موارد استفاده : تحقیق و آموزش
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه داخلی جدید: دارد
پیشینه خارجی جدید: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 87 صفحه
شماره فایل : 155 mg
لیدنر و علوی در طبقه بندی انواع دانش به چهار نوع دانش اشاره کردهاند: 1- دانش ضمنی(نهفته) که در زمینه اقدامات و تجارب افراد دارد و تشکیلدهندهی مدلهای ذهنی افراد است. 2- دانش صریح (آشکار) که در مقایسه با دانش ضمنی عمومیت بیشتری داشته و به راحتی قابل انتقال است. 3- دانش فردی که در وجود فرد نهفته است و ریشه در اقدامات فردی او دارد. 4- دانش گروهی دانشی است که در سیستمهای اجتماعی و فرهنگی یک سازمان نهفته است (لندر و علوی، 2000). کوک (1998) نیز طبقه بندی مشابهی از دانش ارائه دادهاست.
مطابق نظر کوک میتوان دانش را به انواع چهارگانه صریح، ضمنی، فردی و گروهی تقسیم نمود (کوک ، 1999). بررسی طبقهبندیهای ارائه شده در خصوص دانش این نکته را آشکار میکند که فصل مشترک اکثر صاحبنظران در مورد انواع دانش حول محورهای دانش ضمنی، دانش صریح، دانش فردی و دانش گروهی متمرکز شدهاست. بنابراین دانش میتواند صریح، ضمنی، فردی یا جمعی(سازمانی) باشد. 2-4-مدیریت دانش چیست؟ در قرن بيست و يكم جوامعي موفق و توسعهيافته به احتساب ميآيند كه جايگاه علم، دانش و انديشه در آنها عاليتر و همچنين منزلت پژوهشگران، عالمان و دانشمندان نزد آنها بالاتر و افزونتر است.
در دنياي امروز، سازمانها در رويارويي با محيطهاي غيرقطعي و غير قابل پيشبيني كسب و كار خود، براي رسيدن به موفق پايدار و رقابت نياز به توسعه و تقويت مديريت دانش خود دارند. تاکنون تعاريف مختلفي از مديريت دانش ارايه شده است. به عنوان مثال ميتوان به تعريف زير اشاره نمود: "مديريت دانش كشف و مديريت سطوح مختلف دانش از اشخاص، تيمها و سازمانها در جهت افزايش كارايي سازمان است.
" براي درك مديريت دانش، لازم است دانش و تفاوت آن از اطلاعات را شناخت. همانطور كه نشان داده شد، اطلاعات و دانش نقاطي در امتداد افزايش ارزش و نقش بشر هستند. داونپورت و پروساك به اين مسئله اشاره نمودند كه بعضي از محققين علاوه بر سه طبقهبندي داده، اطلاعات و دانش، به مسائل ديگري مانند حكمت ، بصيرت ، تصميمگيري و عمل را نيز توجه نمودهاند.
هر چند آنها ترجيح دادند كه به طبقهبندي سهتايي (دانش، اطلاعات و داده) بسنده كنند ولي بر اين مسئله تاكيد داشتند كه تفاوت بين آنها بسيار مهم است. ناتواني در تشخيص تفاوت بين اين سه ميتواند باعث ناكارآمدي، بيهودگي و ضررهاي اقتصادي بسيار زيادي براي سازمان است.
ادامه مقاله به طور کامل در فایل اصلی موجود است.