تاریخچه سلامت روانی با توجه به وجود بیماری‌های روانی از زمانی که بشر وجود داشته و مخصوصاً از زمانی که زندگی اجتماعی را شروع کرده با او همراه بوده است

تاریخچه سلامت روانی

تاریخچه سلامت روانی با توجه به وجود بیماری‌های روانی از زمانی که بشر وجود داشته و مخصوصاً از زمانی که زندگی اجتماعی را شروع کرده با او همراه بوده است. پیدا کردن شروع یک نهضت به خصوص نهضت‌های اصلاحی و علمی به علت داشتن منابع گوناگون و چند جانبه مسأله مشکلی است. در حقیقت روان پزشکی را می‌توان قدیمی‌ترین حرفه و تازه‌ترین علم به شمار آورد. قدیمی‌ترین، چون بیماری‌های روانی از قدیم وجود داشته‌اند. تازه‌ترین علم، برای این‌که تقریباً‌ از سال 1930، بعد از تشکیل اولین کنگره‌ی بین‌المللی بهداشت روانی بود که روان‌پزشکی جزئی از علوم پزشکی شد و سازمان‌های روان پزشکی و مراکز پیشگیری در کشورهای مترقی یکی بعد از دیگری فعالیت خود را شروع کردند. از فعالیت این سازمان‌ها در جریان جنگ جهانی دوم عملاً کاسته شد و بدین ترتیب می‌توان روان‌پزشکی را تازه‌ترین علم بعد از جنگ جهانی دوم به حساب آورد (ساپینگتون ،2006).

اولین بار سقراط فیلسوف مشهور یونانی بود که خرافات را از بیماری‌های روانی کنار گذاشت و اختلالات روانی را به طرف پزشکی کشانید. درباره‌ی مالیخولیا و جنون‌ زایمانی تعریف و توصیف کرد و مغز را مرکز اصلی روان دانست. جالیوس علت اصلی بیماری‌های روانی را اختلال عمل مغز و عدم تعادل اخلاط بدن می‌دانست. در اوایل قرن 13 و اوایل رنسانس ارتباط جسم و روان و یکپارچگی واکنش آنها مورد بحث قرار گرفت و به علاوه فرضیه ابوعلی‌سینا مسأله این ارتباط را به اسپانیا و کشورهای دیگر کشاند و این زمینه‌ای برای فرضیه ی جدید بیماری‌های روان تنی شد. این قرن را باید قرن سحر و جادو، دخالت شیاطین و ارواح در ایجاد بیماری‌های روانی دانست (میلانی فر،1386)

اطلاعات جسته گریخته‌ای وجود دارد که تا قرن 14 برای مواظبت و نگهداری بیماران روانی مکانی در مونت کاسینوی ایتالیا، بیمارستانی در لیون فرانسه و در پاریس، بیمارستان بتلعه در لندن که در سال 1247 بنا شد (اولین بیمارستان تقریباً رسمی و دولتی) و در سال 1385 بیمارستان بارتولومو در لندن در نزدیکی کلیسای سنت بارتولومو وجود داشته است. در اسپانیا اولین بیمارستان روانی در سال 1409 در شهر والنسیا به وسیله‌ی یک کشیش اسپانیایی ایجاد شد و علت آن رفتار استهزا آمیز و آزاردهنده‌ی افراد نسبت به بیماران روانی در ملأ عام بوده است.

در قرن 17 ارتباط جسم و روان و محل این ارتباط در سلسله اعصاب مورد بحث قرار گرفت و دکارت و مالپی ویلیس و سایرین مراکزی برای این ارتباط تعیین کردند. در همین قرن در سال 1602 اولین کتاب پزشکی درباره‌ی بیماری‌های روانی به نام پراکیس مدیا توسط یک پزشک سوئیسی نوشته شد که در آن طبقه‌بندی بیماری روانی مورد توجه قرار گرفت و برای این بیماری‌ها علل ارگانیک قائل شدند.در قرن 18 مسأله به همان طریق قرن 17 ادامه یافت و مؤسسات خیریه در کشورهای کاتولیک بنا به پیشنهاد کشیش‌ها تأسیس شد. در اواخر قرن 18 و اوایل قرن 19 نام سه نفر در سولوحه‌ی پیشتازان و رهبران درمان اخلاقی و انسانی‌ قرار دارد که عبارتند از: فیلیپ نیپل از فرانسه ، ویلیام تیوک از انگلستان و ول سنزوکیاروگی از ایتالیا (میلانی فر،1386).

 

در قرن بیستم باب پردازش تئوری‌های مختلف روان‌کاوی، روان‌پزشکی دینامیک، ژنتیک، بیولوژی، ارتباط جسم و روان، تئوری‌های سرشتی، مطالعه‌ درباره‌ی آثار الکترو شوک و عمل جراحی مغز در بعضی از بیماری‌های روانی، گشایش مراکز اورژانس روان پزشکی به علت بروز جنگ جهانی دوم و مطالعات اپیدمیولوژیک در کودکانی که از خانواده‌هایشان جدا و به سایر کشورها مخصوصاً سوئیس آورده شده بودند، باز شد. کم کم مکتب رفتارگرایی توسط واتسون، مفهوم همئوستازی و مطالعه‌ی واکنش‌های اعصاب اتونوم بر اثر برخورد با استرس‌ها و فشارها به وسیله‌ی کانن ، تئوری هیجان به وسیله جیمز پاپز ، فرضیه فشار و سندرم سازش عمومی توسط هانس سلیه و بالاخره فرضیه‌های دیگر یکی پس از دیگری پیدا شد و روان پزشکی به صورت روان پزشکی امروزی درآمد(ساپینگتون، 2006

در سال 1930 اولین کنگره‌ی بین‌المللی بهداشت روانی با شرکت نمایندگان پنجاه کشور در واشنگتن تشکیل شد و مسائل روانی کشورها از قبیل تأسیس بیمارستان‌ها، مراکز درمانی سرپایی، مراکز کودکان عقب‌مانده ذهنی و نظایر آن مورد مطالعه قرار گرفت. در سومین کنگره‌ی بین‌المللی بهداشت روانی در سال 1948 که در لندن تشکیل شد اساس فدراسیون جهانی بهداشت روانی بنیان‌گذاری شد و در همان سال این فدراسیون به عضویت رسمی سازمان یونسکو و سازمان بهداشت جهانی درآمد و این سازمان در ژنو نقش رهبری رسمی فدراسیون جهانی بهداشت روانی را به عهده گرفت. در سال 1960 به دستور پرزیدنت کندی رئیس جمهور وقت آمریکا قوانین جدیدی برای بهداشت روانی وضع شد و دولت عهده‌دار مسؤولیت‌های سنگینی برای این گونه بیماران شد.

در سال 1952 اولین راهنمای تشخیص آماری بیماری‌های روانی که دارای تقسیم‌بندی و تعریف اختلالات روانی بود منتشر شد ولی مورد موافقت اکثر روان‌پزشکان کشورهای اروپایی و آمریکایی قرار نگرفت. در سال 1968 دومین راهنمای تشخیص و آماری بیماران روانی با دقت بیشتری در تقسیم‌بندی، تعاریف و اختلالات روانی منتشر شد که مورد تأیید بیشتر روان‌پزشکان قرار گرفت(ساراسون، 2003). در بین سال‌های 1983 تا 1987 در کشورهای آمریکا، فرانسه، اسرائیل، ایتالیا، آلمان و ونزوئلا مسأله‌ی ژنتیکی بودن بیماری‌های روانی مورد توجه قرار گرفت و ژن‌های بعضی از بیماری‌ها از جمله بیماری کره هانتیگتون و آلزایمر فامیلی و ژن مشخص‌کننده دو نوع مختلف و مجزای اختلالات خلقی دوقطبی کشف شد. در سال 1994 چهارمین راهنمای تشخیص و آماری بیماری‌های روانی منتشر شد و فعلا مورد استفاده‌ی روان‌پزشکان و مراکز روان پزشکی در تمام کشورهای دنیا است (میلانی‌فر، 1386)

 

تعریف سلامت روانی

در مورد تعریف سلامت روانی دو تعریف مورد توجه قرار می‌گیرد: در تعریف اول، سلامت روانی به معنای سلامت فکر می‌باشد و منظور نشان دادن وضع مثبت و سلامت روانی است که خود می‌تواند نسبت به ایجاد سیستم با ارزشی در مورد ایجاد تحرک و پیشرفت و تکامل در حد فردی، ملی و بین‌المللی کمک نماید. زیرا وقتی سلامت روان شناخته شد، نسبت به دستیابی به آن اقدام می‌شود و راه برای تکامل فردی و اجتماعی باز می‌گردد. به این منظور لازم است معیارهای سلامت روانی مشخص گردند تا بتوان با توجه به آنها بیماری روانی را شناخت و در نتیجه برای احراز سلامت روانی فعالیت نمود و از بیماری روانی دور ماند (حسینی، 1385).

در تعریف دوم منظور از سلامت روانی عبارت از رشته‌ای تخصصی از سلامت عمومی است که در زمینه کاستن بیماری‌های روانی در یک اجتماع فعالیت می‌نماید و در حوزه انواع مختلف اختلالات روانی و عوامل بیماری زای روانی در یک اجتماع فعالیت می‌نماید و پیرامون انواع مختلف اختلالات روانی، عضوی و اجتماعی که در بروز این بیماری‌ها اثر مشخصی دارند، بحث می‌نماید. یعنی به همان ترتیب که در بهداشت عمومی، مثلاً بیماری‌های عفونی مورد بحث قرار می‌گیرند و عوامل بیماری‌زا و چگونگی ایجاد بیماری و علائم بالینی و راه‌های سرایت مورد توجه قرار می‌گیرند تا روش پیشگیری بیماری مشخص شود، در مورد بیماری‌های روانی نیز سعی می‌شود تا عوامل بیماری‌زا و طرز به وجود آمدن بیماری مشخص گردند تا طرز پیش‌گیری نیز شناخته شود و بتوان نسبت به از بین بردن این بیماری‌ها در اجتماعات انسانی اقدام نمود. با این دید، منظور از سلامت روانی بررسی روشهای پیشگیری است.

در این مورد باید توجه داشت که اصول سلامت روانی به سادگی سلامت عمومی نیست. زیرا عواملی که بیماری‌های عمومی را اعم از عفونی و غیرعفونی ایجاد می‌نمایند، شناخته شده‌‌اند. مخصوصاً در مورد بیماری‌های عفونی، فعالیت شبانه‌روزی دانشمندان، روشنایی‌های زیادی ایجاد کرده و درمان یک بیماری عفونی مانند تفوئید، موجب شگفتی می‌شود. اما در مورد بیماری‌های روانی هنوز وضع به این روشنی نیست زیرا در ایجاد بیماری‌های روانی چند عامل باید دست به دست دهند تا بیماری ایجاد گردد و با نتایجی که به دست آمده این امید هست که بتوان به نتایج بیشتر و آینده درخشان‌تری امید داشت (حسینی، 1385).

 

دیدگاه‌های مختلف درباره سلامت روان

دیدگاه زیست‌شناختی مکتب زیست‌گرایی در مطالعه‌ی رفتار انسان، بیشترین اهمیت را بر بافت‌ها و اعضای بدن قایل می‌شود. در این دیدگاه سلامت روان را مترادف با نداشتن بیماری می‌داند و بر اهمیت توارث در انتقال آمادگی‌های اولیه برای برخی آسیب‌های روانی تأکید کرده است (سلیگمن،2005).

دیدگاه روان‌پزشکی در واقع رویکردی زیست‌گرایی دارد. طبق این دید سلامت روانی عبارت است از نظام متعادلی که خوب کار می‌کند اگر تعادل به هم بخورد، بیماری روانی ظاهر خواهد شد. بنابراین می‌توان رفتار را به پاندولی شبیه کرد که بین دو قطب بیماری نوسان دارد، سلامت روان بین آن دو قطب جای می‌گیرد. ممکن است پاندول از نوسان بیفتد در اینجاست که دشواری‌های سازگاری با واقعیت زندگی ظاهر می‌شود (گنجی، 1386).

 

دیدگاه تحلیل روانی

مکتب تحلیل روانی و مکتب زیست‌گرایی شباهت‌هایی دارند. روان‌کاوی مثل زیست‌گرایی، بر مفهوم تعادل بین ساخت‌ها، تشخیص و درمان استوار است. فروید جز‍ء اولین افرادی بود كه به صورت علمی به موضوع سلامت روانی پرداخت. او بر اساس این دیدگاه كه هدف انسان در زندگی كسب لذت و رهایی از درد و رنج است، اكتساب سلامت روانی را فقط در صورتی می‌داند كه با استفاده از فرایند روان‌تحلیل گری شخص نسبت به تعارضات ناخودآگاهش آگاه شده باشد و از رنج روانی ناشی از تعارضات درون روانی كاسته شود (فیست و فیست،1384). همچنین در دیدگاه فروید سلامت روانی دارای دو جنبه است: یکی سازگاری با محیط بیرونی و دیگری سازش با محیط درونی. در نظر فروید تعامل و تعارض پویای سه ساخت «نهاد» ، «خود» و «فراخود» تعیین کننده رفتار است و فردی از نظر روانی سالم است که بین سه سطح شخصیت وی تعادل برقرار باشد(کورسینی ،2005).

به نظر برخی از روان‌کاوان، سلامت روانی زمانی تضمین می‌شود که من با واقعیت سازگار شود، همچنین تکانش‌های غریزی به کنترل درآید. فرد باید بین سه عنصر (نهاد، من، من برتر) تعادل برقرار کند. بنابراین، اگر بین نهاد و من برتر تعارض به وجود آید، بیماری روانی ظاهر خواهد شد ( فیروز بخت، 1384).

از چشم‌انداز روان تحلیلی، روان‌کاو سلامت روانی را عدم وجود واپس‌رانی مفهوم‌بندی می‌کند. ترس از فوران محتوای ناهشیار به درون هشیاری، باعث می‌شود تا فرد به تمهیدات دفاعی (نشانه‌ها) مختلفی متوسل شود، از قبیل وسواس عملی، فوبی‌ها یا حتی گسلش شدید از واقعیت که مشخصه برخی از روان‌پریشی‌ها است (فیرس، 2007). اضطراب به عنوان یک زنگ خطر و موقعیتی ناراحت‌کننده جلوه می‌کند که هرچه زودتر باید تخفیف پیدا کند، فرد به ناچار به مکانیزم‌های دفاعی مختلف مثل انکار و دلیل‌تراشی روی می‌آورد. این فرایند خود دفاعی منجر به نوعی نابرابری بین حقیقت و تجربه شخصی می‌شود و در نهایت ممکن است اختلال روانی را نتیجه دهد (کلمن، 2003).

دیدگاه رفتارگرایی

در مدل‌های رفتارگرایی و تمام مدل‌های روانی اجتماعی، یادگیری معیوب به عنوان کلید علل آسیب‌های روانی در نظر گرفته می‌شود. رفتارگرایان، همه‌ی حالت‌های عاطفی و ذهنی مربوط به ناخودآگاه را چون قابل مشاهده نیست رد می‌کنند. رفتارگرایان تنها رفتارهای قابل مشاهده را بررسی می‌کنند و (پاسخ‌ها) و اضطراب روانی را به عنوان مشکلات یادگیری به حساب می‌آورند. بنابراین سلامت روانی را به عنوان یادگیری یا یادگیری مجدد پاسخ‌های مؤثر نسبت به مشکلاتی که افراد با آنها در محیط روبه‌رو می‌شوند، تعریف و تفسیر می‌کنند (سید محمدی، 1384). بدین ترتیب، آنچه را که مکاتب دیگر بیماری روانی به حساب می‌آورند از دیدگاه رفتارگرایان، رفتاری است که مثل سایر رفتارها آموخته شده است (گنجی، 1386).

 

دیدگاه انسان‌گرایی

مدل‌های انسان‌گرایی و اصالت وجود انسان (هستی‌گرایی) اعتقاد دارند که مسدود شدن و منحرف شدن شخص دلیل اولیه آسیب‌های روانی است. پیشگامان این مدل‌ها درباره‌ی بقا در مقابل انگیزش رشد سخن می‌رانند و آن را عامل اساسی و لازم شکل دادن شخصیت افراد می‌دانند. اگر شخص موقعیت‌هایی را که برای پرورش شخصیت خود در دسترس دارد، انکار کند و یا قادر نباشد از آزادی‌هایی که دارد استفاده نماید و به استعدادهای خود (با داشتن آزادی‌ها به نحوی که خود احساس می‌کند باید باشد) شکل ندهد و یک زندگی کامل را به دست نیاورد، نتیجه‌ی قطعی آن اضطراب، بیهودگی و یأس و نا امیدی است (سید محمدی، 1384).

اصولاً هستی‌گرایان و انسان‌گرایان معتقد به سرشت نیک در مورد انسان هستند ولی در مقابل نیز می‌گویند که این سرشت نیک به وسیله‌ی شرایط محیط نامطلوب می‌تواند به پرخاشگری و بی‌رحمی و سایر اختلالات روانی انحراف پیدا کند (کلمن، 2003). دیدگاه انسان‌گرایی سلامت روان را مترادف با شخصیت سالم در نظر می گیرد. به طور مثال به عقیده مزلو سلامت روانی عبارت از حالت کسی است که از نظر نیازهای بنیادی آن قدر ارضا شده است که می‌تواند برای خودشکوفایی انگیزه داشته باشد. از چشم‌انداز روان شناسی انسان‌گرایانه، نویسندگانی مانند مازلو ، آلپورت و راجرز توصیفات گسترده‌ای از سلامت روانی ارائه داده‌اند. مازلو (1958) و كورسینی(2005) در هرم معروف خود، 5 نیاز اساسی که یک شخص باید برای تبدیل شدن به فردی با كنشوری كامل، آنها را تحقق بخشد را معرفی می‌كند. یک فرد با برآورده ساختن اساسی‌ترین نیاز‌ها شروع می‌كند و و پس از ارضا كردن نیاز‌های اولیه، به سمت بعدی كه در سطح بالاتر است حرکت می‌کند. در ابتدای امر، نیازهای فیزیولوژیك به عنوان اساسی‌ترین نیازهای یک ارگانیسم در نظر گرفته می‌شود.

بدون شک، این‌ها مهم‌ترین نیازها در این هرم هستند؛ در آن زمانی که یک فرد همه چیز را در زندگی از دست می دهد، قوی ترین میل او برآورده کردن این نوع از نیازهاست. مهم ترین هدف یک فرد بدون غذا، عشق یا ایمنی، قطعا پیدا کردن مواد غذایی قبل از هر چیز دیگری خواهد بود. هنگامی که هیچ یک از نیازهای ارگانیسم ارضا نشده است و او تحت سلطه نیازهای فیزیولوژیکی می‌باشد، نیازهای دیگر وجود نخواهند داشت و یا اهمیت کمتری دارند.در جایگاه دوم، زمانی که نیازهای فیزیولوژیکی برآورده می‌شوند، نیاز به ایمنی برانگیخته می‌شود. هنگامی که یک فرد در این مرحله قرار دارد، ایمنی مهم‌تر از هر چیز دیگری می‌شود، حتی از نیاز‌های فیزیولوژیکی که قبلا پوشش داده شده‌اند. نیاز سوم مازلو مربوط به نیاز به تعلق به گروه، محبت و عشق می‌باشد که زمانی که دو نیاز قبلی برآورده شده‌اند، رخ می‌نماید.

فرد در حال حاضر علاقه‌مند به شکل دادن روابط با دیگران و تبدیل شدن به بخشی از یک گروه است و برای رسیدن به این هدف به سختی می‌كوشد. فرد در حال حاضر به انجام این کار نسبت به هر چیز دیگری بیشتر علاقه‌مند است و زمانی که گرسنه است اهمیتی را كه به این موضوع نسبت داده است فراموش می‌كند. نیاز چهارم مازلو مربوط به اعتماد به نفس فرد است.).

این نویسنده معتقد است که همه(به استثنای برخی از بیماری‌های روانی) به نظر مثبت به خود، احترام به خود و عزت نفس نیاز دارند و همچنین اینکه باید توسط دیگران ارزشمند در نظر گرفته شوند. این نیاز‌ها را می‌توان به دو زیر گروه تقسیم كرد: در یک سو، میل به شکیبایی، دستاوردها، استقلال و آزادی و در سوی دیگر، تمایل به کسب شهرت یا اعتبار كه به عنوان به دست آوردن عزت و احترام از سوی دیگران تعریف شده‌است، می‌باشد. به گفته مازلو آنچه که یک انسان می‌تواند باشد، باید باشد، و او این نیاز را خود‌شكوفایی می‌نامد. اگر یک فرد برای انجام کاری استعداد داشته‌باشد و نتواند این بخش از خود را به طور كامل تحقق بخشد، ناخشنود و ناشاد خواهد بود. به عبارت دیگر، یک موسیقیدان باید موسیقی بسازد و یک شاعر باید شعر بنویسد.

این نیاز به تمایل یک شخص برای توسعه پتانسیل کامل خود، جستجوی رشد شخصی و تبدیل شدن به هر آنچه كه فرد می‌تواند باشد، اشاره دارد. بدیهی است، این تمایلات از فردی به فرد دیگر بسیار متفاوت است. برخی از افراد ممکن است با تبدیل شدن به ورزشکاران موفق، احساس خودشكوفایی كنند، در حالی که دیگران احساس رضایت شخصی را از پدر و مادر خوب بودن به دست می‌آورند.(گنجی، 1386

 

مفهومی که مازلو از بهداشت روانی دارد بر رشد فرد در جهت خودشکوفایی تأکید می‌کند (گنجی، 1386). روان‌شناسان مکتب انسان‌گرایی معتقدند که علامت سلامت روانی عبارت است از رشد کامل استعدادهای بالقوه به عنوان یک انسان منحصر به فرد. .آلپورت از افراد برخوردار از سلامت روان به عنوان انسان بالغ یاد می‌کند. از نظر وی افراد سالم در سطح معقول و آگاه عمل می‌کنند، از قید و بندهای گذشته آزادند و از نیروهایی که آنها را هدایت می‌کند کاملاً آگاهند و می‌توانند بر آنها چیره شوند (شولتز، 1379). آلپورت (1952) سلامت روانی را به عنوان شکلی از عملکرد مثبت توصیف کرد. او در مطالعه خود بر روی بلوغ نتیجه گرفت كه سلامت روانی تا حدودی از طریق ازدواج به دست می‌آید. یک فرد بالغ به عنوان داشتن ایگوی توسعه یافته، حس شوخ طبعی و نوعی فلسفه یکپارچه زندگی تعریف می‌شود. این بلوغ را می‌توان از طریق یک سری از مراحل بلوغ عاطفی به دست آورد(فیست و فیست، 2005).

راجرز (1963) مفهوم فرد با عملکرد كامل را برای اشاره به افرادی که می‌توانند به طور کامل با تمام احساسات و واکنش‌های خود زندگی کنند، به كار برد. این افراد می‌توانند به ارگانیسم خود و عملکرد آن اعتماد كنند، نه به این دلیل که معصوم هستند، بلكه آن‌ها می‌توانند عواقب اقدامات خود را بپذیرند و در صورتی که آن‌ها را رضایتبخش تلقی نكنند، آن‌ها را تصحیح كنند. آن‌ها می‌توانند همه احساسات خود را تجربه كنند و ترسی از آن‌ها ندارند. آن‌ها نسبت به شواهد پذیرا هستند و به طور کامل در فرآیند "بودن خود" دخیل می‌باشند. این افراد زندگی را به صورت كامل زندگی می‌کنند و از طریق تجربیات خود، از خود آگاه هستند.به نظر راجرز اساسی‌ترین انگیزه رفتار آدمی خودشکوفایی است. وی اصطلاح فرد دارای عملکرد کامل را برای توصیف فردی که به سطح خودشکوفایی رسیده به کار می‌برد. به اعتقاد وی هرچه انسان از سلامت روان بیشتری برخوردار باشد، آزادی عمل و انتخاب بیشتری را احساس و تجربه می‌کند، هرچند زیستن به این طریق مستلزم تمایل به استقبال از درد نیز هست (شارف،2005).

نگرش فرانکل به سلامت روانی، تأکید عمده را به اراده معطوف به معنا می‌داند. معنای زندگی هر کس همان اندازه واقعی است که وظایف زندگی او. وظایفی که برای خودمان تعیین می‌کنیم، سرنوشت ما را می‌سازد. جست و جوی معنا می‌تواند وظیفه‌ی آشوبنده و مبارزه‌جویانه باشد و تنش درونی را افزایش دهد نه کاهش روانی، فرانکل افزایش تنش را شرط لازم سلامت روان می‌داند (شولتز، 2000). به اعتقاد پرلز کسانی که از سلامت روان برخوردارند با واقعیت‌های عالم بیرون کاملاً در ارتباطند. چنین اشخاصی در نتیجه‌ شناخت کامل خود به جای اینکه در پی تصوری آرمانی از خویش باشند می‌توانند خود راستین را ارتقاء بخشند (گنجی،1386).

 

خرید و دانلود فوری این فایل

قیمت : 39000 تومان





فروش ویژه پنج فایل دلخواه

آیا فایل های بیشتری نیاز دارید؟ ... آیا تخفیف می خواهید؟ ...

با پرداخت حق اشتراک به مبلغ 64000 تومان فایل های دلخواه خود را از این سایت دانلود کنید.

با پرداخت 64000 تومان حق اشتراک: تعداد 5 فایل دلخواه خود را از بین همه فایل های سایت انتخاب و دانلود کنید:

 

فایل های سایت عبارتند از:

 فایل مبانی نظری روانشناسی و مدیریت و... با لیست منابع

فایل مقالات پیشینه تحقیق با لیست منابع

فایل word مقالات بیان مسئله با لیست منابع

فایل word پروپوزال های باکیفیت و عالی با لیست منابع (عنوان همه پروپوزال ها)

و فایل های پاورپوینت و ...

فایل های تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرها

 برای خرید حق اشتراک کلیک کنید...


نکته مهم: با خرید حق اشتراک تا یکسال فرصت دارید با ارسال شماره تراکنش به ایمیل زیر ده فایل را دریافت کنید.

اگر مشکلی در دریافت فایل داشتید ایمیل بزنید:

iranprojhe@gmail.com

یا در ایتا پیام بدین. ارسال مستقیم پیام در ایتا

کد فایل را حتما بفرستید

یا