موارد استفاده : منبع کمکی انجام پژوهش
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه داخلی جدید: دارد
پیشینه خارجی جدید: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 46 صفحه
شماره فایل 561
نظریههای روانپویشی فروید نخستین کسی بود که تلاش کرد به طور نظامداری ابتلا به رفتار فوبیایی را تبیین کند، طبق نظر او فوبیها را میتوان نوعی دفاع در برابر اضطراب حاصل از تکانههای واپسرانده شده نهاد دانست.این اضطراب،از تکانههای هراس آور نهاد به شیئی یا موقعیتی که ارتباط نمادین و سمبلیک با آن دارد جا به جا میشود. بعد این گونه موقعیتهاو یا اشیاء به محرکهای هراسآور تبدیل میشود. فرد از طریق اجتناب از این موقعیتها قادر خواهد بود از برخورد با تعارضات واپسرانده دوری کند.
فوبی راهی است برای دور نگه داشتن ایگو از مواجهه با مشکل واقعی–تعارضات واپس رانده دوران کودکی(شوماخر و همکاران،1387). همانطور که نظریه روانکاری انشعابات زیادی دارد به همین میزان درمانهای مختلفی نیز وجود دارد. لیکن در مجموع تمامی درمانهای روانکاوی برای فوبی ها سعی دارند از تعارضات واپس رانده ای که فرض میشود زیربنای ترس و اجتناب شدید در این اختلالات هستند پرده بردارند(همان منبع). نظریههای رفتاری : مهمترین تبیین رفتاری فوبی آن است که فوبیهااز راه یادگیری کسب می شوند در این میان ممکن است چندین نوع یادگیری دخیل باشد:
الف)شرطی شدن اجتنابی : فرمول شرطی سازی اجتنابی براساس نظریه دوعاملی است که به وسیله ماور (1947) ارائه شد و بیانگر این است که فوبی در اثر دو مجموعه یادگیری مرتبط با هم ایجاد میشود: 1- از طریق شرطی سازی کلاسیک، فرد یاد میگیرد که از محرک خنثی (CS) در صورت همانندی با رویداد تحریککننده یا دردناک بترسد (UCS).
شرطی سازی کلاسیک مطرح میسازد که تجربه ناگوار شرمندگی در موقعیتهای اجتماعی، مسئول شروع اضطراب اجتماعی است. یک نمونه چنین تجربهای میتوان نقص و ضعف در جلو کل بچههای کلاس و مورد تمسخر و خنده قرار گرفتن باشد (لینکلن ،2003).
ادامه مقاله به طور کامل در فایل اصلی موجود است.