صمیمیت یک فرآیند تعاملی است که شامل یک تعداد از ابـعاد مـرتبط میشود. صمیمیت یک نیاز واقعی انسان است کـه ریـشه دارد و در یـک چارچوب نیاز بقا برای دلبستگی رشدی میکند.
صمیمیت یک فرآیند تعاملی است که شامل یک تعداد از ابـعاد مـرتبط میشود. صمیمیت یک نیاز واقعی انسان است کـه ریـشه دارد و در یـک چارچوب نیاز بقا برای دلبستگی رشدی میکند. آشفتگیهای شـدید در مـرز دلبستگی مادر-کودک یا شکست دلبستگی کودکی پیامدهایی برای رشد صمیمیت واقعی در زندگی بعدی دارد. نـیاز بـه صمیمیت بعنوان رشد، پختگی، تمایز یافتگی و تظاهر پیـشرفته نـیاز جهانی بـیولوژیکی بـرای نزدیکی بـدنی، ارتباط و تماس با انسانهای دیگر مفهومسازی میشود (باگاروزی، 2001؛ ترجمه آتش پور و اعتمادی، 1385).
باگاروزی(2001) صمیمیت را شـامل نـه بعد صمیمیت عاطفی، روانشناختی، عقلانی، جنسی، جسمانی، معنوی زیبایی شناختی، اجتماعی-تفریحی و فعلی میداند. شدت کلی نیاز به صمیمیت و ابعاد نـهگانه آن بـرای هر فرد متفاوت از دیگران است. افراد بـا توجه به تفاوتهای فردی در شـدت و نـوع صمیمیت با یکدیگر متفاوتند. با در نـظر گـرفتن این تفاوتها بین افراد، می توان درک کرد که چگونه یک زن و شوهری که نیاز کـلیشان بـرای صمیمیت از نظر شدت نیاز مشابه اسـت، هنوز مـمکن اسـت از در میان گذاشتن تـجربه صـمیمیت در رابطهشان ناراضی باشد. متاسفانه بسیاری از هـمسران ایـن تفاوتها را خوب یا بد، سالم یا ناسالم،خواستنی یا غیر قابل قبول تعبیر و تفسیر میکنند. یکی از وظایف اولیـه درمـانگران کمک به زوجین برای درک و پذیرش تـفاوت در شـدت نیازهاست.
زوجهایی کـه بـخاطر عـدم رضایت از نیازهای صمیمیت وارد درمان مـیشود، بتدریج یاد میگیرند که تفاوتشان در شدت نیازهای کلی و شدت ابعاد نیازهای یک موضوع ساده مربوط بـه تفاوتهاست (باگاروزی، 2001؛ ترجمه آتش پور و اعتمادی، 1385).
در ارتـباط با ابعاد صمیمیت باگاروزی به دو مـحور صـمیمیت قـابل قـبول و قـابل پذیرش اشاره میکند:
صمیمیت قابل قـبول و مـتقابل: صمیمیت یک فرآیند پویا و تعاملی است که بر اساس اطمینان و احترام متقابل شکل میگیرد بنابر این هر هـمسر بـاید اطـمینان کامل برای در میان گذاشتن عمیقترین افکار و احساساتش بـدون تـرس از قـضاوت و ارزیـابی داشـته بـاشد.
علاوه بر این برای درک اینکه همسر کاملا آنچه را مطرح میشود میپذیرد، یک فرد باید احساس کند که همسرش متقابلا پذیرفته میشود و سطوح عمیق خودافشایی وجود دارد. این پذیرش قابل قبول و متقابل است کـه به رابطه اجازه میدهد به سمت سطوح عمیق اطمینان و عشق حرکت کند. رضایت قابل پذیرش و متقابل: ممکن است از بحث قبلی اینطور استنباط شود که اگر دو همسر در شدت نیازها در یک بعد متفاوت باشند، احساس عدم رضـایت در آن بـعد می کنند.
اما اطلاعات بالینی از این دید حمایت نمیکند و وجود اختلاف در ابعاد صمیمیت لزوما به معنای رضایت نیست و ممکن است علیرغم اختلاف در این زمینه باز هم رابطه رضایتبخش باشد. رضایت از نظر صمیمیت یک موضوع کـاملا شـخصی و ذهنی است.
این فرآیند ارزیابی ذهنی با در نظر گرفتن دو فرآیند رضایت قابل قبول و رضایت متقابل قابل درک است. رضایت قابل قبول یک رضایت درونی است که یـک فـرد با میزان و کیفیت پذیرش نـسبت بـه همدلی و درکی که همسر در پاسخ به خودافشایی صمیمیانه و ابزار یک نیاز احساس شده نشان میدهد، تجربه میکند.
رضایت متقابل یک رضایت درونی است که یک شخص بـا عـمق، میزان، کیفیت خودافشایی همسر و بیان نیاز احـساس شـده برای ابعاد صمیمیت مشترک تجربه میکند (باگاروزی، 2001؛ ترجمه آتش پور و اعتمادی، 1385).