موارد استفاده : تحقیق و آموزش
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه داخلی جدید: دارد
پیشینه خارجی جدید: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 37 صفحه
شماره فایل : 135 mg
فرهنگ سازمانی دارای كاركردها، وظایف و یا نقشهای متفاوتی است که به طور خلاصه عبارتند از: كنترل رفتار؛ برقراری ثبات در شیوههای انگیزش (استحكام در تشویقها)؛ هویت بخشی (فراهم كردن منبعی برای تعیین هویت) (www.cba.uri.edu). آنگونه كه رابینز در كتاب «مدیریت رفتار سازمانی» خود آورده است: فرهنگ، تعیین كننده مرز سازمانی است یعنی سازمانها را از هم تفكیك می كند؛ نوعی احساس هویت در وجود اعضای سازمان تزریق میكند؛ فرهنگ سازمانی باعث میشود كه در افراد نوعی تعهد نسبت به چیزی به وجود آید كه آن چیز بیش از منابع شخصی فرد است؛ فرهنگ سازمانی موجب ثبات و پایداری سیستم اجتماعی میشود.
فرهنگ ازنظر اجتماعی همچون چسبی به حساب می آید كه می تواند ازطریق ارائه استانداردهای مناسب (در رابطه با آنچه باید اعضای سازمان بگویند یا انجــام دهند)، اجزای سازمان را به هم متصل می كند؛ فرهنگ به عنوان یك عامل كنترل به حساب میآید كه موجب به وجود آمدن یا شكل دادن به نگرشها در رفتار كاركنان میشود. به طوری كه شایستگی و تناسب فرد در سازمان، تناسب نگرشها و رفتار فرد با فرهنگ سازمانی موجب میشود كه فرد بتواند به عنوان عضوی از سازمان درآید (رابینز، ۱۳۷۴).
فرهنگ سازمانی وظایف چندی را بر عهده دارد. نخست آن که به اعضای خود هویت میبخشد، به عبارت دیگر افراد سازمان افتخار کنند که در یک چنین سازمانی و برای هدفهای آن تلاش میکنند. دومین وظیفه فرهنگ سازمانی آن است که تعهد و مسئولیت جمعی را تسهیل کند. همچنان که گفته شد تعهد پیگیری بیوقفه هدف است و بیانگر میزان عجین شدن فرد با هر کاری است انجام میدهد. سومین وظیفه فرهنگ سازمانی افزایش ثبات سیستم اجتماعی است.
چهارمین وظیفه فرهنگ سازمانی شکلدهی رفتار اعضای خود با معنی بخشیدن به کارشان است. پنجمین وظیفه فرهنگ سازمانی تقویت حس همکاری به جای رقابت است (رضائیان، 1385، 296-294) شکل(2-2).
ادامه مقاله به طور کامل در فایل اصلی موجود است.