موارد استفاده : تحقیق و آموزش
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه داخلی جدید: دارد
پیشینه خارجی جدید: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 31 صفحه
شماره فایل : 585 mg
در این بخش به شناسایی بازیگران اصلی یادگیری سازمانی میپردازیم، خریداران، عرضه كنندگان و دلالانی كه نقش فعالی در تحقق معاملات و تبادلات دانش و یادگیری ایفا میكنند. میتوان طی یك روز هر سه نقش و حتی در یك زمان بیش از یكی از آنها را بازی كرد. معمولاً طی یك گفت و گو نیز میتوان هم عرضه كننده، هم خریدار و هم دلال دانش بود. خریداران یا جستجوگران دانش، معمولاً باید مشكلات پیچیدهای را حل كنند كه پاسخهایی ساده ندارند.
در واقع جویندگان دانش به دنبال بصیرتها، داوریها و درك مفاهیم میگردند. خریداران، دانش را به دلیل ارزش خاصی كه برای آنان دارد، دنبال میكنند. خلاصه آنكه به وسیله دانش موفقیتی را به دست میآورند كه بدون دانش برایشان دست نیافتنی است (حبیبی، 1392).
جستجوگری دانش و یادگیری، بخش مهم و اعظم فعالیتهای بسیاری از مدیران را تشكیل میدهد. بر اساس تحقیقی غیر رسمی كه به تازگی به وسیله «آرین وارد» در شركت هوافضایی هیوز انجام شد، 15 تا 20 درصد از كار مدیران، صرف جستجو برای كسب دانش و پاسخ به درخواست آن میشود. فروشندگان دانش در سازمانها، افرادی با سابقه در بازار داخلی هستند كه حدأقل در یك زمینه كاری از تخصصی ویژه برخوردارند. آنان ممكن است دانش خود را به ازای مبلغی تحت عنوان حقوق یا موارد غیر مادی دیگر كه شرح آن خواهد آمد، به صورت جزئی و یا كلی بفروشند.
اگر چه در بسیاری مواقع همه متقاضی یا خریدار دانش هستند، ولی همه آنها لزوماً فروشنده دانش نیستند. بعضیها دارای تخصص و مهارتند، ولی نمیتوانند دانش نهفته خود را در چارچوبی مشخص ساماندهی كنند. دانش عدهای نیز آنقدر تخصصی، شخصی و یا از نظر ارزشی محدود است كه نمیتوان آن را در بازار دانش عرضه كرد. عدهای از دانشگران نیز خود را وارد بازار دانش نمیكنند. از نظر آنان، احتكار دانش سودآورتر از تسهیم آن است.
متأسفانه این اعتقاد در بسیاری از سازمانها منطقی به نظر میرسد. اگر دانش را قدرت بدانیم، طبعاً صاحبان دانش را قدرتمند خواهیم دانست و اگر دیگران نیز به آن دانش دست پیدا كنند، قدرت بیگمان تحلیل خواهد رفت. این امر، واقعیتی در سیاست شناسی دانش است و مدیران طراح برنامههای دانش باید این امر را در نظر بگیرند.
یكی از دشواریهای مدیریت دانش، القای این طرز تفكر است كه عرضه دانش بیش از احتكار آن ارزش دارد. دلالان دانش و یادگیری كه «دربانها»، «مرزبانها» یا «واسطهها» نیز نامیده میشوند، بین خریداران و عرضه كنندگان دانش و یادگیری ارتباط برقرار میكنند، با توجه به تحقیقات انجام شده، حدود 10 درصد از مدیران صنایع به «مرزبانی» اشتغال داشتهاند و در واقع «واسطههای بالقوه دانش» بودهاند. آنان علاقه مندند كه بدانند در سازمانشان چه كسی، چه كاری را انجام میدهد. و میخواهند بدانند برای كسب دانش، به ویژه در خارج از حوزه اداری یا اختیارات خود، به چه كسی باید مراجعه كنند (نوروزیان، 1385).
ادامه مقاله به طور کامل در فایل اصلی موجود است.