قابل استفاده در: مقاله نویسی و انجام پژوهش های علمی
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه داخلی جدید: دارد
پیشینه خارجی جدید: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 38 صفحه
بعد از پرداخت حق اشتراک فایل شماره 244 را دانلود کنید.
ویلیام گلاسر در تئوری انتخاب خود می گوید به دلایل بسیار روشن ما هر کاری را که انجام می دهیم انتخاب خودمان است که شامل احساس بدبختی ما نیز می شود.
دیگران نه می توانند ما را بدبخت کنند نه خوشبخت. ما بیش از آن که تصور کنیم کنترل حیات خود را در دست داریم. نظریه انتخاب معتقد است که ایجاد روابط درست با افراد و پذیرش حس مسئولیت مبتنی به تصمیم گیری های مورد نظر افراد می تواند از کنترل های بیرونی کاسته و به فرد کمک کند بر خود مسلط بوده و مسئولیت اعمال خود را بپذیرد. (گلاسر،ترجمه رحمانیان1385).
بر اساس نظریه گاف، وظیفه شناسی، مسئولیت پذیری، قابلیت اعتماد، عمل کردن بر اساس نظم و مقررات و اعتقاد بر این که عقل و دلیل باید بر زندگی مسلط باشد از ویژگی های شخصیتی نسبتاً پایدار میان فردی و درون فردی افراد است. گاف معتقد است که گرچه مسئولیت تا اندازه ای با مردم آمیزی و خویشتن داری همبسته است اما باید بر ارزش ها و کنترل ها که عوامل مشخص و مهمی در زندگی افراد است تأکید نمود. فردی که دارای احساس مسئولیت بالایی است نیازهای خود را در راه نیازهای جمع فدا می کند.
این قبیل افراد پیامدهای رفتارهای خود را می پذیرند و قابل اعتماد و اطمینان هستند. نسبت به ساختار اجتماعی بزرگتر احساس تعهد کرده و اگرچه لزوماً رهبر نیستند اما درستکار بوده و به عهد خود وفا می کنند. طبق دیدگاه گاف افراد جامعه ستیز افراد مسئولی نیستند چون مداوم متوجه نیازهای خود هستند، اما افرادی که دارای مشاغلی هستند که مستلزم رفتار مسئولانه و توأم با وظیفه شناسی است، افراد مسئولیت پذیری می باشند. گاف معتقد است که فرد مسئول به به ارزش های اجتماعی و اخلاقی و مدنی پایبند است (مارنات، ترجمه پاشاشریفی،1378).
برای اینکه دانش آموز مسئولیت پذیر باشد، باید توانایی شناخت خطرها و مضرات را داشته باشد. فرصت ها و موقعیت ها را بشناسد و انگیزه لازم برای انتخاب رفتاری را که هم منافع خود و هم دیگران را تضمین کند، داشته باشد و برای اینکه متعهد باشد، باید بپذیرد که تعهد اجتماعی، قسمتی از ادای دین به اجتماعی است که او را پذیرفته و پرورش داده و نگران او بوده است(موریس و الیاس،ترجمه فرهمندیان1380).
دانش آموزانی که مسئولیت پذیری را در مدرسه آموخته اند، یاد می گیرند چگونه در یک موقعیت بزرگ تر برای حل مشکل به راه های کمک به یکدیگر بیندیشند یا لااقل با آن دست و پنجه نرم کنند. نظام آموزشی باید دانش آموزان را با یکدیگر مرتبط سازد تا فکر کردن و حل مشکل را یاد بگیرند و بدین ترتیب، در اجتماع افراد مسئولی بار بیایند.(گلاسر،1989، ترجمه حمزه و حمزه تبریزی).
پرورش مسئولیت پذیری در دانش آموزان یکی از اهداف مهم نظام آموزشی است. انسان ها امروزه بیش از پیش نیازمند پذیرش مسئولیت برای زندگی و سرنوشت خود هستند و این امر میسر نمی شود مگر اینکه آموزش و پرورش آنها مبتنی بر افزایش درک کودکان و نوجوانان نسبت به نقش خود در تعیین سرنوشت و ساخت کیفیت زندگی خویش باشد و برای رسیدن به این اهداف، سعی و کوشش و برنامه ریزی دقیق صورت گیرد.( حسینی قمی،1391).
ادامه دارد ...