موارد استفاده : تحقیق و آموزش
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه داخلی جدید: دارد
پیشینه خارجی جدید: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 30 صفحه
شماره فایل :: 351 mg
از اوایل دهه 90 رویکرد مبتنی بر منابع به عنوان مدلی نوید بخش برای توضیح رفتار استراتژیک سازمانها و تصمیمگیریهای راهبردی در آنها، مورد توجه بسیاری قرار گرفت و منابع سازمان را تحت تأثیر قرار داد(جعفرپور، 1391). دیدگاه مبتنی بر منابع، نخستین بار در آثار منتشر شده توسط بارنی و ورنرفلت ارائه گردید.این دیدگاه برای ایجاد مزیت رقابتی، نگاه از درون به بیرون دارد و منابع درونی شرکت را منشأ مزیت رقابتی میداند. در حقیقت در این دیدگاه، عامل مزیت رقابتی، منابع و داراییهای درونی هر سازمان میباشد و هر سازمان به مثابه مجموعهای از منابع منحصربه فرد فرض میشود که برخی از این منابع، اساس مزیت رقابتی پایدار میباشند(اعرابی، فتح اللهی و اسدزاده، 1388).
تئوری مبتنی برمنابع در تحلیل منابع مزیت رقابتی دو فرض را میپذیرد، این تئوری فرض میکند که 1) سازمانهای موجود در یک صنعت یا گروه استراتژیک خاص، از لحاظ منابع استراتژیکی که در اختیار دارند ناهمگن هستند و 2) منابع در میان سازمانهای فعال در آن صنعت یا گروه استراتژیک از تحرکپذیری کامل برخوردار نیست. بنابراین ناهمگنی منابع میتواند عمری طولانی داشته باشد. تئوری مبتنی بر منابع در مورد سازمان، برای تحلیل منابع و ترسیم منابعی که میتوانند به عنوان منبع مزیت رقابتی برای سازمان عمل کنند، دو پیش فرض گفته شده را مورد آزمون قرار میدهد(بارنی، 1991).
در حالیکه در روش تحلیل بیرونی بر توصیف رفتارهای یک صنعت جذاب تمرکز میشود، در دیدگاه مبتنی بر منابع برای دستیابی به مزیت رقابتی پایدار به نقاط ضعف و قوت درون بنگاهها توجه شده و تأکید از محیط رقابتی بنگاه، به منابع مورد نیاز بنگاه برای رقابت، انتقال یافته و بر روی منابع جذاب و رفتار آنها تمرکز میشود(استراند ، 2006). همچنین از پژوهشهای محققینی چون ورنرفلت(1989)، راملت(1991)، مکگان و پورتر(1997) که به دنبال آزمون تأثیر نسبی مشخصههای سازمان و صنعت بر عملکرد شرکت بودند، این نتیجه حاصل شد که اثرات درونی سازمان بیشتر از تأثیرات صنعت است.
برای مثال راملت(1984) تشریح کرد که در دنیای کسب و کار امروز تفاوتهای سود درون صنعتی، از تفاوتهای سود میان صنعتی فراتر رفته است و بر این اساس چنین استدلال نمود که منابع درونی سازمانها بسیار مهمتر از اثرات صنعت هستند و این به معنای تأیید دیدگاه مبتنی بر منابع بوده است(جعفرپور، 1391). منابع واحدهای پایهای تجزیه و تحلیل بوده و شامل تمام نهادههای فرآیند بازرگانی، شامل منابع مالی، تکنولوژیکی، انسانی و سازمانی میباشند که پایهای برای ایجاد صلاحیت نیز فراهم میکنند. در واقع صلاحیتهای یک سازمان از یک یا ترکیبی از منابع سازمان بوجود میآید و خود پایهای برای ایجاد مزیت رقابتی ارائه میکند(تیس و همکاران ، 1987).
منابع(داراییهای سازمان) در صورت تبدیل شدن به قابلیتها و توانمندیها (شایستگیها) میتوانند منشأ مزیت رقابتی پایدار و نهایتاً منجر به ارتقای عملکرد سازمان در مقایسه با رقبای خود باشند(اعرابی و همکاران، 1388). منظور از منابع در این تئوری، صرفاً زمین و ماشین آلات نمیباشد و در هفت گروه بصورت زیر طبقهبندی میشود:
1) منابع مالی (مانند نقدینگی و دسترسی به بازارهای مالی) 2) منابع فیزیکی (مانند تجهیزات و ماشینآلات) 3) منابع قانونی (مانند نام تجاری و حق امتیاز) 4) منابع انسانی (مانند دانش و مهارت کارکنان) 5) منابع سازمانی (مانند فرهنگ، سیاستها و توانمندیها) 6) منابع اطلاعاتی (مانند دانش ناشی از مصرف کنندگان و هوش رقابتی) 7) منابع ارتباطی (مانند رابطه با مشتریان و تأمینکنندگان) همچنین در بعضی از تحقیقات انجام شده منابع شرکت به سه گروه منابع ملموس، ناملموس و منابع انسانی تقسیم شده است. منابع ملموس شامل منابع مالی و فیزیکی میشوند و فرهنگ، اعتبار و تکنولوژی، منابع ناملموس شرکتها را تشکیل میدهند(لشکربلوکی، 1387).
ادامه مقاله به طور کامل در فایل اصلی موجود است.