موارد استفاده : منبع آموزشی و پژوهشی
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه داخلی جدید: دارد
پیشینه خارجی جدید: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 35 صفحه
شماره فایل 04 MA
عدالت ترمیمی دومین دلالت اصلی نظریة شرمساری بازپذیرکننده است و راهنما و رهنمود رهیافت سطح خرد نسبت به مسائل جرم است. گرچه عدالت ترمیمی از جرم، شرم و بازپذیری غایب بوده است، اما دیری نپایید که بریث ویت شروع به ارائة سیاست های عدالت ترمیمی نظیر نشست های گروهی خانوادگی، یا نشست های پاسخ گویی اجتماع کرد. وی این نوع سیاست ها را ترجیحاً به عنوان مطلوب ترین دلالت نظریة خود عنوان کرد و از عدالت ترمیمی به مثابه الگوی عدالت طرفداری کرد که برخلاف الگوهای تنبیهی و رفاهی پاسخ موفقیت آمیزی به مسائل جرم خواهد بود. هدف از این پروژه، دخالت دادن شمار زیادی از بستگان قربانیان و متخلفان برای پاسخگویی به تخلفات نوجوانان است که در پی آن تعارضات به جامعه برگشت می کند.
متخلفان توجیه می شوند تا مسئولیت اعمال خود را بر عهده بگیرند. به جای تشریفات رسمی که تحت سلطة زبان محرمانة قانون است، جلسات غیررسمی وجود دارد که در آن سیستم های حمایتی قربانی و متخلف و علاقمندان محله برای گفتگو در خصوص اثرات جرم و طرز برخورد متخلف با ضرر و آسیب با یکدیگر ملاقات می کنند. تحت این مدل، بریث ویت و ماگفورد شرایط زیر را برای ادغام موفقیت آمیز عنوان کرده اند (چن،53:2002).
1. به جای ضدهنجار معرفی کردن هر دوی رفتار و خلافکار، تنها رفتار بدین صورت تعریف شود. 2. متخلف همراه با رفتار و به عنوان فاعل رفتار تعریف نشود (نفرت از گناه، عشق به گناهکار). 3. شاکیان به عنوان بخشی از اجتماع ارتباطی که مرکب از متخلف، قربانیان و سایرین است، دیده می شود. شکایت و اتهام به نام قربانیان و علایق اجتماع است. 4. اجتماع از طریق فرایندهای مصالحه و آشتی که در آن متخلف ابراز ندامت و پشیمانی کرده و به ترمیم و اصلاح متعهد می شود، با بخشش و گذشت پاسخ می دهد و با پس گرفتن برچسب انحرافی، فاصله و شکاف بین متخلف و اجتماع پر می شود. عدالت ترمیمی چیست؟
طبق گفتة هوارد زهر ، یکی از سردمداران عدالت ترمیمی، تعریف اصطلاح عدالت ترمیمی غالباً دشوار است؛ زیرا عدالت ترمیمی طیفی از برنامه ها و عملکردها را دربرمی گیرد. زهر مشاهده کرد که «عدالت ترمیمی دست کم مستلزم این است که آسیب ها و نیازها شناسایی شود، متخلفان در قبال آسیب های وارده پاسخگو باشند و قربانیان، متخلفان و اجتماعات در این فرایند وارد شوند». ارزش محوری عدالت ترمیمی می تواند در یک کلام عنوان شود: احترام. وی می گوید: «احترام برای همه، حتی برای افرادی که با ما فرق دارند و کسانی که دشمن تلقی می شوند». احترام درهم تنیدگی و نیز تفاوت های ما را گوشزد می شود. احترام تاکید دارد که ما به همة بخش ها توجه یکسانی داشته باشیم. در کانون عدالت ترمیمی، مجموعه ای از اصول، فلسفه، و مجموعة بدیلی از پرسش های راهنما وجود دارد که چارچوب بدیلی برای تفکر و اندیشه در باب «خطاکاری» را فراهم می آورد (سیگل،274:2006).
از نظر بریث ویت (2007)، عدالت ترمیمی روندی است که ارزشهایی نظیر التیام بخشی، عذرخواهی و گذشت، و نیز پیشگیری عملی از بازگشت را در برگرفته و در پی ترمیم قربانیان، خلافکاران و اجتماعات است. عدالت ترمیمی بر این تصور مبتنی است که فعالیت مجرمانه بر افراد و روابط آسیب وارد می سازد (رودریگوز ،356:2007).
عدالت ترمیمی با گفتگو (مثلا در بین قربانی، متخلف و اعضای اجتماع)، برقراری روابط و ارتباط ارزشهای اخلاقی قابل تعریف است. دیالوگ شامل بحث و گفتگوی آزاد در باب آسیب وارده از سوی بزهکار و تخصیص راه حل های مناسبی است که انعکاسی از ارزشهای اجتماع است. دخالت دادن اعضای اجتماع در فرایندهای عدالت ترمیمی، کلیت اجتماع را تقویت می کند و از آن طریق به شهروندان محلی مجال می دهد ارزشها و هنجارهای نظام همسایگی خود را بازنمایی و ابراز نمایند (همان:104).
هدف از عدالت ترمیمی، توانمندسازی شرکت کنندگان، از طریق تقویت پاسخ گویی و مسئولیت پذیری افرادی است که تحت تأثیر رفتار آسیب زا قرار گرفته اند. در آخر عدالت ترمیمی، جویای راه حل های اجتماعی و عاطفی است که موجب التیام بخشی، ترمیم و بازپذیری شده و به نوبة خود اقدامات مربوط به پیشگیری از آسیب بعدی را بهبود ببخشد (موریسن ،210:2006). از این منظر، جرم حاصل پیوندهای اجتماعی آسیب دیده و از هم گسیخته در میان افراد یا خلافکاران و اجتماع بزرگتر است. این پیوندها بایستی به منظور اصلاح قربانی و بازپذیری متخلف ترمیم شوند. در نتیجه، کنترل جرم ابتداً نه به عهدة نظام عدالت کیفری، که بر عهدة اجتماع است. این گزاره با اثربخشی بیشتر مکانیزم های کنترل اجتماعی غیررسمی به طور عام در مقایسه با شیوه های رسمی، همساز و هماهنگ است (ونتارا،12:2006).
دانلود فایل اصلی و کامل بلافاصله بعد از پرداخت ...