اندازه گىرى هوش هىجانى علاقه به هوش هىجانى تا اندازه اى اىن ادعا را منعكس مى كند كه بر اساس آن تفاوتهاى فردى در پردازش اطلاعات هىجانى – عاطفى، موفقىت در زندگى را پىش بىنى مى كند. مفهوم هوش هىجانى تا حدودى از باورهاى نخستىن در مورد هوش اجتماعى مشتق مى گردد. (سالووى و ماىر، 1990).
امكان تفاوتهاى فردى در توانهاىىهاى ادراك و بىان هىجانى و فهم و مدىرىت اطلاعات هىجانى را مطرح مى سازند و بر اىن باورند كه اىن تواناىىها قابل فراگىرى هستند. آنان هوش هىجانى را در قالب چهار عامل تعرىف كرده اند كه بر اىن اساس هوش هىجانى عبارت است از تواناىى و درك صحىح هىجان، ارزىابى و بىان هىجان، تواناىى تشخىص و ىا تعمىم احساسات به نحوى كه تفكر را تسهىل كنند، تواناىى فهم هىجان و اطلاعات هىجانى و در نهاىت تواناىى تنظىم هىجانات پابهپاى ارتقا در رشد عقلى و هىجانى از مخرج مشترك تواناىىهاى فوق با عنوان هوش هىجانى ىاد كرده اند (سپهریان آذر، 1385).
چندىن مولف كوشىده اند تا مدل مبتنى بر تواناىىهاى هوش هىجانى را از طرىق خود گزارش دهى و روشهاى عملكردى حداكثرى عملىاتى نماىند. امروزه دو روى آورد سنجش در اندازه گىرى هوش هىجانى مطرح است (سپهریان آذر، 1385).
1- روى آورد سالووى و ماىر كه استفاده از شاخص هاى عملكردى است و از قضاوت هىجانات تجربه شده توسط مردم مشتق شده است كه اىن هىجانات تجربه شده در داستانهاى كوتاه توصىف شده ىا در عكس ها و تصاوىر ارائه مى شوند.
2- روى آورد دىگر راىج براى سنجش هوش هىجانى استفاده از ابزارهاى خود گزارش دهى (پرسشنامهها) است كه متغىرهاى شخصىت و گراىش و تماىلات درونى شخصى را ارزىابى مى كنند. در اىن راستا مقىاس سنجش هىجانات (AES) به منزلهى ىك ابزار خود گزارش دهى در ارزشىابى ابعاد چند گانهى هوش هىجانى توسعه پىدا كرده است.
پژوهشگرانى چون دىوىس و همكاران (1998) و مارتنىس – پونس (1998 ، 1999) نىز مقىاس فراخلق جفت (TMMS) را به عنوان شاخص خود گزارش دهى هوش هىجانى به كار برده اند. (به نقل از واروىك و نقل بك، 2004) ماىر و همكاران ابتدا شاخص تواناىى حل مسأله هىجانى را اختراع كردند و نام آن را مقىاس هوش هىجانى چند عاملى (MEIS) گذاشتند.
آنها قصد داشتند تا نسخهى چهار عاملى هوش هىجانى را ارزشىابى نماىند. تحلىل عاملى آنها از MEIS فقط سه عامل را آشكار كرد: ادراك، فهم، و تنظىم هىجانات. اىن سه مولفه با همدىگر 402 عبارت را تشكىل دادند كه به توسعهى آزمون هوش هىجانى ماىر، سالووى و كاروسو كه 141 عبارت را در بر مىگىرد، منجر شد (انجل برگ و اسجو برگ، 2004) تاكنون ابزارهاى متعددى جهت سنجش اىن نوع از هوش طراحى شده اند كه در اىن زمىنه سىاروچى و همكاران (2001) به پرسشنامه هاى كنترل هىجان (1989)، پرسشنامهى سطوح آگاهى هىجان (1990)، پرسشنامهى سبك هاى پاسخ (1991)، آزمون هوش هىجانى گلمن (1995، به نقل از پارسا، 1380)، پرسشنامهى هوش هىجانى بار – ان (1997)، پرسشنامهى خود گزارش دهى اسكات (1998) و آزمون هوش هىجانى ماىر و سالووى و كارسو (2001) اشاره كرده اند (پارسا، 1380).
پتراىد و فارنهام (2000 ، 2001) نىز بر اىن باورند كه دو سازة هوش هىجانى متفاوت وجود دارد كه بسته به روش عملىاتى نمودن هوش هىجانى موجودىت مى ىابند. ىك سازه با عنوان هوش هىجانى صفت، به عملكرد نوعى ارتباط دارد و از طرىق خود گزارش دهى بهتر عملىاتى مى شود.
دومىن سازه با عنوان هوش هىجانى تواناىى به تواناىى واقعى ارتباط دارد و از طرىق روشهاى عملكردى حداكثرى بهتر از روش خود گزارش دهى عملىاتى مى شود (بهرامى، 1381) ابعاد مسأله دار هوش هىجانى از طرىق پرسشنامه سئوالاتى را در مورد وسعت رابطة هوش هىجانى خود گزارش شده با مهارتهاى هىجانى واقعى و همبستگى معنادار مىان اندازه هاى هوش هىجانى و شخصىت را مطرح مى سازد. با اىن وجود استفاده از اىن روش سنجش به خاطر اىنكه در مقاىسه با روشهاى سنجش مبتنى بر تكلىف بىشتر قابل فهم است ادامه دارد (بهرامى، 1381)