موارد استفاده : منبع کمکی انجام پژوهش
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه داخلی جدید: دارد
پیشینه خارجی جدید: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 21 صفحه
شماره فایل 846
راجرز براساس دیدگاه پدیدار شناسی معتقد است که وقایع بیرون به خودی خود معنایی ندارند، بلکه زمانی معنادار می شوند که شخص براساس تجارب گذشته و میل به حفظ و تداوم خویشتن خود به آن وقایع معنا می دهد. مفهوم محوری در نظریه شخصیت راجرز مفهوم خویشتن یا خودپنداره است.
خویشتن یا خویشتن واقعی شامل تمام، اندیشه ها، ادراکات، و ارزش هایی است که من یا خودم را می سازند؛ و در بر گیرنده اگاهی از آنچه هستم و انچه می توانم انجام دهم است. این خویشتن ادراک شده، به نوبه خود بر ادراک فرد از جهان و رفتارش تاثیر می گذارد(اتکینسون و همکاران، 1986؛ ترجمه براهنی و همکاران، 1386). طبق نظریه راجرز آدمی هر تجربه ای را در رابطه با خودپنداره خویش می سنجد. مردم دوست دارند به نحوی رفتار کنند که با تصویری که از خود دارند همسان و هماهنگ باشد. تجربه ها و عواطفی که این هماهنگی را ندارند تهدید کننده شده، و ممکن است از حیطه اگاهی طرد شوند. هر چه شخص بخش بزرگتری از تجربه خود را انکار کند ( به دلیل ناهماهنگی با خودپنداره اش)، فاصله بین خویشتن با واقعیت بیشتر شده و امکان ناسازگاری زیادتر می شود.
افرادی که خودپنداره آنها با عواطف و تجربه هایشان هماهنگی ندارد، باید از خود در مقابل واقعیت دفاع کنند زیرا در این شرایط واقعیت اضطراب برانگیز می شود. اگر این فاصله خیلی زیاد شود دفاع فرو می پاشد، که منجر به اضطراب شدید و یا دیگر اختلالات روانشناختی می گردد. در مقابل، شخص سازگار دارای خودپنداره یی است که با تفکر، تجربه و رفتارش هماهنگی دارد؛ خویشتن او سخت وغیر قابل انعطاف نیست بلکه همگام با پذیرش و درونسازی تجربه ها و افکار جدید تغییر می پذیرد(اتکینسون و همکاران، 1986؛ ترجمه براهنی و همکاران، 1386).
ادامه مقاله به طور کامل در فایل اصلی موجود است.