حمایت اجتماعی بر در دسترس بودن و کیفیت روابط با افرادی که منابع حمایتی را در مواقع مورد نیاز فراهم می کنند تاکید دارد، دوستان، آشنایان و خانواده ، خدمات عینی و اطلاعاتی را فراهم می کنند که موجب می شود یک فرد احساس مراقبت، دوست داشته شدن، عزت نفس و ارزشمند بودن کند و خود را جزیی از شبکه ارتباطی بداند
حمایت اجتماعی بر در دسترس بودن و کیفیت روابط با افرادی که منابع حمایتی را در مواقع مورد نیاز فراهم می کنند تاکید دارد، دوستان، آشنایان و خانواده ، خدمات عینی و اطلاعاتی را فراهم می کنند که موجب می شود یک فرد احساس مراقبت، دوست داشته شدن، عزت نفس و ارزشمند بودن کند و خود را جزیی از شبکه ارتباطی بداند (حسینی حاجی بکنده، 1389 :145).
حمایت اجتماعی احساس تعلق داشتن، پذیرفته شدن و مورد عشق و محبت قرار گرفتن است در واقع حمایت اجتماعی برای هر فردی یک ارتباط امن به وجود می آورد که احساس محبت و نزدیکی از ویژگی های اصلی این ارتباط است و همچنین یک کمک دوجانبه است که موجب خلق تصور مثبت از خود، پذیرش خویشتن، احساس عشق و ارزشمندی می گردد و تمام اینها فرصت خود شکوفایی و رشد می دهند.(همان:146).
ساراسون : از نظر ساراسون و دیگران حمایت اجتماعی به عنوان میزان برخورداری از محبت، همراهی و توجه اعضای خانواده، دوستان و سایر افراد تعریف شده است. برخی، حمایت¬های اجتماعی را واقعیت اجتماعی و برخی آن را ناشی از ادارک فرد می¬دانند (علی پور، 1383: 135). حمایت واقعی عبارت از نوع و فراوانی تعاملات حمایتی خاص است که فرد در روابط اجتماعی در قالب آن¬ها کمک¬های ابزاری، عاطفی و اطلاعاتی را از دیگران دریافت می¬کند. افراد براساس روابط اجتماعی و نوع پیوندهایی که دارند از منابع حمایتی برای برطرف کردن نیازهایشان استفاده می¬کنند، به طوری¬که هر اندازه روابط اجتماعی گسترده¬تر باشد میزان دسترسی به منابع حمایتی را بیشتر می¬کند و احتمالاً این منابع حمایت اجتماعی می¬تواند حوادث منفی زندگی را کاهش داده و به مثابه چتر دفاعی در مقابل عوامل استرس¬زای زندگی اجتماعی عمل می¬کند (دلپسند و همکاران،1391 :10).
کوب : کوب (1976) حمایت اجتماعی را مجموعه اطلاعاتی تعریف می¬کند که شخص را به این اعتقاد می¬رساند که در یک شبکه ارتباطی مورد توجه و علاقه دیگران است و از سوی آن¬ها با ارزش و محترم شمرده می¬شود، و در نتیجه چنین باوری این احساس به فرد دست می¬دهد که به آن شبکه ارتباطی متعلق است (رستگارخالد، 1384: 136). حمایت اجتماعی یکی از پیامدها و محصولات سرمایه اجتماعی است که شامل حمایت اقوام و خویشاوندان، دوستان و همسایگان می¬باشد و سه بعد کمک عینی یا ابزاری، اطلاعاتی و عاطفی را در بر می¬گیرد. حمایت عینی یا ابزاری دلالت بر موجود بودن حمایت فیزیکی دارد. در این نوع حمایت، کمک از افرادی کسب می¬شود که نزدیک و صمیمی هستند. حمایت اطلاعاتی شامل کمک به فهم یک مسئله و مشکل است. این نوع حمایت، دلالت بر اطلاعاتی دارد که فرد می¬تواند در برابر مسائل شخصی و محیطی از آن استفاده کند. حمایت عاطفی به منابع مرتبط با داشتن کسانی دلالت دارد که برای دلداری و احساس اطمینان، فرد می¬تواند به آن¬ها رجوع کند. افرادی که دارای منابع عاطفی کافی¬اند، نوعاً احساس می-کنند دیگرانی را دارند که هنگام برخورد با مشکلات می¬توانند به آن¬ها مراجعه کنند (دلپسند و همکاران،1391 :11). شافر، کوین و لازرواس (1981) با تأکید بر ادراکات ذهنی فرد، حمایت اجتماعی را عبارت از ارزشیابی¬ها یا ارزیابی¬های فرد از این که تا چه حد یک تعامل یا الگوی تعاملات یا روابط برای وی سودمند است، می¬دانند (شافر، کوین و لازاروس، 1981: 75).
کسلر و همکاران بین دو نوع از حمایت اجتماعی تمایز قائل می¬شوند: حمایت اجتماعی ساختاری و حمایت اجتماعی کارکردی. حمایت اجتماعی ساختاری بر جنبه¬های ساختاری روابط اجتماعی دلالت می¬کند. این جنبه¬ها به طور کلی عبارتند از ترتیب و برنامه زندگی (بدین معنی که آیا شخص به تنهایی زندگی می¬کند یا با دیگران)، فراوانی تعاملات اجتماعی، مشارکت در فعالیت¬های اجتماعی یا درگیری در شبکه اجتماعی (گروهی از افراد که ممکن است سطوح متنوعی از تماس با یکدیگر داشته باشند). حمایت اجتماعی کارکردی نیز اصولاً به کارکردهای متعددی که حمایت ممکن است فراهم کند اشاره دارد. از جمله این نوع حمایت می¬توان به ابراز حالات روانی مثبت یا حمایت عاطفی، اظهار موافقت با عقاید و یا احساسات شخص، ابراز احساس تشویق¬آمیز و دلگرم¬کننده و یا کارکردهای دیگر مانند تأمین مشورت، ارائه اطلاعات و تأمین کمک¬های اطلاعاتی اشاره کرد (داپسند و همکاران،1391 :12).
راتوس : راتوس (1989)، عقیده دارد که حمایت اجتماعی از طریق فرایندهای زیر فشارهای روانی را تعدیل می¬کند: 1- توجه عاطفی شامل: گوش دادن به مشکلات فرد و ابراز احساس همدلی، مراقبت، فهم و قوت قلب دادن. 2- یاری¬رسانی یعنی ارائه حمایت و یاری که به رفتار انطباقی می¬انجامد. 3- اطلاعات: ارائه راهنمایی و توصیه جهت افزایش توانایی مقابه¬ای افراد. 4- ارزیابی: ارائه پس¬خوراند از طرف دیگران در زمینه عملکرد منجر به تصحیح عملکرد. 5- جامعه¬پذیری: دریافت حمایت اجتماعی معمولاً به واسطه جامعه¬پذیری به دست می¬آید در نتیجه نتایج سودمندی به دنبال می¬آورد (بخشی¬پور رودسری و همکاران، 1384: 147- 146). از منظر راتوس می¬توان چنین استدلال نمود که حمایت اجتماعی با کاهش منابع فشار و تعدیل آن¬ها به مثابه یک عامل بازدارنده در برابر آسیب¬های اجتماعی عمل می¬کند (دلپسندو همکاران ،1391: 12).
مازلو به عنوان یک روانشناس، معتقد است که پویایی و بی پایانی، تابع قانونمندی ویژه ای است. وی نیازهای انسانی را نوع ویژه ای از غرایز می داند که در حیوانات یافت نمی شوند. بیشتر روانشناسان درباره نیازها سخن گفته اند، اما نظریه درباره نیازها و سلسله مراتب آن ها در انسان از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بر اساس نظریه مازلو نیازهای انسانی به 5 دسته تقسیم می شود:
1- نیازهای فیزیولوژیک یا جسمانی 2- نیاز به امنیت و اطمینان 3- نیازهای اجتماعی یا تعلق به دیگران 4- نیازهای من یا صیانت ذات، نیاز به احترام 5- نیازهای خودیابی و تحقق خویشتن (سلحشوری،1391 :12).
بر مبنای این چهارچوب نیاز به امنیت (اشتغال، رفاه، سلامت) به عنوان یکی از عوامل اجتماعی موثر بر میزان رضایت از زندگی مورد بررسی قرار می گیرد. بر اساس این نظریه که نیازهای اجتماعی احساس تعلق به دیگران و نیاز به احترام و نیاز به تحقق خویشتن در چارچوب حمایت اجتماعی قابل بررسی می باشند. در دیدگاه روان تحلیل گری فروید، مراقبت مادر از کودک، بدون قید و شرط است، به عبارت دیگر، حمایت مادر، حمایت عاطفی، تاییدی یا بیانی است و حمایت پدر، ناظر بر حمایت اطلاعاتی، حمایت ارزیابی و راهنمایی شناختی است که به تهدید، درک و مقابله با وقایع مشکل زا، کمک می کند(آخوندی،1376 :37). مطابق دیدگاه آدامز، کینگ و کینگ (1996) در میان منابع غیرکاری حمایت اجتماعی، حمایت از زوج، اعضاء خانواده و دوستان مهم است. در واقع اعضای خانواده، منبع اولیه در ارائه ی حمایت عاطفی و ابزاری به افراد به ویژه در خارج از محیط کاری محسوب می شوند و می توانند نقش مهمی را در کنترل روند تنش زای شغلی بازی کنند (هاشمیان،1391 :37).
در دیدگاه پدیدار شناختی هم راجرز و هم مازلو ، عملا بر حمایت تاییدی،عاطفی و بیانی تاکید دارند. در دیدگاه یادگیری، به نظر می رسد حمایت ابزاری و ملموس، بیشتر مورد توجه باشد(آخوندی، 1391 :38). در دیدگاه شناختی با اشاره به نظر لازاروس و فولکمن درباره ی راهبردهای مشکل مدار و هیجان مدار، حمایت اجتماعی ناظر بر حمایت اطلاعاتی، عاطفی و ابزاری است (هاشمیان،1391: 38).
چارچوب نظری حمایت اجتماعی
در بحث مربوط به متغیر حمایت اجتماعی رایج ترین تعریف مربوط به لیندزی است که به در دسترس بودن و کیفیت روابط با افرادی که منابع حمایتی را در مواقع مورد نیاز فراهم می کنند که موجب می شود یک فرد احساس مراقبت، دوست داشته شدن، عزت نفس و ارزشمند بودن کند و خود را جزیی از شبکه ارتباطی بداند و اظهار می دارد که حمایت اجتماعی برای هر فرد یک ارتباط امن به وجود می آورد که احساس محبت و نزدیکی از ویژگی های اصلی این ارتباط است و نیازهای افراد از طریق منابعی که جامعه در اختیارشان می گذارد تامین می شود که این منابع شکل های متفاوت دارند که عبارت اند از ابزاری، اطلاعاتی و عاطفی. افراد بر اساس روابط اجتماعی و نوع پیوندهایی که دارند از منابع حمایتی برای برطرف کردن نیازهایشان استفاده می کنند به طور که هر اندازه روابط اجتماعی گسترده تر باشد میزان دسترسی بر منابع حمایتی را بیشتر می کند (هاشمیان،1391: 38).
ساراسون و دیگران حمایت اجتماعی را دارای ابعاد پنج گانه می دانند. 1- حمایت عاطفی: داشتن مهارت لازم در کمک گرفتن از دیگران هنگام برخورد با دشواری ها است. 2- حمایت ابزاری : دسترسی داشتن به منابع مالی و خدماتی در سختیها و دشواری ها گفته می شود. 3- حمایت اطلاعاتی: می تواند اطلاعات مورد نیاز خود را برای درک موقعیت به دست آورد. 4- حمایت خودارزشمندی: اینکه دیگران در دشواری ها یا فشارهای روانی به وی بفهمانند که او فردی ارزشمند است و می تواند با به کارگیری توانایی ها ویژه خود بر دشواری ها چیره شود. حمایت شبکه اجتماعی: به معنای دسترسی به عضویت در شبکه های اجتماعی است (همان:39)