موارد استفاده : تحقیق و آموزش
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه داخلی جدید: دارد
پیشینه خارجی جدید: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 73 صفحه
شماره فایل : 45 mg
موانع عمده بر سر راه مديريت دانش را ميتوان به پنج دسته اصلی تقسيم نمود (احمدي، صالحي، 1389: 284).
عوامل انساني:
ممکن است افراد به هر دليلي نخواهند دانش خود را تسهيم کنند و آن را منحصراً براي پيشرفت شخصي استفاده کنند زيرا معتقدند چون دانش، قدرت است پس نبايد آن را از دست داد. از آن جايي که دانش، ماهيتي انساني و اجتماعي دارد و فقط در گروه و ارتباطات ميتواند رشد کند، لذا ميتوان گفت عوامل انساني، حائز اهميتترين موانع مديريت دانش محسوب ميشوند.
عوامل سازماني:
عمده اين عوامل عبارتند از: 1- عوامل مديريتي: شامل عدم اعتقاد و حمايت مديريت از فعاليتها و برنامههاي مديريت دانش، نگرشهاي کوتاه مدت، جزئينگري و سبکهاي نامناسب رهبري. 2- عوامل شغلي: شامل شرح شغلهاي نامناسب، مشاغل تکراري، ابهام و تعارض در نقش. 3- عوامل ساختاري: شامل ساختارهاي سلسله مراتبي و غيرمنعطف. ساختار سازماني بايد از انعطاف و پويايي لازم برخوردار باشد، امکان برقراري ارتباط با محيط بيرون از سازمان براي کارکنان به سادگي مقدور باشد چرا که جنبه غيررسمي ساختار سازماني، نقش مهمي در توسعه تعاملات مينمايد. 4- نظامهاي آموزشي: شامل برنامههاي آموزشي نامناسب 5- نظامهاي حقوقي و دستمزد و جبران خدمات: افراد زماني اقدام به توزيع دانش ميکنند که انگيزه لازم را براي انجام اين کار داشته باشند. 2
- عوامل فرهنگي:
بدون وجود يک فرهنگ مشارکتي مناسب و مبتني بر اعتماد، نميتوان مديريت دانش را به گونهاي موفق به کار برد، اگر فرهنگي توزيع و تسهيم دانش را تشويق نکند، مديريت دانش با مشکل روبهرو خواهد شد. لذا بايد در کنار اين فرهنگ که «دانش، قدرت است» فرهنگ ديگري چون «توزيع دانش هم قدرت است» ترويج شود تا مردم دانش خود را در اختيار ديگران بگذارند.
ادامه مقاله به طور کامل در فایل اصلی موجود است.