قابل استفاده در: مقاله نویسی و انجام پژوهش های علمی
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه داخلی جدید: دارد
پیشینه خارجی جدید: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 37 صفحه
کد فایل: mb 407
پترسون (2006) روانشناسي مثبتگرا را مطالعه علمي امور درست در زندگي از تولد تا مرگ و توقفگاههاي بين اين دو ميداند. سليگمن و چيكزنت ميهاي (2000) در مورد هدف روانشناسي مثبتگرا مينويسند «هدف روانشناسي مثبتگرا آغاز تغيير در نوع پرداخت روانشناسي، از اشتغال خاطر صرف به بدترين امور در زندگي به پرداختن به شرايط مثبت است».
سونيا لوبوميرسكي و آليسون آبه معتقدند كه روانشناسان مثبتگرا متعهدند تا عواملي را بررسي كنند كه به افراد، خانوادهها و جوامع اجازه ميدهد تا رشد كرده شكوفا شوند و به شكلي بهينه عمل كنند. داك ورث ، استين و سليگمن (2005) در مقاله جامعي در نخستين شماره مجله سالنامه روانشناسي باليني ، روانشناسي مثبتگرا را چنين تعريف كردهاند؛
«روانشناسي مثبتگرا مطالعه علمي تجربههاي مثبت و صفات فردي مثبت و نهادهايي است كه رشد آنها را تسهيل ميكنند. روانشناسي مثبت با توجه به اينكه به آسايش روانی و كاركرد بهينه ميپردازد، در بدو امر شايد یک پیوست روانشناسي باليني يا بخشي از آن باشد اما ما چيز ديگري معتقديم. باور ما اين است افرادي كه شديدترين فشارهاي روانشناختي را تحمل میکنند در زندگي به دنبال امري بهمراتب بيشتر از تسكين يافتن از درد و رنج هستند. افراد دچار مشكل در پی خشنودي بيشتر، لذت بيشتر و رضايتمندي بيشترند تا صرف كمتر كردن غم و نگراني
ادامه دارد ...