که فرای به آن اشاره کرده است فرا ابراز وجود است ؛ که طی آن وقتی شخص راه چاره ای پیدا نمی کند ، یافتن راه حل ،نظر کلی تری می دهد(فیروزبخت وبیگی ،1390).

 

مولفه های ابراز وجود

مولفه های ابراز وجود برای استفاده مناسب وموثر از مهارت ابراز وجود، باید بر چهار مولفه ابراز وجود مسلط باشیم. 1-محتوا محتوای عملی ابراز وجود عبارتست از ابراز حقوق و بر زبان آوردن اظهاراتی که این ابراز حقوق را مناسب و مسئولانه جلوه می دهند.راکوس (1991) به پنج نوع از اظهار ضمیمه ای اشاره کرده است . ا-توضیح علت ابراز وجود 2-همدلی با وضعیت طرف مقابل 3-تشویق طرف مقابل 4- معذرت خواهی 5- تلاش برای رسیدن به توافق . این اظهارات که شبیه رنگ و لعابهای آهنین واگان هستند باعث می شوند تا ابزار وجودهای مان ملایم تر شوند.اما در هنگام شرمساری ،ابراز وجود کار دشواری ست. کوپاچ ومتز (1992) در بحث راجع به استراتژی های با شرمساری ، از لحاظ محتوایی چهار نوع پاسخ را از هم تفکیک می سازند.

-معذرت خواهی :معذرت خواهی به شکل های زیر انجام می شود: از جملات ساده متاسفم تا ابراز ندامت و تلاش برای جبران یا تلافی کردن . 2-توضیح: در این مورد ما برای انکار نقش مان در ارتکاب به عملی ناخوشایند ؛ عذری می آوریم که وخامت و شدت عمل را کم می کند یا آنکه به توجیه گری متوسل می شویم ؛ یعنی مسئولیت آن عمل را می پذیریم ؛ اما ناخوشایند بودن عواقب کارمان را منکر می شویم . 3-شوخی: گاهی برای مقابله با شرمساری به جوک متوسل می شویم و به این ترتیب امکان طرد شدن را به نفع خود تغییر می دهیم . 4- اجتناب:در این حالت مااز موضوعات حساس طفره می رویم و موضوع شرم آور را بسرعت عوض می کنیم ، یا ساکت می مانیم و محل را ترک می کنیم .گاهی ما می توانیم بطور همزمان از دو یا چند مورد از این پاسخها استفاده کنیم مثلاً در هنگام ابراز وجود؛ از توضیح ، معذرت خواهی و جبران استفاده کنیم و شوخی را هم چاشنی آن کنیم . کوپاچ ومتز متذکر می شوند که پرخاشگری در هنگام شرمساری پاسخ مناسبی نیست .روز وتریون (1979) بین سه نوع محتوای ابراز وجود تمایز گذرانده اند:

-توصیف 2-توصیف و مخالفت 3-توصیف همراه با مخالفت و تقاضای تغییر رفتار روز و تریون در یافتند هرچه پاسخ افراد از توصیف به سوی استفاده از هر سه نوع پاسخ حرکت می کند ،میزان ابراز وجود هم افزایش می یابد کولوتکین و دیگران (1984)متوجه شدندکه ابراز وجود با تقاضای تغییر رفتار توام است.آنها همچنین متوجه شدند که ابراز وجود با کلمه ((من)) و پرخاشگری با کلمه ((تو ))همراه است این محققان به برخی دیگر از جنبه های مهم ابرازوجود هم اشاره کرده اند:(اظهارات شناختی نظر فرد درباره وضعیت)، تعیین جهت (اظهارتی که نشان می دهند چه موضوعی را می خواهیم مطرح کنیم)وابرازاحساسات.گلاسی ودیگران (1981) می گویندافرادبایدخرده عناصر ابراز وجود راهم درنظر داشته باشند. این خرده عناصر عبارتند از :ابراز حقوق ، رد کردن ، در خواست تغییر رفتار ، اظهارات همدلانه ،تهدید یا تعارض ودلیل آوردن(فیروزبخت وبیگی ،1390).

 

عناصر پنهان منظور از عناصر پنهان آن دسته از افکار ،ایده ها و احساساتی هستند که بر توانایی افراد برای ابراز وجود تاثیر می گذارد. بسیاری از صاحبنظران ،اهمیت پاسخ های پنهان را در ابراز وجود تایید کرده اند. راکوس (1991) به عناصر پنهانی زیر اشاره می کند :

دانش : برای ابراز وجودافراد باید از حقوق خود و نحوه احقاق آنها با خبر باشند.اما همیشه این طورنیست و گاهی لازم می شود وضعیت دیگران را دررابطه با حقوقشان مورد بررسی قرار دهند .به این بررسی واقعیت آزمایی گفته می شود(داولی وونریچ ،1976). شناخت پارامتر های شغل می تواندافرادرا در احقاق حقوق یاری کند وآنهارا از کارشان خشنود سازد.زوکر (1983) از حقوقی که افراد حق دارند برای ستادن آن ابراز وجود کننند ؛ صورتی تهیه کرده است حقوق افراد عبارتند از : • ابراز احساسات و عقاید • جدی گرفته شدن صحبت های شان • اولویت داشتن • نه گفتن ،بدون احساس گناه • بیان درخواست های خود • دریافت ما به ازای آنچه پرداخته اند • اشتباه کردن • ابراز وجود ، علی رغم ناخشنودی دیگران از این کار آنها • خود داری از ابراز وجود(فیروزبخت وبیگی ،1390).

اعتقادات :گاهی سلطه پذیری افراد ناشی از اعتقادات نادرست شان می باشد .مثلاًگاهی افرادخودرا مجبور می دانند که حتماً انتظارت و فرمایشات بالادستها را برآورده کنند ؛ وگرنه عواقب منفی نافرمانی خود را به جان بخرند. پیش از آنکه بتوانند ابراز وجود کنند ؛ ابتدا باید این نوع اعتقادات شان را اصلاح کنند . بنابراین بهتر است همیشه قبل از برآورده کردن انتظارت دیگران افرادز انها بپرسندچرا باید چنین کاری انجام دهند. کوپر مینک وهیمبرگ (1983) متوجه شدند که افراد سلطه پذیر تصور می کنند اگر خواسته های نامعقول دیگران را رد کنند باید منتظر پیامد های نافرمانی خود باشندو اگر این خواسته ها رابرآورده کنند پیامد های کثیری پیش روی آنها خواهد بود اما در مورد افرادی که ابراز وجود می کنند ؛ ماجرای برعکس است. ادراک اجتماعی: اشخاصی که قادر به ابراز وجود نیستند ؛درک دقیقی از رفتار دیگران ندارند مثلا"درخواستهای نامعقول دیگران را درخواستی معقول می دانند.سایرین آنها را اشخاصی ((سهل الوصول )) می دانند؛ زیرا وسایل خود را به راحتی قرض می دهند، اضافه کاری می کنندو ما نه تنها باید بین کمک کردن ومورد سوء استفاده قرار گرفتن تمایز قایل شویم؛بلکه باید برای جدا ساختن در خواستهای معقول و نامعقول دیگران درک درستی از رفتار آنها داشته باشیم .

 

فرآیند نحوه ارایه پاسخ های جسورانه هم نقش مهمی در موفقیت این پاسخ هادارند .برای مثال افراد باید در زمان بندی پاسخ های کلامی و غیر کلامی دقت به خرج دهند .همان طور که اشاره شد ؛ نباید در ابراز وجود درنگ و تاخیر کرد.گاهی افراداجازه می دهند دیگران به حقوقشان تعرض کنند ؛ زیرا واقعا" از پایمال شدن حقوق شان اطمینان ندارند در مواقعی نیز که بعداً متوجه می شوند حقوقشان پایمال شده است باید وضعیت را بازسازی کنند. به دو دلیل برای تقویت اولا" پاداش دادن به دیگران درواقع یک نوع استفاده مثبت ازابراز وجود است کسی که کاری را خوب انجام می دهد مستحق پاداش است. ثانیا" وقتی به شخصی که با تقاضای افرادموافقت کرده است پاداش می دهند ؛ از احساسات منفی او ابراز وجودشان می کاهند و او را تشویق می کنند تادر آینده رفتار مناسب تری داشته باشد.

پاسخ های غیر کلامی آخرین مولفه ابراز وجود ، رفتار غیرکلامی است . این مولفه شامل موارد زیر است : سطح متوسط تماس چشمی ،اجتناب از حالات چهره ای نامناسب ،استفاده صحیح از ژست ها در حین صحبت و به کار بردن ژست های نامشخص درحین گوش دادن نگهداشتن بدن ،استفاده ازپیراازبانهای نامناسب(زمان پاسخدهی اندک ،دادن پاسخ های غیر طولانی ،سلاست و بلندی صدا و تغییر دادن آن ، و قاطعیت زیاد).

خرید و دانلود فوری این فایل

قیمت : 39000 تومان





فروش ویژه پنج فایل دلخواه

آیا فایل های بیشتری نیاز دارید؟ ... آیا تخفیف می خواهید؟ ...

با پرداخت حق اشتراک به مبلغ 64000 تومان فایل های دلخواه خود را از این سایت دانلود کنید.

با پرداخت 64000 تومان حق اشتراک: تعداد 5 فایل دلخواه خود را از بین همه فایل های سایت انتخاب و دانلود کنید:

 

فایل های سایت عبارتند از:

 فایل مبانی نظری روانشناسی و مدیریت و... با لیست منابع

فایل مقالات پیشینه تحقیق با لیست منابع

فایل word مقالات بیان مسئله با لیست منابع

فایل word پروپوزال های باکیفیت و عالی با لیست منابع (عنوان همه پروپوزال ها)

و فایل های پاورپوینت و ...

فایل های تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرها

 برای خرید حق اشتراک کلیک کنید...


نکته مهم: با خرید حق اشتراک تا یکسال فرصت دارید با ارسال شماره تراکنش به ایمیل زیر ده فایل را دریافت کنید.

اگر مشکلی در دریافت فایل داشتید ایمیل بزنید:

iranprojhe@gmail.com

یا در ایتا پیام بدین. ارسال مستقیم پیام در ایتا

کد فایل را حتما بفرستید

یا