موارد استفاده : تحقیق و آموزش
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه داخلی جدید: دارد
پیشینه خارجی جدید: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 47 صفحه
شماره فایل : 70 mg
تمركز مالكيت عبارت است از چگونگي توزيع سهام بين سهامداران یک شركت. هر چه تعداد سهامداران كمتر باشد، مالكيت متمركزتر خواهد بود (محمدی و همکاران، 1388). در سالهای اخیر تمرکز مالکیت به عنوان یکی از مسائل مهم در ادبیات حاکمیت شرکتی و تاثیر آن بر ابعاد مختلف شرکتها بهویژه هزینه سرمایه در کشورها و اقتصادهای در حال رشد و بازارهای جهان مطرح شده است. در كشورهايي كه تمركز سهام در آنها بالا بوده و داراي بازارهاي سهام كمتر توسعه يافته هستند،
يكي از مسائل اصلي اداره شركتها، تضاد منافع بين سهامداران اصلي و سهامداران اقليت است. [66]. در مورد تمرکز مالکیت تعاریف متفاوتی وجود دارد. دمستز و لن (1985)، تمرکز مالکیت را به عنوان درصد سهام در اختیار 5 یا 20 سهامدار بزرگ شرکت و یا شاخص هرفیندال که از طریق توان دوم سهم هر یک از سهامداران محاسبه میشود، تعریف کردند. فاسبرگ (2004) تمرکز مالکیت را به عنوان درصد سهام نگهداری شده در اختیار سهامداران و بلوک داران بالای 5 درصد تعریف میکند. کلاسنس و همکاران (2002) بزرگترین سهامداران را به تنهایی به عنوان تمرکز مالکیت میپذیرد. پرووز (1994) مجموع سهام 5 سهامدار بزرگ را به عنوان تمرکز مالکیت در نظر میگیرند. در كشورهايي كه قوانين و مقررات حفظ حقوق سهامداران داراي ايراد و ضعف است، تمركز مالكيت اغلب بهعنوان راهكاري براي كنترل اعمال غير اخلاقي مديران و تصميمات اتخاذ شده توسط آنان، ظهور كرده است. [61].
كه البته خود ميتواند مشكلساز باشد و نه تنها تعارض بين مدير و سهامداران را كاهش ندهد، بلكه موجب افزايش آن شود. زيرا سهامداران عمده غالباً به دنبال منافع خود بوده و در اين جهت ممكن است منافع سهامداران جزء را نا ديده گرفته و بهگونهاي عمل نمايند كه حقوق آنها را به نفع خود قبضه نمايند. [66]. معمولاً مالكان عمده كمتر از ديگر مالكان تمايل به افشاي اطلاعات شركت در بازار دارند و علت آن نيز، محروم نمودن ساير سهامداران و ذينفعان در شركت، از اطلاعات محرمانه شركت است، تا بدين شكل برنامهها و سياستهاي شركت كه غالباً در جهت منافع آنان است را از ديگران پنهان نگهدارند. [70]. چاو و لونگ (2006) معتقدند ميزان بيشتر تمركز مالكيت موجب ميشود كه فرصتها و سودهاي مخفي و افشا نشده بيشتري براي سهامداران كنترلكننده ايجاد شود. اين مالكان به علت سهم بالایی که از شرکت در اختیار دارند، نظارت و کنترل بالایی بر تصمیمات مدیریت و نتایج حاصل از آن خواهند داشت.
در نتیجه بر عملکرد شرکت به طور مستقيم تأثیرگذار هستند. از آنجا كه اين مالكان كنترل شركت را بهطور كامل در اختيار دارتد و سياستها و خطمشي كلي شركت را تعيين ميكنند، بر اساس منافع و هزينه ناشي از انتخاب حسابرس، اقدام به گزينش مؤسسه حسابرسي با كيفيت بالا يا مؤسسه حسابرسي با كيفيت پايين مينمايند. [72].
ادامه مقاله به طور کامل در فایل اصلی موجود است.