موارد استفاده : تحقیق و آموزش
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه داخلی جدید: دارد
پیشینه خارجی جدید: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 60 صفحه
شماره فایل : 120 mg
برخی از حوزه های حرفه ای روان شناسی بیش از حوزه های دیگر مورد توجه و اقبال عمومی واقع گردیده اند. از جمله ی آنها حوزه ی هوش عاطفی1 را می توان نام برد. در سالهای گذشته هوش عاطفی عنوان بسیاری از كتاب ها و مجلات پر فروش و مقاله های روزنامه های مشهور و پر خواننده در خارج از كشور را به خود اختصاص داده و در مورد آن پژوهش های علمی گوناگونی صورت پذیرفته است. درباره ی دلایل این علاقه و جلب توجه، تبیین های گوناگونی به عمل آمده است.
یكی از اساسی ترین مسائل زندگی مدرن امروزی، حل مسائل و مشكلات انسانی است تا فنی، و از این به بعد ما مجبوریم كه مشكلات انسانی را بسیار بیشتر از مشكلات فنی مورد توجه قرار دهیم. هوش عاطفی مدعی است كه می تواند حداقل برخی از مشكلات زندگی بشر امروزی را كه در اصطلاح ((تعارف بین آن چه هست كه انسان احساس می كند و آن چه كه به آن فكر می كند)) حل و فصل نماید. 1- در متون فارسی برای واژه Emotion معادل عاطفه و هیجان آمده است. در این پژوهشEmotional را عاطفی وEmotional Intelligence را هوش عاطفی ترجمه كردیم .
مورفی1(2002) نشان داد كه هوش های چند گانه ای برای موفقیت مدیران مورد نیاز است. این تحقیق ضمن بیان این نكته كه هوش بر ساخته ای چند بعدی است و شامل انواع مختلفی می باشد در واقع هوش های چند گانه ای را برای رهبری معرفی كرده است . تقسیم بندی آنها عبارت است از : • هوش شفاهی/ منطقی كه با تست های (IQ) قابل سنجش است (هوش تحلیلی). • هوش عاطفی كه در ده سال گذشته به عنوان مهمترین عامل موفقیت مدیران مطرح بوده است و با تست های(QE) سنجیده می شود .
• هوش فرهنگی2 كه نشان دهنده توانایی افراد در مواجهه مؤثر با جنبه های فرهنگی محیط می باشند و با تست های (QC) قابل سنجش است ( الون و هایگینز، 2005). مفهوم هوش عاطفی دربر گیرنده این فرضیه است كه(( بسیاری از افراد كه از تحصیلات عالی برخوردار نمی باشند، ولی از هوش عاطفی بالایی برخوردارند، زندگی شاد و موفقیت آمیزی را تجربه می نمایند)). یكی دیگر از دلایلی كه هوش عاطفی مورد توجه قرار گرفته، این است كه این سازه، مفهوم كلاسیك و سنتی هوش و روشهای ارزیابی آنها را زیر سؤال برده و در مورد سودمندی آنها اشكال های جدی مطرح ساخته است.
در نهایت بسیاری از نویسندگان راجع به توانایی های بالقوه هوش عاطفی و اثرات آن بر زندگی عاطفی و روزمره ی انسان قلم فرسایی نموده اند كه به هر حال این بحث ها سبب گردیده، این باور قدیمی كه ماهیت انسان را در تعارض مداوم بین قلب و مغز می داند، به چالش كشیده شود و در مورد درستی آن شك و ابهام به وجود آید.
ادامه مقاله به طور کامل در فایل اصلی موجود است.