موارد استفاده : منبع کمکی انجام پژوهش
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه داخلی جدید: دارد
پیشینه خارجی جدید: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 41 صفحه
شماره فایل 837
بطور کلی نظم بخشی هیجانی به توانایی بازنگری و بازسازی شدت و جهت یک هیجان در خود و دیگران بر میگردد و شامل توانایی تعدیل هیجانهای منفی و تغییر احساسهای زیانآور به سمت سازش یافتگی و نگهداری هیجانهایی که لذت بخش ارزیابی شده اند، میشود(3).
از بسیاری جهات، نشانه افراد بالغ و پخته توانایی آنها در کنترل خودشان است. آنها میتوانند امیال، آرزوها و هیجانهای خود را کنترل کنند و اجازه نمیدهند که احساسات کنترل آنها را بدست گیرند. اما مطمئنا برای همه ما شرایط و وضعیتهایی پیش مییاید که آنقدر شدید یا قوی است که ما را تحت کنترل هیجانها قرار میدهد. برای کسانی که هوش هیجانی بالایی دارند این طور وضعیتها خیلی کم پیش میآید و اکثر اوقات آنها به خوبی میتوانند احساس خود را تنظیم کنند. تنظیم موفقیتآمیز هیجانها حداقل دو فایده مهم دارد: اول اینکه تنظیم هیجان میتواند برای بهداشت روانی و جسمی بسیار مفید باشد، دوم آنکه نوعی مهارت اجتماعی بسیار مهم است. توانایی تنظیم هیجانها خود و دیگران برای نگهداشتن روابط اجتماعی موفقیتآمیز بسیار ضروری است(49).
برای بکارگیری دانش هیجانی، افراد باید مهارتهای نظم بخشی هیجانهای خود و دیگران را نیز بیاموزند. نظمجویی هیجانی فقط به معنی کنترل هیجانهای نیست، عواطف، کارکردهای سازماندهنده، برانگیزاننده و سازگارکننده مهمی دارند و به همین علت هم نباید به شدت کنترل شوند (53). مدیریت هیجانهای مستلزم در نظر گرفتن مسیرهای هیجانی متفاوت و انتخاب مسیر درست از میان آنهاست و برای تحصیل این مهارت، افراد نخست باید توانایی پذیرش احساسات را داشته باشند، سپس در مورد هیجانها فکر کنند، آنها را مورد بازنگری قرار دهند و بتوانند یک احساس را حفظ کنند و تداوم بخشند یا آن را اصلاح و بازسازی کنند.
افراد علاوه بر توانایی نظمبخشی هیجانهای خود، باید قادر با نظمبخشی هیجانهای دیگران نیز باشند. این توانایی عبارت است از ایجاد نظم در هیجانهای دیگران و توانایی جایگزینی هیجانهای آنان. توانایی کمک کردن به دیگران در جهت بهبود یا اصلاح خلق آنان، مهارت بسیار مهمی است. چراکه افراد اغلب از شبکههای اجتماعی خود انتظار امنیت اقتصادی و شغلی ندارند، بلکه بیشتر خواستار امنیت هیجانی در مقابل وقایع زندگی هستند. به علاوه افراد از کمک کردن به دیگران برای بهتر شدن احساسات آنها، احساس خودکارآمدی میکنند و آن را ارزش اجتماعی میدانند (52).
ادامه مقاله به طور کامل در فایل اصلی موجود است.