موارد استفاده : تحقیق و آموزش
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه داخلی جدید: دارد
پیشینه خارجی جدید: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 38 صفحه
شماره فایل : 538 mg
لاننبورگ و اورنشتین معتقدند که نظریههای موجود در زمینه رضایت شغلی را میتوان به دو دسته کلی تقسیم کرد: محتوا و فرایند. بر مبنای نظریههای محتوایی (مانند تئوری هاپوک، نظریهی سلسله مراتب نیازهای مازلو، نظریهی هرزبرگ) تمام کارکنان از یک سری نیازهای پایهای مشابه برخوردار هستند. اما، نظریههای فرایندی (نظریه برابری، نظریه گروه مرجع، نظریه وروم) بر این امر تأکید دارند که هر شخص دارای نیازهای متفاوت است. اینگونه نظریهها بر فرایندهای روانیای که باعث ایجاد این اختلافها میشوند تمرکز دارند (Brown, 2009).
در هر صورت، در طول شش دههی گذشته نظریههای متعددی در رابطه با رضایت شغلی به وجود آمده است. با وجود آنکه تعداد زیادی نظریه در رابطه با رضایت شغلی وجود دارد (از قبیل نظریه بریل، نظریه نیازها، نظریه نقشی، نظریه هرزبرگ، نظریه هالند، نظریه مک گرگور، نظریه اختلاف، نظریه برابری، الگوی بورتر-لاور، و ...)، در طول سی سال اخیر نظریههای نسبتاً جدیدتری پا به عرصه گذاشتهاند که در ادامه به توضیح آنها خواهیم پرداخت: 1. نظریهی ارزش ارزش به تمایلات خودآگاه و ناخودآگاهی اطلاق میشود که افراد در جستجوی بدست آوردن آنها هستند.
بر طبق این نظریه، تعیین رضایتمندی شغلی وابسته به این مسئله است که آیا شغل امکان حفظ ارزشهای خصوصی و شخصی را برای افراد فراهم میکند. از این رو اگر شغل امکان حفظ این ارزشها را فراهم کند فرد از آن رضایت خواهد داشت، در غیر این صورت باعث ایجاد نارضایتی شغلی در افراد خواهد شد (میردریکوندی، 1379).
ادامه مقاله به طور کامل در فایل اصلی موجود است.