دیدگاه های نظری برجسته در زمینه یادگیری خودتنظیمی، فراوان است. در این زمینه، دیدگاه های متعددی مانند دیدگاه عاملی(ماک و همکاران، 1989).
پیشینه داخلی و خارجی:
دارد
منابع فارسی:
دارد
منابع لاتین:
دارد
نوع فایل:
Word قابل ویرایش
تعداد صفحه:
40
دیدگاه های نظری برجسته در زمینه یادگیری خودتنظیمی، فراوان است. در این زمینه، دیدگاه های متعددی مانند دیدگاه عاملی(ماک و همکاران، 1989) پدیدارشناسی(مک کامبز ، 1989)، ارادی(کورنو ، 1989)، اجتماعی - فرهنگی (ویگوتسکی ، 1987)، ساختگرایی(پاریسو برنز ، 1989)، شناختی - اجتماعی(زیمرمن و شانک، 1989)و نظریه کارور و شییر (1990) وجود دارد.
این نظریه ها اکثرا از ده ه1980 در تلاش برای توصیف آنچه یادگیرنده موفق انجام میدهد، پدید آمدند. این دیدگاه ها ساختارها و مکانیسمهای متفاوتی را پیشنهاد میکنند. بهعبارت دیگر، این نظریه ها از نظر ابعادی که مورد تاکید قرار میدهند و در نتیجه اینکه چه راهبردها و فرایندهایی را برای ارتقای موفقیت تحصیلی مورد تاکید قرار میدهند، متفاوت هستند(وودگیت ، 2005، به نقل از مردعلی، 1387)اکثر این نظریه ها چهار فرض عمومی مشترک درباره یادگیری دارند:
اول اینکه، یادگیرندگان در یادگیری خودشان فعالانه شرکت میکنند.دوم اینکه، یادگـیرندگان میتوانند جنبه هایی از شناخت (از قبیل هدفگزینی، بهکارگیری و کنترل راهبردهای شناختی، انگیزش(از قبیل باورهای خودکارآمدی، ارزش تکلیف، علائق) و رفتار(از قبیل کمک خواستن، نگهداری و نظارت بر تغییر شرایط تکلیف) خود را نظارت، کنترل و تنظیم کنند. سوم اینکه، یادگیرندگان معیارهایی دارند که میتوانند عمل خود را برای تعیین اینکه آیا فرایندهای خاصی باید ادامه یابند یا اینکه باید در آنها تغییراتی ایجاد شود، ارزیابی کنند. و چهارم اینکه خودتنظیمی شناخت، انگیزش و رفتار خود، رابطه بین شخص، بافت و موقعیت را میانجی میکند(مردعلی، 1387).
در نظریه های گوناگونی که در زمینه های یادگیری خودتنظیمی ارئه شده است، هریک از دیدگاه خود به برخی از ابعاد آن اشاره کرده اند.