موارد استفاده : تحقیق و آموزش
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه داخلی جدید: دارد
پیشینه خارجی جدید: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 61 صفحه
شماره فایل : 173 mg
با توجه به پويايي دنياي کنوني و تحولات سريعي که در ابداعات و اختراعات صورت ميگيرد، کشوري ميتواند ادعا کند که اقتصادي سالم و مطمئن دارد که بهيک بخش مالي و بازار سرمايه کارا متکي باشد. بخش مالي شامل وام گيرندگان، وامدهندگان و موسسههاي مالي است. موسسههاي مالي واسطه اي بين وامدهندگان و وام گيرندگان، در تخصيص سرمايه به صورت بهينه هستند. اين موسسههاي مالي به صورت سيستم پايه بانکييا غير بانکي عمل ميکنند.
هر چند سيستم پايه بانکي در بسياري از کشورها،يکي از مهم ترين منابع براي سرمايهگذاري کلان است، ولي نمي تواند به تنهايي منابع لازم را جهت رشد و توسعه اقتصادي کشور فراهم آورد. در حال حاضر، بازار بورس اوراق بهادار در اکثر کشورها، هسته مرکزي بازار سرمايه است و سالانه مبلغ هنگفتي سرمايههاي سرگردان را به سمت واحدهاي مولد و فعال جامعه، نظير واحدهاي توليدي و خدماتي هدايت ميکند. اين بازارها، ضمن سهيم کردن عموم در مالکيت شرکتها، باعث کاهش نقدينگي و قدرت خريد آنها شده و در نتيجه، تورم را کاهش مي دهد. از طرف ديگر، با تخصيص اين منابع به واحدهاي مولد، توليد افزايش مييابد و باعث بهبود کارآيي مديران نيز ميشود.
همچنين بازار بورس اوراق بهادار، پذيراي سرمايهگذاران مختلف، با انگيزهها و درجهي ريسک پذيري متفاوت است. حال اگر اين بازارها به طوري عمل کنند که سرمايهگذاران بتوانند بازدهي طبق ريسک پذيري خود بدست آورند، منابع به طور بهينه تخصيص مييابد و بازار از نظر تخصيص، کارا ميشود. اگر اين بازارها بتوانند وجوه را از وامدهندگان به وام گيرندگان با حداقل هزينههاي انتقال هدايت نمايند، از نظر عملياتي نيز کارا خواهند بود. به عنوان مثال در سال 1996 ميلادي، بورسهاي نوظهور جهان توانستند معادل 6/1 تريليون دلار از سرمايههاي داخلي و خارجي را به جريانهاي اقتصادي خود تزريق نمايند. اين مبلغ تقريبا معادل 10% کل ارزش مبادلات سهام در کل بورسهاي جهان بود.
به نظر مي رسد، بورسهاي نوظهور با بررسي وضعيت بازدهي بورس اوراق بهادار کشورهاي ديگر، سعي دارند تجربيات تلخ آنها را خود تجربه نکنند و با به کارگيري نقاط قوت بورسهاي قديمي، در حال پيشي گرفتن از آنها هستند(نمازي، 1382). بنابراين بازار بورس اوراق بهادار در چارچوب مکانيزم مشخصيي مي تواند باعث ايجاد سرمايه و هدايت آن به سمت واحدهاي فعال مولد شود و نيز سبب افزايش توليد، کنترل تورم، مشارکت مردم در تامين سرمايه مالي در واحدهاي صنعتي و سهيم شدن آنها در مالکيت شرکتها، افزايش تعهد و کارآيي مديران و نهايتا افزايش رشد توليد ناخالص داخلي شوند. ارزش سهام معامله شده در بورسهاي جهان در سال 1996 نسبت به سال 1986، سه برابر شده است، به طوري که از 6/5 تريليون دلار به 17 تريليون دلار افزايشيافته است.
ارزش سهام توکيو و لندن نيز به ترتيب 7/2 و7/1 تريليون دلار ميباشد. مجموع ارزش سهام معامله شده بازارهاي سهام کشورهاي درحال توسعه نيز سال 1996به 12% ارزش کل معاملات سهام در بورسهاي جهان رسيده است. گزارش سازمان همکاري اقتصادي و توسعه، گواه اين است که سال 1996 با گسترش موج خصوصي سازي صنايع دولتي در جهان، دولتها88 ميليارد دلار از فروش سهام صنايع ملي کسب کرده اند و اين مبلغ نسبت به سال گذشته13% افزايشيافته است. بانک تجاري مورگان استانلي در مارس 1997 اعلام کرد، ارزش سهام معامله شده در بورس نيويورک7/7 تريليون دلار است و شامل 45% از کل ارزش سهام جهان است. (نمازي،1382). سوابق بورسهاي معروف جهان نشان مي دهند که در طي عمر خود توانسته اند خدمات ارزنده اي به اقتصاد ملي خود و در جهت اهداف اقتصادي ارائه دهند و حتي در جهت حصول اهداف سياسي و مقاصد استعماري از اين گونه بازارها استفاده شده است.
بورس لندن در تامين سرمايه و منابع مالي دولت انگلستان در جهت تحقق اهداف سياسي کمک شاياني را به آن دولت نموده و ايالات متحده با جمع آوري سرمايههاي عموم از طريق بازارهاي سرمايه در تقويت و پيشرفت سرمايه داري مالي، به افزايش توليد ملي و پيشرفت صنعتي کمک به سزايي نموده است. به نقل از نشريات بانک مرکزي، از 120 ميليون نفر ژاپني، 27ميليون نفر سهامدار شرکتهاي سهامي عام و از 250 ميليون آمريکايي، قريب 55 ميليون سهامدار و در انگلستان از 50 ميليون نفر نيز 21 ميليون نفر سهامدارند. کثرت تعداد سهامداران در اين بازارهاي مبين آن است که مردم به بازارهاي سرمايه خود اعتقاد داشته و مطمئن هستند که سرمايههاي آنان در اين بازارها به هدر نرفته و سودهاي معقولي را به ارمغان ميآورد (عباسي،1383).
ادامه مقاله به طور کامل در فایل اصلی موجود است.