قابل استفاده در: مقاله نویسی و انجام پژوهش های علمی
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه داخلی جدید: دارد
پیشینه خارجی جدید: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 43 صفحه
بعد از پرداخت حق اشتراک فایل شماره 225 را دانلود کنید.
شناخت به فرایندهای درونی ذهنی یا راههایی گفته می شود که در آن ها اطلاعات پردازش می شوند. یعنی راههایی که به وسیله آن ها اطلاعات مورد توجه قرار گرفته، به رمز در آمده و در حافظه ذخیره می شود تا، هر زمان که نیاز باشد از حافظه فرا خوانده شده و مورد استفاده قرار گیرد. ادراک ، تخیل ، بازشناسی ، حل مسئله و تفکر از اصطلاحاتی است که به مراحل فرضی شناخت اشاره دارد (وول فولک 1990 ).
واژه شناخت جهت توصیف روش هایی به کار می رود که طی آنها اطلاعات پردازش می شوند. بيشتر فعاليت هاي شناختي، وابسته به عوامل فراشناختي هستند كه اين فعاليت ها را نظارت و كنترل مي كنند(اسپادا و همکاران، 2007).
در زیر به فراشناخت و عوامل فراشناختی اشاره شده است. فراشناخت يادگيري را تغيير نسبتاً دائمي در رفتار نهفته يك شخص بر اثر كسب تجربه تعريف مي كنند؛ و این نکتۀ مهمی است که يادگيرنده به صورت فعال و از راه تعامل دائم با محيط، به ساخت دانش مي پردازد (فونتانا، 1385). فلاول براین باور بود که اصطلاح فراشناخت به فرآيندهاي شناختي گفته مي شود كه در كنترل جنبه هاي شناخت نقش دارند(پوردون و كلارك ، 1999).
در واقع فراشناخت به دانش فرد درباره فرایندهای شناختی خود و چگونگی استفاده بهینه از آن ها برای رسیدن به هدف های یادگیری گفته می شود، چنانکه فرد را یاری می دهد تا به هنگام یادگیری و دانستن امور، پیشرفت خود را زیر نظر گیرد. همچنین این دانش به افراد کمک می کند تا نتایج تلاش های خود را ارزیابی کرده و میزان تسلط خود را بر مطالبی که خوانده است بسنجد. يكي از رويكردهاي آموزشي نوين، خودارزشيابي است. خودارزشيابي را به عنوان راهكار فراشناختي در يادگيري زبان تعريف مي كنند كه در آن، زبان آموزان عملكرد خود را پس از تكميل فعاليتهاي یادگيري بررسي و يا پيشرفت خود را در به كار بردن زبان كنترل مي كنند(دیک ، 1991 و ریچاردز ، 1992). هدف اصلی خودارزشیابی گسترش فرایند شناختی است به گونه اي که یادگیري توسعه یابد(لئو ، 2000: 565).
فراشناخت عبارت است از فرایندهای ذهنی که در آن فردی، فرایندهای ذهنی خود را در تفکر، یادگیری و یادآوری هدایت می کند. به این ترتیب فراشناخت به فرد اجازه می دهد که پس از خواندن یک پاراگراف، آگاه شود که آیا آن را فهمیده است یا خیر؟ بنابراین، فراشناخت مفهومی چند وجهی است که شامل دانش ها(باورها)، فرایندها و راهبردهایی است که شناخت را ارزیابی، نظارت یا کنترل می کند(ولز، 1979؛ فلاول، 1979؛ نلسون و همکاران، 1999؛ موسس و بیرد ، 2002؛ اسپادا و همکاران، 2007). فرایندهای فراشناختی دارای دو جنبۀ مستقل اما مرتبط بایکدیگرند : یکی دانش فراشناختی و دیگری تجربه فراشناختی(کدیور، 1383).
می توان گفت اكثر نظريه پردازان بين دو جنبه فراشناخت تمايز قائل شده اند: دانش فراشناختي كه عبارت است از اطلاعاتي كه افراد در مورد شناخت خود درباره عوامل و راهبردهاي يادگيري مرتبط با تكليف دارند؛ و تنظيم فراشناختي كه به انواع اعمال اجرايي نظير توجه، بازبيني، برنامه ريزي و شناسايي خطاها در عملكرد اشاره دارد و بر فعاليتهاي شناختي اثر مي گذارد(ولز، 2000). براون (1980) عقیده دارد از آنجا که دانش فراشناختی، یادگیری چگونه یادگرفتن است، داشتن آن باعث می شود افراد بطور کارآمدتر و منعطف تر به تطبیق توانایی های شناختی خود با تکلیف جدید بپردازند.
دانش فراشناختی شامل توانایی فرد در پرسیدن سئوال هایی از نوع سئوال های زیر از خودش است : درباره این موضوع چه می دانم؟ به چه مقدار زمان برای یادگرفتن این موضوع نیاز دارم؟ برای پرداختن به حل این مسئله، چه برنامه ای مناسب است؟ چگونه می توانم نتیجه این کار را برآورد یا پیش بینی کنم؟ چگونه باید در روش هایی که استفاده می کنم، تجدیدنظر کنم؟ اگر مرتکب خطایی شدم، چگونه می توانم آن را مشخص کنم؟ مهارت های فراشناختی مهارت های بازبینی هستند که در خلال یادگیری و آموزش فعال می شوند. اگر فرد نداند چگونه پاسخ هایش را وارسی کند، وقت کافی برای مطالعه اختصاص دهد یا در صدد برآید که بفهمد اطلاعاتی درباره موضوع قبلا آموخته است یا نه؟، در آن صورت تکلیف یادگیری آن چنان جلوه می کند که گویی برای اولین بار است که با آن روبرو شده است.
یادگیری همیشه فعالیتی دشوار است. مهارت های فراشناختی یادگیری را برای فرد ساده تر می کنند زیرا در ضمن یادگیری و انتقال یادگیری دو نوع تفکر فراشناختی رخ می دهد : 1. تفکر درباره ی آن چه فرد می داند. 2. تفکر درباره نظم دادن فعالیت هایی که به یادگیری منجر می شود. فراشناخت در خلال یادگیری و در خلال انتقال، دو نوع متفاوت از یکدیگر هستند زیرا چنان که گفته شد اولی آگاهی هایی درباره نظم بخشیدن به نحوه ای که به یادگیری پرداخته می شود است، و دیگری یادگرفتن نحوه ی یادگرفتن است.
گیج و برلاینر (نقل از سیف، 1387) معتقدند بسیاری از دانش آموزان نیاز به این گونه مهارت های یادگیری آموزی دارند. یادگیرندگان تنها زمانی می توانند نحوه ی یادگرفتن را بیاموزند که بر استراتژی های کلی شناختی تسلط یافته باشند. فقدان فراشناخت، ممكن است باعث ايجاد خطاهايي در محيط كاري شده و منجر به عدم آگاهي از خطاهايي شود كه مي توان از بروز آنها، با انتخاب يك رويكرد مناسب جلوگيري كرد(هائت ، 2000).
ادامه دارد ...