هوش هىجانى تواناىى درك و فهم هىجان ها و عواطف است به منظور تعمىم آن به عنوان حامى اندىشه ، شناخت هىجان ها و دانش هىجانى تا بتوانىم آنها را نظم داده تا موجبات رشد عقلى، عاطفى و هىجانى فراهم گردد (رضوانی، 1386). هوش هىجانى ىعنى تواناىى هاىى مانند اىن كه فرد بتواند انگىزه¬هاى خود را حفظ نماىد و در مقابل ناملاىمات پاىدارى كند، تكامنش¬هاى خود را كنترل كند و كامىابى را به تعوىق بىندازد. همچنىن به اىن معنى است كه فرد حالات روانى خود را تنظىم كند و نگذارد پرىشانى خاطر قدرت تفكر او را خدشه دار سازد، با دىگران همدلى كرده و امىدوار باشد (گلمن، 1380).
هوش هىجانى به منزله تواناىى تشخىص، پردازش و مدىرىت هىجانهاى خود و دىگران تعرىف شده است (ماىر و همکاران، 2001). هوش هىجانى مفهومى چند عاملى از تواناىىهاى شخصى و اجتماعى است كه به ما در برابر مطالبات روزمره كمك مى كند (سىاروچى و همكاران، 2001، به نقل از نورى، 1383). تواناىىهاى هىجانى شخص و اجتماعى كلىدى كه ساختار عاملى هوش هىجانى را تشكىل مى دهند به شرح زىر بىان مىدارند:
* خود توجهى: تواناىى ادراك و ارزىابى دقىق خود
* جرات مندى: تواناىى بىان سازندهى هىجانات
* تحمل استرس: تواناىى مدىرىت موثر هىجانات
* كنترل تكانه: تواناىى كنترل هىجانات
* واقعىت آزماىى: تواناىى رواسازى عىنى احساسات و افكار
* انعطاف پذىرى: تواناىى سازش ىافتگى با افكار و احساسات در موقعىت هاى جدىد
* حل مسأله: تواناىى حل مشكلات شخصى و بىن شخصى
* همدلى: تواناىى آگاهى و فهم هىجانات دىگران
* روابط بىن فردى: تواناىى برقرار كردن روابط بهىنه با دىگران به اعتقاد آنها، علاوه بر اىن مولفهى كلىهى هوش هىجانى، مدل بار – ان پنج عامل دىگر را به عنوان تسهىل كنندگان رفتار هوشمندانه اجتماعى و هىجانى در بر مى گىرد كه عبارت اند از:
* خوش بىنى: تواناىى مثبت اندىشى و نگاه به نىمهى روشن زندگى
* خودشكوفاىى: تواناىىى و مدىرىت رسىدن به اهداف و تواناىىهاى بالقوه
* شادكامى: تواناىى احساس سرخوشى با خود، دىگران و به طور كلى زندگى
* استقلال: تواناىى رهاشدگى از وابستگى هىجانى به دىگران و اتكا به خود
* مسئولىت پذىرى اجتماعى: تواناىى شناساىى خود به منزلهى قسمتى از گروه اجتماعى خود و مسئولىت در قبال آن (ساعتچی، 1376).
هوش هىجانى شامل چهار مولفه و بىست قابلىت است كه عبارتند از :
1- خود آگاهى : از طرىق شناخت عمىق عواطف ،هىجان ها و حالات روانى دىگران ، نقاط قوت و ضعف و تواناىى ارزىابى صحىح از خود به دست مى آىد و به عبارتى در خود آگاهى شما هىجانات و احساسات خود را بخوانىد و از آنها آگاه باشىد . خود آگاهى به افراد اجازه مى دهد تا نقاط قوت و محدودىت هاى خود را بشناسند.
2- خود مدىرىتى : تواناىى كنترل و اداره كردن عواطف و هىجان ها ، تواناىى حفظ آرامش در شراىط بحرانى و استرس زا ، تواناىى خود انگىزشى و ابراز منوىات درونى است. به عبارتى خود مدىرىتى تواناىى كنترل عواطف و هىجانات و رفتارهاى صادقانه و درست است. افراد با مهارت خود مدىرىتى اجازه نمى دهند بدخلقى ها در طول روز از آنها سر بزند و مى دانند منشاء بد خلقى ها كجاست و ممكن است چقدر طول بكشد.
3- آگاهى اجتماعى: افراد داراى اىن مهارت دقىقاً مى دانند كه گفتار و كردارشان بر دىگران تاثىر مى گذارد و مى دانند اگر تاثىر رفتارشان منفى باشد آن را تغىىر دهند. ىك نمونه از مهارت آگاهى اجتماعى همدلى است. همدلى ىعنى تواناىى ورود به احساسات دىگران ىا تواناىى درك احساسات كاركنان در فرآىند تصمىم گىرى هوشمند فردى ىا گروهى است. 4- مدىرىت روابط: شامل برقرارى ارتباطات، تاثىرگذارى، تشرىك مساعى و كار گروهى است. از اىن مهارت مى توان در جهت گسترش شور و اشتىاق و حل تعارضات استفاده كرد. مهارت هاى خود آگاهى و خود مدىرىتى مربوط به حوزه فردى است اما مهارت هاى آگاهى اجتماعى و مدىرىت روابط به چگونگى برقرارى رابطه با افراد و اجتماع بر مى گردد و بىشتر به تواناىى افراد در حفظ صحىح روابط خود با دىگران مى پردازند (سپهریان آذر، 1385).
دانىل گلمن نشان مى دهد تقرىباً 90 درصد علت تفاوت مىان عملكرد مدىران برجسته و معمولى سازمان به هوش هىجانى آنها بستگى دارد. او در سال 1998 طى مقاله اى اظهار داشت تصور نكنىد بهره هوشى ىا هوشبهر (IQ) و مهارت هاى فنى خىلى مهم نىستند. بر عكس نقش آنها به عنوان استعدادها و ظرفىت هاى بنىادىن از اهمىت بالاىى برخوردارند. ىعنى براى مشاغل اجراىى ضرورى هستند اما براى اىنكه رهبر برجسته سازمانى باشىم حتماً نىاز به هوش هىجانى بالا هستىم. مطالعات مستمر ثابت مى كند افراد باهوش هىجانى بالا در كارشان و روابط فردى موفق ترند كه دلاىل آن مى تواند مربوط به عوامل زىر باشد :
1-رهبران سازمانى برجسته بودند.
2-به دىگران روحىه مى دهند.
3-در كار گروهى هماهنگى بىشترى از خود نشان مى دهند.
4-تضاد و اختلافات را مى تواند تحمل و مدىرىت كنند.
5-براى رسىدن به اهداف ، همكارى اثر بخش ترى با دىگران دارد.
6-در مواجهه با تنوع ها ( نژاد ، فرهنگ ، ملىت ، جنسىت ) دىدگاه مثبت دارد.
7-مىان هىجان و منطق تعادل برقرار مى كند.
8-نسبت به احساست خود و دىگران آگاه و مطلع است.
9-در موقع لزوم با دىگران ابراز همدلى و همدردى مى كند.
10-در مواجهه با فشار روانى انعطاف نشان مى دهد.
11-خود برانگىختگى بالاىى دارد.
12-در مشاغل فروشندگى موفق تر هستند.
13-مى توانند رفتار دىگران را تحت تاثىر قرار دهند.
هىجانات منفى مانند خشم ،ترس و ناكامى را كنترل و جهت مثبت به آن مى دهد.
تفاوت هاى فردى دىگران را به خوبى تحمل مى كند (دادستان، 1378).
كسب هوش هيجاني بايد بدانيم هوش هيجاني واقعي اين نيست تا افراد مطابق ميل ما رفتار كنند.
هوش هيجاني به معني شناخت عواطف خود و ديگران است تا بتوانيم بر اساس آن رفتاري مبتني بر اخلاق توام با وجدان اجتماعي داشته باشيم.
هوش هيجاني يعني احساسات خود و ديگران را به خوبي شناخته و آن را هدايت كنيم. كتاب هاي پر محتوا و افراد باهوش ممكن است ارزش يكسان داشته باشند اما هوش هيجاني عاملي است كه انسان ها را نسبت به سايرين ممتاز و برجسته مي سازد.
افراد با هوش هيجاني بالا مي توانند موازنه منطقي ميان عواطف و عقل به وجود آورند.
آنها روحيه دهنده هستند ، هدايت كنند خوبي هستند و در افراد احساس خوبي نسبت به خودشان به وجود مي آورند تا احساس ارزشمندي كنند.
هيچ كس با دنباله روي از افراد با هوش هيجاني بالا چيزي را از دست نمي دهد ، اين افراد به دليل اينكه با خودشان صادق بوده و از خودشناسي بالائي برخوردارند ، هميشه داراي اعتماد به نفس قوي هستند.
آنها مي دانند كاميابي ها به خودشان ارتباط دارد و به ديگران ربطي ندارد.
به جاي اينكه به رفتار ديگران برچسب بزنند اول عواطف شان را مرور مي كنند .
افراد باهوش هيجاني بالا خوشبختي را هم براي خودشان و هم براي ديگران مي خواهند.
آنها مي دانند زندگي فقط متعلق به آنان نيست بلكه متعلق به همه انسان هاست (خداوندی راهدانه، 1383).