قابل استفاده در: مقاله نویسی و انجام پژوهش های علمی
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه داخلی جدید: دارد
پیشینه خارجی جدید: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 24 صفحه
بعد از پرداخت حق اشتراک فایل شماره 267 را دانلود کنید.
تحقیقات نشان می دهد که موسیقی از طریق تاثیر بر هورمون های مختلف، ضربان قلب و فشار خون، تغییر پتانسیل الکتریکی عضله ها و هم چنین تقویت مهارت ها و حرکات بدن و زمینه های روان شناختی وارد عمل شده است به عبارت دقیق تر موسیقی با تحریک مرکز عواطف در مغز (سیستم لیمبیک) بر اعصاب مرکزی و خود کار واکنش های بیو شیمی و عضلانی اثر گذاشته و همچنین با تاثیر بر حافظه و یاد آوری خاطرات و احساس های گذشته تغییراتی را در شرایط فیزیولوژیک و پزشکی بر جای می گذارد(ایمانی شوره دلی، 1391).
اولین گروه پژوهش ها توسط ولد (1916) و دیسرنز (1923) انجام شد که اثر موسیقی را برسیستم اعصاب مرکزی نشان داده است اما مهم تر از آن تحقیق جامعی بود که توسط دای نو (1977) و هوج (1980) صورت گرفت(همان).
این دو محرک اثر موسیقی محرک و آرام بخش را بر واکنش های اعصاب خودکار مانند ضربان قلب، نبض، فشار خون، تنفس، واکنش های پوستی و عضلانی و امواج مغزی بررسی کردند. آن ها در پایان دریافتند که موسیقی آرام بخش، میزان ضربان قلب و نبض و فشار خون را کاهش می دهد و از اضطراب و نگرانی بیماران می کاهد. پس از آن ها پژوهشگران دیگری چون جکبسون (1974) و ولپ (1965) با تحقیقات خود یافته های آنان را تایید کردند.
محقق دیگری به نام گلدشتاین (1985) تاثیر موسیقی انتخابی را بر سیستم لیمبیک و مرکز کنترل دستگاه عصبی خودکار (اتونومیک) مطالعه کرد و اثر آن را در تحریک این منطقه و تسکین رفتار نشان داد(ایمانی شوره دلی، 1391).
موسیقی به دلیل نیروی فرافکن و تخلیه ی هیجانی و ایجاد انرژی می تواند تغییراتی را در فرایند روانی و تحریکات عصبی به وجود آورد. بیشترین کاربرد موسیقی در روش روانکاوی توجیه شده است و آن اثر در فراخوانی تداعی ها و تخیلات و فعال کردن درمانی که از طریق آن فشار ناهشیار بر هشیار را کم کند و فرد احساس راحتی پیدا کند و آرامشی موقتی به وجود می آورد.
برخی از روانشناسان رفتار گرا و شناخت گرا نیز از موسیقی درمانی در تقویت رفتار استفاده کرده اند. گروه دیگر از متخصصان عصب شناسی از موسیقی برای تقویت حافظه، تمرکز و کاهش اختلالات ارگانیک مانند آلزایمر و امثالهم استفاده می کنند(زاده محمدی، 1388، ص 25).
ادامه دارد ...