کردارشناسی نامی است که به بیولوژیست هایی که رفتار جانور را از یک دیدگاه تکاملی مطالعه می کنند اطلاق می شود. با این تعریف داروین را می توان نخستین کردارشناس دانست.
پیشینه داخلی و خارجی:
دارد
منابع فارسی:
دارد
منابع لاتین:
دارد
نوع فایل:
Word قابل ویرایش
تعداد صفحه:
59
کردارشناسی نامی است که به بیولوژیست هایی که رفتار جانور را از یک دیدگاه تکاملی مطالعه می کنند اطلاق می شود. با این تعریف داروین را می توان نخستین کردارشناس دانست. برطبق نظر کردارشناسان هریک ازانواع حیوانات با مجموعه ای از الگوهای عملی تثبیت شده به دنیا می آیند، این الگوها عبارتند از رفتارهای کلیشه ای متوالی که درصورت وجود محرک محیطی مناسب که آن را رها کننده می گویند بروز می کنند.
بعضی از الگوهای عملی تثبیت شده فقط در فاصله زمانی محدود در دوران رشد حیوان، فرصت بروز دارند که به آن دوره حساس یا بحرانی میگویند (ماسن و همکاران، 1380). لورنز نخستین کسی بود که اظهار داشت نقش پذیری در حین یک دوره حساس روی می دهد (خالدیان، 1389).
نقش پذیری الگوی عملی تثبیت شده است که بعد از تولد در اردک، غاز، مرغ و بعضی دیگر حیوانات دیده می شود. جوجه اردک از تخم درآمده به دنبال هرشیء در حال حرکتی که می بیند راه می افتد. لورنز با مشاهده جوجه اردک های از تخم درآمده به این نتیجه رسید که ارگانیزم برای نزدیک شدن به دیگری برنامه ریزی شده است.
جانور در صورتی که در حین یک زمان ویژه و در ابتدای زندگی خود چیزی را ببیند و او را تعقیب کند، به آن دلبستگی خواهد یافت. اگر او فردی را قبل یا پس از آن دوره حساس ببیند دلبستگی شکل نخواهد گرفت. از نظر او این عمل باعث حمایت نوزاد می شود (وفائیان، 1385). نظریه کردارشناسی، دلبستگی را پیوند عاطفی نوزاد به مراقبت کننده به صورت پاسخ تکامل یافته ای می داند که به بقا کمک می کند (برک، 1388).